تشبیه و داشته باش !

  • ۲۲:۵۷
نوه عمه به دنیا اومده و کل فامیل رو شاد کرده، نوه ی خیلی عزیزی که 8-9 سالی همه منتظرش بودن ، حالا این فینقیل خان چه ها کرد که شیر بخوره و چقدر نازش و کشیدن و نگرانش بودن کل فامیل بماند !
 درست عین شارژر گوشی من ، که کلی اذیت می کنه و سیمش و باید بگیری دستت و کلی نازش کنی و التماسش کنی و قسمش بدی که لطف کنه و گوشی بیچاره ام  رو شارژ کنه و قطع نشه ...
 فکر کنم بغلی شده :| 
  • ۲۴۱

لعنت

  • ۲۱:۳۴

از خودم متنفر شدم وقتی رفتم توی بلاک یوزر ها و عکس جدیدش و بعد از چند ماه دیدم 

:-/ کاش میشد کلا از این فضاها بیرون اومد ... 

لعنتی

  • ۲۶۰

از خبیث درونت بترس

  • ۱۷:۲۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۳۷

حوصله کن*

  • ۰۱:۵۲

... بخند و معجزه کن
بذار این روزاى بد رد شه
یکمى حوصله کن ، شباى غصه باید رد شه
لبخند تو، یعنى آرامش ...

* ترانه حوصله کن از مهدی یغمایی

- شب کوک که به محبوب ترین برنامه این روزهای خونه ما تبدیل شده  فردا شب آخرین قسمتش پخش میشه ، چقدر از حذف محمد رضوان پر احساس ناراحت شدم :| خیلی زوره که کسی بتونه توی یه روز توی دو آهنگ همه رو گریه بندازه !  بعد   سر بی سلیقگی ( نمیگم حالا ناداوری !)  داورا حذف بشه :|

  • ۲۷۷

وقتی خدا بهت چشمک میزنه !

  • ۲۳:۰۴

توی حال و هوای خودتی ، زیر لب ذکر میگی و هر از چند گاهی سرت رو بلند می کنی و به بقیه نگاه می کنی ، هر کسی بحر امیدی اومده ، یکی زار زار گریه می کنه ، روحانی ترکی برای هم کاروانی هاش مصیبت می خونه ، گنجشک کوچیکی نگاهت رو به خودش میکشه ، از سمتی به سمت دیگه میره ، دل توی دلت نیست ، نمیخوای بری ، به اینجا خو گرفتی ... انقدر اینجا درددل کردی  و گریه که دیگه مثل روز اول خجالت نمی کشی از گفتن خواسته هات ... 

دنبال نشونه میگردی ، به خودت میگی اگه گنجشک اومد نزدیکت ، مطمئن باش حاجت روا میشی ... با چشم هات دنبالش می کنی ، 1-2 متر جلوتر روی زمین می شینه ، دلت میلرزه ، زیر لب میگی : دوره ، بیا نزدیکتر ... بلند میشه چرخی میزنه و دور میشه ... با حسرت نگاهش می کنی ... سرت روی پا میذاری و میگی اشکال نداره که جیک جیک ظریفی حواست رو به خودش جلب می کنه ... 

گنجشکک یک پا یک پا نزدیکت میشه ، مسحور شده نگاهش می کنی، خوب خوب نزدیک میشه و یک دفعه دوباره اوج میگیره ... 

شونه هات میلرزن ، بغض توی گلوت بیداد می کنه ، صدات و شنیدن ، صدات رو شنیدن ...

 

  • ۳۱۲

بیان پست خوار !

  • ۲۳:۱۸

یه پست بنویسی به چه طویلی ! بعد بیان آخرای کار بخوردش :|

  • ۲۵۲

به تو چه اصلن ؟

  • ۱۷:۱۷
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶۵

دیوار دوست داشتنی

  • ۱۳:۳۴

کمدم لباسم رو امروز ریختم بیرون و شروع کردم به کمدتکونی ، تمام لباس هایی که قابل استفاده بودن ولی دیگه علاقه ای به پوشیدنشون نداشتم و توی پلاستیک گذاشتم تا ببرم به دیوار مهربانی محله آویزون کنم ، وسط های کار مامان هم اومد و اون هم با گشت و گذار بین لباس های بقیه ، چند تا پلاستیک دیگه هم اضافه کرد ...

روسری و شال هام رو هم آویزون رخت آویز شالی که به تازگی خریدم کردم ، خیلی وسیله ی جالبیه ، کمدم خیلی اینجوری جمع و جور شد ... هرچند وقتی اومدم برم بیرون و شال آبیم رو از رخت آویز محکم کشیدم ، یکی از حلقه هاش در اومد :|

رفتم به سمت دیوار مهربانی محله که متاسفانه هرچقدر گشتم پیداش نکردم !! مثل اینکه از محله ما جمع شده این دیوار و فکر کنم به این خاطر باشه که به جای دیوار مهربانی تبدیل شده بود به پیاده روی مهربانی ! و لباس ها رو زمین روی هم تلنبار شده بودند و منظره بدی رو به وجود آورده بودند . پس رفتم به چند تا خیابون بالاتر وسراغ یه دیوار دیگه ، اونجا هم با کمک یه خانوم دوست داشتنی که توی ایستگاه اتوبوس ایستاده بود ، تمام لباس ها رو آویزون کردیم ، بماند که مامان خانم من مایوی اسبق من رو هم توی پلاستیک گذاشته بود :| 

خلاصه با یه حس خوب برگشتم خونه دیگه !

  • ۴۱۷

زن سعدی

  • ۲۱:۰۴
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶۷

امروز فهمیدم

  • ۰۰:۲۳
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۳۲۷
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan