باشه، ما هم خدایی داریم...

  • ۰۱:۲۸

سکانس اول ( روز- داخلی- اتاق دندانپزشک)


سرم رو از روی بیمار بلند می کنم و با خستگی میگم: خانوم نون! مریضا دوباره همه با هم اومدن تو که! من تمرکز ندارم. ببرشون بیرون از اتاق بهشون نوبت بده.

خانوم نون: چشم خانم دکتر. رو به بیمارها ادامه میده: بیاین بیرون. 

یکی از زن ها از زیر دستای خانم نون فرار می کنه و میاد پیشم. مامانِ نازگله. خودش ایرانیه ولی همسرش افغانه و طبیعتا بچه هاش مثل شوهرش دفترچه بیمه ندارن. دفعه قبل با تخفیف حسابی دو تا از دندون های نازگل رو فیشورسیلانت ( شیارپوش) زدم و هنوز منتظرم شبکه بهم تذکر بده که چرا بیشتر پول نمیگیری از اتباع خارجی. 

مامان نازگل با لبخند گشاد: خانم دکتر دستتون درد نکنه میشه یه نوبت دیگه به نازگل بدین.

نازگل دست در دست مادرش بهم لبخند می زنه. چقدر می ترسید ازم و چقدر بعدش دوست شده بود باهام.

میگم: با خانوم نون صحبت کنین. ولی نوبت هام تا اواخر اسفند پره. 

با اصرار میگه: نمیشه زودتر. 

به عکسش نگاه می کنم: الان که درد نداره. کار اورژانسی نداره. نوبت بگیرین لطفا.


*** 

سکانس دوم ( روز- خارجی- خیابان)


با دندونپزشک یکی از مراکز دیگه ی شهرستان منتظر اتوبوس شهر خودمون ایستادیم.

اون: بگو امروز چی شد!

من: چی شد؟

اون: یکی از بیمارهات اومده بود پیش من. کلی غر زد که از وقتی واسه بچه اش کار کردی از دندون درد خواب نداره. تازه میگفت خانوم دکترِ اون مرکز بی سواده و هیچی حالیش نیست، بدون بی حسی واسه بچه ام کار کرده. 

خشکم می زنه. ادامه میده: تا دهان بچه اش رو باز کرد دیدم دو تا فیشورسیلانت زدی واسش.

با تعجب میگم: از فیشورسیلانت درد گرفته! مگه میشه؟ توضیح میدادی واسش.

اون: گفتم بهش که چی میگی خانوم؟ فیشور سیلانت نه باعث درد دندون میشه نه بی حسی میخواد. یه رنگه که میزنن روی شیارهای دندون تا پوسیده نشه. 

با ناراحتی می پرسم: اسمش چی بود؟ 

اون: دقیق یادم نیست. افغان بودن... اممم... آهان نازگل بود اسمش.

غمگین میشم. خیلی غمگین میشم. با خوشحالی منتظر آخر هفته بودم ولی با شنیدن این حرف ها، خستگی تمام هفته توی تنم می مونه. از این همه بی انصافی زبونم بند میاد. نمیگم کارم عالی و بی عیب و نقصه، به هر حال تازه درسم تموم شده و ممکنه خرابکاری بکنم، هرچند در مورد نازگل مطمئنم کارم هیچ مشکلی نداشته، ولی وقتی انقدر با جون و دل کار بکنی، وقتی استرس تک تک دندون هایی که وضعشون وخیمه، شب ها رهات نکنه و مرتب از اساتید و گروه های دندونپزشکی بپرسی که چکار می تونم بکنم با این امکانات محدود طرح واسه ی دندون دائمی این بچه که کشیدنی نشه و وقتی دندون به درمان جواب میده، حس میکنی باری رو از روی دوشت برداشتن؛ بعد بیان این طوری زیرآبت رو بزنن، چون کارشون اورژانسی نبوده و بهشون نوبت ندادی؟ دوباره باید بگم ما هیچ، ما نگاه؟ 


  • ۶۳۱
صبا مهندس
آخی 
پیش میاد عزیزم
خودتو ناراحت نکن
باش ؛-)
را مگا
عزیزم ،شما که کارتو به نحو احسن انجام دادی ،از این بی مهری هام نو محیط کار زیاده،نمیگم ناراحت نشو،اما نذار روزتو خراب کنه
امان از این بی مهری ها که باعث دلسردی از کار میشن، امان!
x
:(
هعیییی
مهرداد
خسته نباشید دکتر.
چه بی انصاف.
فکر کنم تو کارتون با این موارد زیاد برخورد کنید.....امیدوارم همیشه خوب بمونید اینا روتون تاثیر نذاره.....هرچند سخته.😑
باید تحمل نقد هرچند غیرمنصفانه رو پیدا کنم. خیلی سخته
** دلژین **
کاملا درک میکنم این حس رو...
ولی زیاااد اتفاق میفته...
به دل نگیر ❤
سعی خودم رو می کنم! 
واران ...
نازگل چه اسم قشنگی :)
چه دکتر وظیفه شناسی هستین شما 💚💚




+


با خوندن این پست تون تصمیم گرفتم همین امروز ایشالا 
 برم دندانپزشکی 🙈
با خوندن این پست تون ترس تمام وجودم رو گرفت :|
مگه شما منو بترسونین که من برم دکتر :|:)
فکر کنین یکماه بیشتره میگم برم دندون پزشکی 
ولی هعی امروز و فردا میکنم :|:)

ممنونم خانوم دکتر 
ولی من دیگه واسش کار نمی کنم. برن پیش همون دندونپزشک!
دلسرد می کنن من رو با این رفتارهاشون...

+ از کجاش ترسیدی آخه؟! :-)))
خواهش میکنم
رها
آخی ناامید مشو عزیزم دنیا پر از ادمای نمک نشناسه
بله متاسفانه...
ղმբმʂ .
دندون پزشک جانم همیشه موفق باشی :)
دیگه بعضی ادما اینطوری ان .. به خودت سخت نگیر عزیزم
چون خودم سعیم اینه در قبال بقیه رفتارم منصفانه باشه، این رفتارها بیشتر اذیتم میکنن.
حامد سپهر
مهم اینه که از کاری که کردی خودت راضی باشی و مطمئن باشی کارت فقط دلی بوده مهم نیست مردم پشت سرت چی میگن
تو در حد توان خودت و امکانات اونجا اون کارو انجام دادی پس تو به وظیفه ت عمل کردی نگران هیچ چی نباش
درست میگین. ولی همچین فردی راحت می تونه با یک کلاغ چل کلاغ کردن، حسن شهرت آدم رو از بین ببره اونم تو محیط به این کوچیکی. اینش اذیتم میکنه.
مسـ ـتور
مردم چشمت که رو سوی خدا دارد، چرا 
حاجت از چشمان تنگ مردم دیگر بری ؟ 
#مستور 
فی البداهه اومد (: 
چه خوب بود. مردم چشمت که رو سوی خدا دارد... 
مرسی عزیز شاعرم
نرگس
سلام خانم دکتر .خیلی وقته وب شما رو میخونم،  چون خودم هم 7 ساله دندانپزشک هستم و انگار دارم دفتر خاطرات خودم رو گاهی میخونم.. .خواستم بگم کار ما توش از این داستانهای ناامید کننده زیاااااده. مردم گاهی دل آدمو میشکنن ولی بعد از چند سال، یاد میگیرید که فقط به کار درمانیتون فکر کنید نه ادا اطوارها و اذیتهای بیمار... . من الان گاهی که دارم کار میکنم و مریض اذیتم میکنه ،احساس میکنم ماهیت اون دندون با ماهیت اون آدم برام تفکیک شده است، یعنی دندونش رو دوست دارم و برای حفظ و بقاش جون میذارم ولی صاحب اون دندون رو به خاطر حواشی که برام ایجاد میکنه دوست ندارم و این دوتا هییییچ ربطی به هم ندارن!!!  من روانپزشک نیستم که بتونم روان بیمار یه انسان رو درست کنم و وظیفه ای هم در قبالش ندارم. دندان پزشک هستم و باید فقط اون دندون رو درست کنم . بعضی از بیمارای ما واقعا به معنی واقعی کلمه بیمارن و از جهت روحی استیبل نیستن ...نباید بذارید این حالت روحی شون توی روحیه خودتون اثر بذاره ..من جای شما باشم بازم اگر وقت داشته باشم برای نازگل کار میکنم و حرفای چرت یه مادر کم سواد باعث نمیشه ناراحت و دلسرد بشم. چون به قول معروف میگن تو در خور خود کنی و من در خور خویشتن...  اون خانم فهمش همین قدره نمیشه عوضش کرد. شما هم که دنبال تایید گرفتن نیستید پس مشکلی نیست... 
خسته نباشید و با دستتون مهربونتر باشید. 

سلام خانم دکتر نرگس جان... وای خجالت کشیدم که همکار با تجربه ام من رو میخونه که، هرچند مایه ی افتخارمه :-)
چقدر دیدگاهتون رو دوست داشتم. چقدر زیبا بود حرفتون که ماهیت دندون رو از بیمار جدا کنم. واقعا باید همین طور باشم.
از اتفاق مادر نازگل میگفت که داروی اعصاب می خوره و در کل از لحاظ روحی استیبل نبود، نمیدونم شاید من باید توقعم رو بیارم از مردم پایین. 
چشم تلاشم رو میکنم و اینکه باز هم دوست دارم از نظرات خوبتون بهره مند بشم خانم دکتر :-)
زیرزمینی
به قول یکی از همکارا...همین مریضی که امروز تعریفتو میکنه فردا میتونه نقشه قتلتو بکشه
اگه قبل طرحم کسی این جمله رو بهم میگفت باور نمیکردم، ولی الان واسم کاملا ملموسه. نوشته بودم قبلا که تهدید به مرگ شدم و پرسنل مرکز فقط نگاه میکردن!
x
چقدر حرف خانم دکتر نرگس قشنگ بود:) 
خیلی، واقعا بهره بردم از حرفهاشون
گلاویژ ...
آدم دلش از این همه قدرنشناسی و بی انصافی به درد میاد... 
اوهوم :-( 
سعی می کنم روی رفتارم اثر نذاره
ام اسی خوشبخت
خداقوت :)
دلسرد نشین, ناراحت هم نشین, هر چند سخته اما باید عادت کرد. نه تنها تو محیط کار شما که همه جا همینه, حداقل بی مهری بیمارهای شما فقط چندتا حرف ساده است, تو محیط های کاری دیگه این بی مهری ها, حرف شنیدن به اضافه خیلی اتفاقات دیگه است.
ممنونم خوشبخت جان
فقط چند تا حرف ساده نیست. واسه ی من که پیش نیومده، ولی مواردی بوده که بیمار اصرار کرده که مثلا فلان دندونش کشیده بشه، بعد رفته شکایت کرده به نظام پزشکی که دندونپزشک دندون قابل نگه داری من رو کشیده و غرامت خواسته. 
برای همین من دندون قابل نگه داری رو به هیچ وجه نمی کشم.
مهرداد
آره درود بر دکتر نرگس عجب دیدگاهی ....خوشمان آمد .آفرین.

بله، سپاس ازشون
جو لیک
مردمان بدی شدیم.
متاسفانه. من وقتی که رفتم توی اون مرکز و تلاش کردم سر و سامانی بهش بدم و به مردم یاد بدم، باید با نوبت قبلی بیان و منتظر باشن و فرهنگشون رو تغییر بدم، باید انتظار چنین حرف هایی رو هم میداشتم!
مهربان
ای بابا
عمده ی مردم لیاقت خوبی ندارن
مریض داشتم که بخاطر آسم و سینوزیت داغونی که داشت چندبار ویزیتش کردم
داروهای سنگین رو واسش تزریقی از طریق سرم گذاشتم .بخاطر اینکه با متخصص داخلی دعواش شده بود نمیخواست تو بخش بستری بشه گفتم باشه هر دوازده ساعت بیا تو اورژانس بستریت میکنم و کارت رو انجام میدم تا بعد تعطیلات بری مرکز استان اونجا بستری بشی
دو روز تعطیل که پشت سر هم بود گذشت و کارش انجام شد هر بار هم که میومد میگفت دارم بهترمیشم .منم خوشحال میشدم
بعدا رفته بود به همکارم گفته بود اینا در قبال بیمار مسئولیت پذیر نیستن و میرم از دستش شکایت میکنم
اگه میدونستی من هر بار در مورد بیماریش چقدر واسه این گوساله توضیح داده بودم شاخ درمیاوردی
یعنیا شیفت من تموم شده بود تا نیم ساعت بعدشم بالا سرش داشتم توضیح میدادم
خلاصه برات بگم که ما در ایران پزشک نیستیم

وای دیدی چقدر توی ذوق آدم میخوره و یهو احساس خستگی همراه با تاسف و فکر اینکه چرا من دارم انقدر صادقانه کار میکنم واسه این مردم برات پیش میاد؟! 
آره پزشک نیستیم، ح... ایم!
هانیه
آقای رشید پور مجری برنامه هفت چند روز پیش می گفت این جا جلوی دوربین برنامه اگه از من گله ای دارند پاشند بزنند پشت دهنم ولی پشت سر ام حرف نزنند منم این طوری اگه کسی رو در رو انتقاد کنه ناراحت نمیشم ولی مثل مامان ناز گل پشت سرم حرف بزنند ناراحت میشم حق داری:(
دقیقا
وقتی توی روت حرف رو میزنن، میتونی از خودت دفاع کنی و جوابشون رو بدی. ولی وقتی پشت سرت بگن، خیلی نامردیه.
صبح
فقط خواستم بگم خوشحالم که آپ کردین دیگه چشمم به اون تحفه نمیفته
تحفه ی نطنز :-)))
رهگذر
آدم با هزار تا انگیزه میخواد درس بخونه همینجوری که همه دست در دست هم خشک میکنن انگیزه رو تو این چندسال . حالا من به چند سال بعد می رسم تا با مردم سر و کله بزنم . اینا رو نمیدونم ولی توکل بر خدا کن دکتر . 
توکل به خودش :-)
مهرداد
 
دکتر
ملت را با آن  ترشی رنجاندی و این شد که اینگونه شد .  :)
:-/
را مگا
خواهش میکنم عزیزم ،
اره اکوفانو بخور ،اگر ک جواب داد به منم بگو به مریضا داروخونه اومدن بگم .

باشه حتما 🥀🥀
x
فریبا جان !
میتونم اسمتو بپرسم ؟؟؟
به هر دلیل دوست نداشتی , نگو . 
با منی؟! من که گفتم فریبا نیستم! 
 و شرمنده دوست دارم به اسم هوپ منو بشناسین :-)
x
اره بهم گفته بودی اسم مستعار یکی از خواننده هاته :) 
باشه عزیزمهر جور راحتی :) 
بله :-))
عزیزمهررررر چقدر خوب بود. اصن همین عزیزمهر صدام کنی من هر بار ذوق میکنم :-)))
x
هوپ میدونی چی شد ؟؟؟ 
اومدم بنویسم " باشه عزیزم هر طور راحتی "فاصله ی بین "م"و "هر" رو تو تایپ اشتباها نزدم شد عزیز ِ مهر :)) از قضا این اشتباه تایپی برای یه مهرماهی ِ عزیز فرستاده شد :) 
وای چه بامزه :-)))))
تا باشه از این اشتباها
حمیده
سلام خانوم دکتر.من همین الان دارم از درد دندون میمیرم.دندون عقلمه و پنج ماهه هم باردارم.به نظرتون میشه با این شرایط دندون بکشم؟
سلام حمیده جان
سه ماهه دوم بارداری تقریبا مشکلی برای کار دندونپزشکی وجود نداره. بله برین دندونتون رو بکشین. نگران نباشین.
شارمین امیریان
سلام خانم دکتر جان.

ناراحت کننده س. ولی تو شغلهایی که با مردم سرو کار داره این جور چیزها زیاد پیش میاد. منم تو کار خودم تجربه های مشابه دارم؛ حتی با این که با افراد مثلا تحصیلکرده و باسواد سر و کار دارم. 

کامنت خانم نرگس عالی بود. خیلی دوستش داشتم. 
سلام خانم دکتر خودمون
آره برای همین صبر و انتقادپذیریم حتی انتقاد غیر منصفانه رو باید ببرم بالا!
من هم :-)
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan