اصن عشق و علاقه خواهری موووج میزنه :|

  • ۲۳:۰۹

+ یه اردوی دیگه هم هست اما توی زاهدان. برم یعنی؟!

خواهری با خشم: نخیرم نمیشه بری... اونجا عملیات انتحاری زیاده.

+ در حالی که تحت تاثیر علاقه اش قرار گرفتم و اشک شوق توی چشم هام جمع شده : نه بابا امنه اونجا، چیزیم نمیشه که عزیززززم!

- نععع! نمیشه بری، میری کشته میشی بعد سال کنکورم استرس زیادی بهم وارد میشه، جو خونه خراب میشه نمیتونم درس بخونم!

با حالتی که به شدت توی ذوقم خورده: من مهم ترم یا کنکورت؟

- معلومه کنکورم! سرنوشتم بهش بستگی داره ها!

من :||

اردو o.O

خواهرم ^-^

کنکور  :))))))


× فردا شب عروسی دخترعمه جانه، برای خوشبختیش لدفن دعا کنین :)

  • ۲۸۰
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan