دوست داشتم کسی، جایی، منتظرم باشد...

  • ۱۹:۰۶

برنامه ریزی می کنی؛ حالا برنامه ریزی هم نه، رویابافی می کنی که تا فلان روز فلان اتفاق می افتد و با این رویابافی شاد شادی. با خوش بینی تمام تلاش می کنی و به انتظار عبور روزهایت می نشینی. روزها می گذرند و تک تک رویاهایت، هر کدام به نحوی نقش بر آب می شوند. درست مانند دخترکی که به سختی درس می خواند، چون قول دوچرخه ی قرمزی را به او داده اند. کودک با کارنامه ای پر از 20 به سمت خانه پرواز می کند. ولی از دور پدر دستبند به دستش را می بیند و کارنامه در دستانش مچاله می شود. 


* عنوان کتابی از آنا گاوالدای دوست داشتنی ( نمی دونم تا حالا دقت کردین یا نه، ولی با نگاه به عناوین پست های کمی مبهمم، متوجه منظور پستم می تونین بشین! )

  • ۲۸۶
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan