اینجا همه چی درهمه! (٨)

  • ۱۵:۵۶

یکـ - حقیقت اینه که تا وقتی توی جایگاه بیمارهات قرار نگیری، نمی تونی کامل درکشون کنی. انتظار برای اینکه نوبتت بشه، یا نه نوبت داشته باشی ولی بیمار قبلی هنوز کارش تموم نشده باشه، خیلی سخته! هرچند من وقتی می رم دندونپزشکی، بیشتر سعی می کنم با همکارم همدردی کنم و دقیقه ای یک بار در نزنم که: نوبت من نشد؟! 

جونم براتون بگه حالا من نوبتم شد و رفتم داخل، بیمار قبلی روی یونیت نشسته بود. نگاهش کردم، صورتش به طرز عجیبی کشیده بود. با دهان باز به خانم دکتر گفت: فَ فَعَععم در رفته! که معلوم شد که فکش در رفته. زن خیلی ریلکس بود، بی هیچ استرسی. خانم دکتر دو تا دستش رو داخل دهان بیمار کرد و سعی کردم مانور جا انداختن فک رو انجام بده ولی زورش نرسید. به منشیش گفت که دکتر فلانی که جراح فک و صورته رو سریع صدا کن. آقای دکتر که استادم بود، اومد و تِق فک رو جا انداخت. بیمار گفت: نمی دونم چرا هر بار میرم دندونپزشکی فعَععم درمیره و دوباره فکش در رفت! استاد سریع دوباره جا انداخت و به مریض گفت: سیسسس صحبت نکن و بعد روسری بیمار رو دور تا دور سرش بست. حالا قیافه من دیدن داشت. ترکیبی بود از ترس و خنده! اینجا استاد اومد کمک، تو ده کوره ای که من هستم، جراح فک از کجا بیارم؟


دو - پسربچه ده دوازده سالش بود. از شدت استرس حالت تهوع شدید داشت. حواسش رو پرت و آرومش کردم. وقتی ترمیمش تموم شد، گفتم: خاله، ترس داشت که انقدر اولش حالت بد بود؟ گفت: نه! خدا بگم دوست هام رو چکار کنه. اونا من رو ترسونده بودن از دندونپزشکی! اصلا ترس نداشت. کدوم دندون هام دیگه ترمیم داره خانوم دکتر؟


سهـ - خدا بیمارِ بچه ی ترسو، نصیب هیچ کدومتون نکنه. به دختربچه بی حسی زدم تا ٦ بالای هوپلِسِش رو بکشم و اجازه بدم دندون هفتش بیاد جاش رو بگیره. با اینکه کاملا بی حس شده بود، به محض اینکه شروع به لق کردن دندون کردم شروع کرد به جیغ و نعره زدن. سرش رو محکم با حلقه کردن دست راستم، گرفتم و کمی به سمتش خم شدم که نیم خیز شد و یه جیییییغ بنفششششش توی گوشم کشید. تا ده دقیقه گوشم سوت می کشید و درد می کرد. از طرفی مرتب دهانش رو می بست و طبیعتا انگشت های من رو گاز میگرفت. با اینکه چیزی نگفتم ولی مادرش چندین بار ازم معذرت خواهی کرد بنده خدا!


چهار - دو تا خواهر برداشتن موهای دخترهای ٦-٧ساله شون رو حنا زدن. بعد موهاشون به طرز جالبی ترکیبی از شرابی و بادمجونی شده. جفتشون رو صدا می زنم: آن شرلی! آن شرلی شماره یک که  خیلییی شیطون بود هفته قبل اومد دندون شیری هاش رو کشیدم رفت. آن شرلی شماره دو، این هفته اومد؛ خاله و دخترخاله اش هم دنبالش بودن. وقتی دندونش رو کشیدم، خندید. آن شرلی شماره یک دوید اومد سمت میزم و خم شد به سمتم و با حرص گفت: واسه من فقط محکممم می کشی؟ حسابت رو می رسم! کلی خندیدم به حرفش.


پنجـ - این دختربچه بعد از چندین ماه اومد پیشم که یکی دیگه از دندون هاش رو عصب کشی کنم. اول کار با ذوق و شوق اومد داخل ولی دوباره به زور و دعوا خوابوندنش روی یونیت. مادرش هم روی یک صندلی گوشه اتاقم نشست. صبح بود و پرانرژی بودم و باحوصله. با بدقلقی ها و گریه هاش کنار میومدم و سریع تراش می دادم که مادرش به خانوم نون گفت: یه شکلات بهم می دین؟ صدای صحبتشون رو بین جیغ های دخترک می شنیدم که: وای حالم بده. وای دارم غش می کنم. حالت تعوع دارم... اوووق... و از حال رفت. مثل اینکه از شدت بی تابی های دخترش دلش ریش و منجر به غش شده بود! بردنش اورژانس و سرم بهش وصل کردن. به دختربچه نگاه کردم: ببین چی کار کردی؟ مامانت به خاطر تو حالش بد شد. مثل اینکه عذاب وجدان گرفت چون تا آخر کارش جیک نزد تا زود کارش تموم بشه و بره پیش مادرش. جالبی ماجرا اینجاست که مامانش رو دید و دوباره اومد دم در اتاقم ایستاد که چطور دارم دندون یکی دیگه رو درست می کنم! 


ششـ - بارها گفتم و باز هم میگم که از بهترین حس هایی که یک فرد می تونه تجربه بکنه، تشکر و دعای از ته دل مردمه که با هیچ چیزی قابل تعویض نیست: ایشالا خدا هر چی میخوای بهت بده. ایشالا همه آرزوهات برآورده بشه، ایشالا به خانوادت سلامتی بده و ...


هفتـ - یکی از صفاتی که اخیرا در خودم کشف کردم، دل کوچیک بودنمه! به این صورت که نمی تونم تحمل کنم و روز تولد اطرافیانم بهشون تبریک بگم یا بهشون هدیه بدم. مثلا اگه تولد خواهرم دو هفته دیگه است و امروز براش هدیه خریدم، آخر هفته که دیدمش بااااید بهش بدم و دلم طاقت نمیاره! تولد اخیر برادرم هم باز هول بودم که با خنده به روی من آورد که آخه فردا تولدمه، چرا امروز بهم دادیش؟ رو همین اصل کادوی تولد ٣١ شهریور مادرجان شکوهم رو چند روز پیش بهش دادم!! 

چه کاریه آخه؟ چرا صبر ندارم من؟! :-/


هشتـ - مردم حمله کردن به مغازه ها و برای مصرف چند ماه آیندشون پوشک و نوار بهداشتی می خرن. یک سری میگن این کار احتکار نیست و برای نیاز خودمون داریم خرید می کنیم و اعتمادی به شرایط آینده کشور نیست که روشن فکر بازی دربیاریم و بگیم ما نمی خریم و فلان و بهمان. نظر شما چیه؟ 


  • ۱۱۴۲
هانا :)
خدا قوتت:)
مورد اخر رو نظری ندارم! هم کار درستیه هم غلط -__-
من رفتم ضد افتاب بخرم هفته قبل خاله م خرید 105 بود الان 150:| گفت نخری هفته اینده میشه170:|
+توی تلگرام خوندم مردم کره وقتی کمبود نوار بهداشتی اومده و گرون شده مردم تو خونه شون هرچی پد داشتن تحویل دولت دادن و تا دوسال پریود نشدن! :)) 
ممنونم :-)
واقعا اینکه نمی دونیم و بهمون نمی گن قراره چی پیش بیاد از همه چیز بدتره! اگر یک نفر میومد امیدواری می داد بهمون چنین اتفاقی پیش نمیومد.
تا دو سالش عالی بود :-))

جناب قدح
سلام :)

احوال خانم دکتر
سلام بر جتاب قدح
خوبم شکر، شما خوبین؟
من ...
یه پست تقریبا مشابه با بند۸ چند روز پیش یک آشنا گذاشت 
در مورد آقایی که اومده و چندتا پوشک و شیرخشک اضافه خریده
اونجا گفتم با این شرایط دلار و اضافه نشدن حقوق ها شاید تنها راه حل اون پدر برای نجات بچه اش همین خرید شیرخشک باشه
اما
چند روز پیش توی توییتر یه عکس دیدم یه خانم با دخترشون یه سبد خرید فروشگاه زنجیره ای پر از پد بهداشتی کرده بودن
واقعا واقعا واقعا این رفتار خارج از تصوره برام
حتی اگه کمبود ایجاد نشه با این رفتار مغول وارانه حتما ایجاد میشه
کسایی که خرید یک ماه و دوماه و سه ماه که نه، خرید یکسال و بیشتر رو اینطوری تو این شرایط انجام میدن گردنشون حق الناس خیلی هاس که نیاز واقعی دارن و جنسی رو پیدا نمیکنن
اینها اصل حق اعتراض به اخلاسهای نجومی رو ندارن
چون هرکس به وسع خودش احتکار و اختلاس میکنه اگه دستش برسه
فقط آب ندیدن
باهاتون موافقم ولی از جنبه ی دیگه که نگاه کنیم ما ایرانیا اکثرا مردم جوگیری هستیم، من میگم خب باشه هوپ تو به قدر نیازت بخر ماهانه، ولی وقتی فکر می کنم بقیه موجودی بازار رو خریدن و الان توی تهران توی مغازه و داروخونه ها یا نیست یا چند برابر قیمته، واقعا می ترسم!
فتل فتلیان

من مخالفم اخه همین کارا باعث میشه همه چیز که خراب هست خراب ترم بشه 

چندروز پیش خالم به مادرم میگفت یه سری مواد غذایی رو بخرید به مقدار زیاد و نگهداری کنید برا دور دوم تحریما که غذا جیره بندی میشه ولی مادرم مخالفت کرد

نه به شما که انقدر زو تبریک میگین و کادو میدین نه به بعضی که حتی تبریکم نمیگن

منم مخالفم، ولی وقتی نود درصد مردم طور دیگه ای رفتار میکنن، نمیشه ما دست روی دست بذاریم!
نمی دونم چرا اینطور شدم من! مسلما ذوق کادو روز تولد بیشتره
مهدی رنجبر
این خاطره ها رو میخونم همش اون خانمه دندون پزشکه تو سریال ساختمون پزشکان که سر تا پاش خونی بود ولی همیشه ریلکس  بود یادم میاد :))


من دقیقا همونم! روزایی که خیلی می کشم همیشه روپوشم غرق خون میشه!
کاکتوس ..
من فکر نمیکردم این در رفتن فک به این راحتیا پیش بیاد :|  ولی ظاهرا مانورش اونقدری که میگن راحته راحت نیست :|
تی ام جوینت بیمار مشکل داشت وگرنه اصلا طبیعی نیست برای ترمیم کانین که دهان زیاد باز نمیشه این اتفاق بیوفته!
اصلا راحت نبود. میگم که من گرخیده بودم :-/
مارال :)
سلام.
اخ گفتی مورد شش رو😍عاااالیه یعنی...پتانسیلشو داره تمام خستگی های و قدر نشناسی یه روز کاری رو بشوره ببره.مخصوصا اگه اون ادم مادری باشه که بالای سر بچه مریضش تمام شب و روز خواب نداشته و هر لحظه نگرانه و با کوچکترین کاری که در حق بچه اش میکنی چشاش برق بزنه که یکی حواسش به جگرگوشه اش هست.هیچ وقت نگاه این مادرا و دعاهاشون یادم نمیره.
و مورد اخر خود خود احتکاره،چه خبره اخه کل فروشگاه رو خالی میکنند.از ماست که بر ماست.
سلام
آره دعای پدر مادرا وقتی واسه بچشون کار می کنی مخصوصا اگه بدقلق باشه یا دعای پیرزن پیرمردا خیلی می چسبه!
من واقعا به شرایط آینده امیدی ندارم هرچند اسمم هوپ باشه
ریحانه
اگه قرار باشه شرایط بد بشه برای همه میشه ...حالا یکی مثلا سه ماه دیر تر کمبود پوشک حس میکنه!!! در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمیشه
کاش یاد میگرفتیم همه متحد دست در دست بحران مدیریت کنیم الان وقت زرنگ بازی نیست
واقعا کاش می شد این اتحاد همگانی رو ایجاد کرد. ولی میدونی همه خیلی دلسرد شدن نسبت به شرایط کشور
divane !!
مورد شش رو تجربه کردم
اینقدر حس خوبیه که حس میکنی واقعا همون لحظه دعاشون براورده میشه.

من نگران مورد ۸ نیستم.سالها پیش که خیلیم دور نبوده و هستن کسایی که خاطره شو تعریف کنن تو همین مملکت نون،غذای عمده ی مردم نبوده و مردم به زندگیشون ادامه دادن،اینکه هزارتا جایگزین بوده.
امروز بچه ها داشتن به راه های برداشتن رحم و فریز کردنش تا زمان تصمیم به بارداری فکر میکردن! اینه که میگن تحریم باعت تولید علم میشه:)))))
آره دقیقا، میگی الان مرغ آمین میگه آمین
:-)
درست میگی، من توی اون زمان نبودم ولی حس می کنم این بی اعتمادی جمعی به دولت و کشور اون موقع نبود. 
وای فکرش رو بکن :-)))))))))) عالی بود
دکتر محیصا
سلام مخالف این خریدا هستم اگر همه به قدر نیازشون بخرن هم انقدر گرونتر نمیشه هم امنیت روانی برقراره هم نایاب نمیشه لازم نیست تو صف وایسیم ... یکی از همکارام سه ماهه بارداره و از الان یک میلیون پوشک خریده ... واقعا جای تاسف داره 
سلام دکترجان، واقعا این خریدهای افسارگسیخته است که باعث میشه کمبود پیش بیاد و گرونتر و گرونتر بشه و وضع بدتر. 
مهربان
من که نمیخرم
نه تو رو خدا! بیا بخر حالا! 
ایشالا به زودی جفتش رو بخری
نلیسا 🌠🌟
من به اندازه ی گصرفم و ماهانه میخرم و شدیدا مخالف این نوع خریدکردنم و معتقدم احتکاره.
آخه الان وضعی شده واسه مصرف ماهانه ات هم پیدا نمیشه دیگه :-/
گندم بانو
یه باوری خیلیا دارن که مثلا اگه برن پیش متخصص پوست و ببینن کچله برمیگردن. یا اگه ببینن چشم پزشک عینکیه میگن بلد نیست! حالا شما که دندون‌پزشکی چرا دندونت خراب شده؟!! ^__* :)))))

و اینکه به قول جو، دارن ایرانو تموم میکنن! مردم یه جور، مسئولین یه جور دیگه! امیدوارم به خیر بگذره!
آخه من هر چی دکتر دیدم عینکی و کچل بودنا :-))))) 
چون شیرینی و شکلات زیاد میخورم( اوف بر من!)

واقعا ایرانمون داره تموم میشه 😢😢
ایشالا
آسـوکـآ آآ
خدا قوت عزیزم که با گودزیلاها میسازی.
شماره هفت، من هم همینطورم :|
شماره هشت! واقعا همه فروشگاه ها خالی شدن دکتر جان!
رسما احتکاره خب!
مرسی عزیزم
چطوری دل کوچیک؟
خیلی وضع بدی شده :-((
گندم بانو
خواهرم تو را رهنمون میشوم به خواص آب نمک :))))))

حالا اصن نمیدونم جمله‌بندیم درسته یا نه! :)))
آب نمک :-)))
نه دیگه از ترسم هر وقت شیرین می خورم سریع مسواک می زنم :-(((
درسته غمت نباشه
گندم بانو
آب نمک بهتره آخه.
یه رفیقی دارم مث خودت دندون‌پزشکه :)
همسرشم متخصص endo هستش! که من نمیدونم یعنی متخصص چی! :)))))
اونم تایید کرد که آب نمک مهمتر از مسواکه. من خودم کنار لیوان مسواکا یه بطری آب‌نمک گذاشتم بعد مسواک آب‌نمک تو دهنم میچرخونم. :)
والا تو کاهش درد و التهاب کمی تا قسمتی موثره ولی جایگزین خمیردندون نیست. به نظرم قبل مسواک تو دهانت بچرخونی بهتره تا بعدش. 
اندو میشه متخصص درمان ریشه همون عصب کشی
حامد سپهر
مثل آرایشگرایی که خودشون موی خودشون رو کوتاه میکنن شما نمیتونی دندون خودتو ترمیم کنی :))

ایشالا که دعای خیر همیشه پشت سرت باشه:)
در مورد مسئله آخر بگم منم با نخریدن موافقم ولی اون روز مامان گفت: چند بسته دستمال کاغذی بخر داره گرون میشه شاید هم پیدا نشه گفتم: نه این کار درستی نیست. گفتش: چند روز دیگه چند برابر قیمت خریدی یا اصلا پیدا نکردی حالتو میپرسم . دیدم راست میگه
نه والا به این راحتی که نیست.
ممنون ایشالا به هم چنین
اوهوم حرف مادرتون هم درسته متاسفانه
گندم بانو
آخه میگن از دلایل اصلی خراب شدن دندون همین خمیردندونه!!!
هیچ مقاله و اویدنسی این ادعا رو تایید نمی کنه عزیزم.
این حرف از مجموعه ادعاهای باطل دکتر روازاده است که چند وقت پیش پخش شد.
گندم بانو
والا چی بگم! حالا ما محض احتیاط انجامش میدیم :)))
اگه من دیگه نرفتم دندون‌پزشکی یعنی درست بوده! :))))
نه دیگه! تو وقتی نتایج دندونپزشکی نرفتنت رو می تونی بهش نسبت بدی که دیگه مسواک نزنی دخترم :-)))
x
از ماست که بر ماست 
هر چی که حس می کنیم گرون یا نایاب میشه انقدر هجوم می بریم برای خریدش که یا قیمتش چند برابر میشه یا قحطیش میاد :( 

مامانم کلی نوار بهداشتی خریده .خیلی با این مساله مخالفم اما می بینم اگر نخریده بود بدترمیشه مردم دارن جارو میکنن طبقه های فروشگاه ها رو به خصوص خانم ها ! 
ای کاش همه مون تاکید می کنم همه مون یه فکرهم بودیم و فکر می کردیم تا وقتی باشه همه داریم نباشه هم با هم به دردسرمیفتیم حداقل شرایط همه مون یکی میشد امنیت داشتیم از لحاظ روانی :( 
باید بگم که مسئول خرید این محصول در منزل ما هر جا رفتن گیر نیاوردن! خونه ی ما هم که سه تا بانو داره، الان باز هم می تونم بگم چقدر کار خوبی کردیم که نرفتیم زودتر کارتن کارتن بخریم؟! :-//
گندم بانو
آخه من همیشه مسواک میزدم. و حتی چندین ساله روزی دو بار مسواک میزنم. اصن از وقتی روزی دو بار مسواک زدم بیشتر هم دندون‌پزشکی رفتم 🤔🤔
نمیشه گفت به خاطر مسواک اینطوری شدی عزیزم. مسواک تنها واقعا فایده ای نداره، در کنارش حتمااااا نخ دندان اونم به روش صحیح باید استفاده باشه. نوع تغذیه باید از خوراکی های شیرین و چسبنده به سبزیجات و غذاهای پاک کننده ی دهان و دندان شیفت داده بشه. 
کلا سه عامل ژنتیک و مقاومت بدنی فرد (جنس ضعیف دندان)، باکتری ( عدم رعایت بهداشت) و تغذیه (خوراکی های شیرین) در کنار هم می تونن باعث خرابی دندان بشن و اگر یکی از عوامل نباشه، دندون خراب نمیشه!
بانوچـ ـه
منم خیلی از دندونپزشکی میترسم... چه کارهایی معمولا درد داره؟
تقریبا در حین کار به جز جرم گیری که درد ملایمی داره و بی حسی نمیخوره، و ترمیم های خیلی سطحی بقیه کارها حتما بی حسی دریافت میشه و دردی احساس نمیکنی. برای بعدش هم بسته به کار و درد و التهاب قبلی درد داری دیگه
دکتر یونس
چند روز پیش یه پسر بچه 4 ساله رو با تنگی نفس آوردنش درمانگاه، حمله آسم بود. باید آمپول هیدروکورتیزون براش میزدیم. میترسید. برا اینا من جایزه بادکنک دارم، میگم برن بزنن اگر هییییییچ صدای آخ و اوخ و گریه ای بلند نشد، بادکنک رو میدم بهشون. این پسره واقعا معرکه بود تا اسم جایزه اومد ساکت شد و مثل یه قهرمان رفت تو اتاق تزریقات و تا اومد نک و نال کنه با صدای بلند گفتم صدای چی میاد؟! جایزه رو نمیدما.. دلم براش کباب شد.. 
پرستارمون میگفت اشک و ناله و هق هقش رو به زور نگه داشته بوده تا صداش رو من نشنوم.. بعد که اومد بیرون، یه نگاه افتخار آمیزی بهش کردم گفتم:مختار رو میدیدی؟ ای وللا ، تو مختاری!! همونقدر شجاع! بعد بادکنک رو دادم بهش و گفتم جایزه آدم شجاع اینه.. اصلا پسره رفت رو ابرا.. 
تو تایمی که تحت نظر بود و تنگی نفسش بهتر شد، بهش گفتم بهتری؟ گفت آره! 
گفتم راحت نفس میکشی؟ گفت آره. 
گفتم دیدی یه کم درد رو تحمل کنی بعدش خوب میشی؟ 
گفت آره. گفتم دیدی به من اعتماد کنی حالت بهتر میشه؟! گفت آره..
گفتم ازین به بعد یادت باشه از دردای کوچولو نترسی. اونا رو باید برای راحتی بعدش تحمل کنی! به حرف آدم بزرگای خوب گوش بدی و بهشون اعتماد کنی.. حالت چشماش رو نمیتونم توضیح بدم! اطاعت محض.. خیلی قشنگ بود.. 
عزیززززدلم چقدررر خوشگل! من هی میخوام برم دنبال هدیه گرفتن واسه بچه ها هی یادم میره. الان می نویسم تو نوتم که فراموش نکنم :-)
صبح
آخری کار بدیه
احتکار؟ بله
صبح
جرم گیری دندان رو هم خیلی دوست دارم. 
من انجام دادنش برای بیمار رو دوست ندارم! ارجاع میدم به دوستام
سایت فندک
جالب بود
در هم برهم بود
موفق باشید
ممنون 
نوشته بودم توی عنوانش که اینجا همه چی درهمه دیگه!
A.R.B 68
اونی که انبار داره میره یک و نیم میلیون بسته پوشک رو انبار میکنه 😐
اونی که انباری هم نداره میتونه به اندازه مصرف امسالش پوشک روی کابینت خونشون بچینه ... دیدم که میگما
جفتش بده چون درحد توانشون وضع رو بدتر میکنن
درست می گین. فکر کنم با این وضع بهترین راهکار همون کوپنی کردنش باشه که یه عده سودجو این کارا رو نکنن
صحرا
من رفتم و چند بسته نوار بهداشتی برای مبادا خریدم، که یه وقت درنمونم
ولی عذاب وجدان گرفتم و الان با اینکه چند جا رفتم و داشتن، دیگه خرید نکردم، میدونین؟ فوقش قحطی میاد و ما مجبور میشیم از پارچه سفید استفاده کنیم، اخه اگه یروزی اصلا نوار بهداشتی نباشه هم برای همه یجوره، اصلا اگه نباشه و فقط من داشته باشم، همونو میارم تقسیم میکنم ...، درسته که وضعمون خیلی خرابه ولی خب وقتی نه میشه مهاجرت کرد نه وضعیتو تغییر داد باید بسازیم، این هجوم بردن ها فقط حال همرو بدتر میکنه، مردم ما همونایی هستن که اوایل انقلاب از جهیریه دخترشون میزدن که پول بفرستن جبهه،  حضرات چه بلاهایی که سروطن پرستی ما نیاوردن...
آره مامان منم همین راهکارو داره. میگه فوقش به عقب برمی گردیم!
انقدر مردم به این سیستم بی اعتماد شدن که تو کتشون نمیره دیگه چنین فداکاری هایی
آرزو ﴿ッ﴾
من اگه فروشنده بودم بیشتر از یه تعداد مشخصی نمی‌فروختم به مشتری‌ها. آخه یه جوریه که اگرم واقعا کمبودی در کار نباشه اینجوری که ملت به طور انبوه خرید می‌کنن خب آخرش همون میشه :\ یا حداقل اینجوری به نظر میاد.
پنجـ: منم اگه یه روزی بچه داشته باشم احتمالا همین شکلی میشم :| یا هم از اونایی میشم که بچه رو می‌سپرن به باباش که ببرتش دکتر :دی
الان همینطور شده، قیمتا دو سه برابر شده و دو تا بیشتر به هر نفر نمیدن. ولی خب این فرد میتونه بره چند جا بخره!

مامان هم انقدر دل نازک آخه؟!
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
بابام میگه اگه قراره بعدا یه چیزی کمیاب بشه یا پیدا نشه و... ما هم مثل بقیه! اگه مثلا ما الان گندم احتکار کنیم تو خونمون پس فردا که قحطی اومد. همه گرسنه باشند اون نون از گلوی ما پایین میره؟!
آره دقیقا
همه با هم و شبیه به هم بشیم قابل تحمل تره نه که یک سری فرق داشته باشن با ما 
آقای سر به هوا ...
من همیشه از اتاق عمل میام بیرون و میخوام به خانواده توضیح بدم که اوضاع از چه قرار بود اولین جمله ام اینه که آروم باشید کاملا . اینقدر با آرامش توضیح میدم که اشک رو صورتشون میشه لبخند و این حس رو با هیچی عوض نمیکنم ..
والا از خوندن این کامنت لبخند به لب میاد چه برسه توی موقعیتش باشی و ببینی :)
احسنت به شما
میس تیچر
سلام عزیزم :-*
اقا مگه نمیگن دندون شیری رو نکشیدنش بهتره؟
من تا دیروز شنیده بودم نمیکشن
سلام گل دختر کم پیدا قرار شد ایمیلت رو واسم بفرستی
دندون شیری وقتی زمان کشیدنش باشه باید کشیده بشه، یعنی به شدت پوسیده و غیر قابل نگه داری باشه که کشیده میشه و تا زمان رویش دائمی ها  فضا نگه دار جاش گذاشته میشه ، یا دندون دائمی زیرش دراومده باشه هم کشیده میشه
میس تیچر
سلام دوباره :)
خب من برات خصوصی زدم ایمیلیمو هم نوشتم که! جی میل بودحتی
بعد من چندوقت بود نبودم ایشالا قسمت خودت مشهد بودم الان اومدم اینجارو خوندم رفتم نگاش کردم ببینم حرفی نوشتی یا چیزی هست ندیدم باز برات میفرستم الان قشنگ جانم
سلام عزیزم چون وبلاگ نداشتی می خواستم بهت میل بدم و جواب خصوصیت رو اونجا بدم.
آقای صاد
نمیدونم چرا اولین کاری که کردم خوندن شماره ها بود! انتظار داشتم که یه رابطه ی مخفیانه ی دیگه پیدا کنم :)

عجله داشتم موقع پست کردن، فقط یکم فرمت نوشتنشون رو عوض کردم :-))
صبح
خانم دکتر چرا شما کانال ندارین؟
چه لزومی داره وقتی وبلاگ به این قشنگی هست، کانال بزنم؟ 
من در کل از مخالفان کانال زدن بلاگرها هستم.
پلڪــــ شیشـہ اے
وای من که اصلا بوی دندون پزشکی بهم میخوره هول می کنم. بدنم یخ می کنه.
عموما زیر دست دکتر نفس تنگی می گیرم و این خیلی حس بدی بهم میده.
چندوقت پیش که واسه کشیدن دندون عقلم رفته بودم، زیر دست دکتر از درد سوزن بی حسی یه جیغ بنفشی کشیدم. دکتر خندیدن و گفتن: بله درد داره :)

وای چه دردناک. واسه چی اون جوری در میرفت فک شون?! اوووف. دلم ریش شد.

واقعا چه قدر زشته این جمع کردن. خب آخه میخواد آدم بره یه چیزی بگیره می بینه نیست. :|  از بس جو میدیم قیمتها هم عجیب و غریب تغییر می کنه
چرا انقدر استرس آخه؟! چیزی که نیست :-/
آناتومی مفصل فکش طوری بود که توی باز بودن طولانی مدت در میرفت

گویا یکم کنترل کردن بازار رو و نذاشت فاجعه پیش بیاد
سایت فندک
جالب و کاربردی
موفق باشید
عالی
هانیه
به اندازه یکی دو ماه خریدن این وسایل واسه خونه اشکالی نداره چون بیشتر مغازه دار ها دارند احتکار می کننذ
حس می کنم یکم داره شرایط بهتر میشه. هر چند خودم فقط به اندازه مصرف الان و سری بعدم فقط وسیله و خوراکی میخرم.
امیر
خانم دکتر جرم گیری درد ملایم داره!!!
وحشتناک بود
والا معمولا اتقدر دردش ملایمه که نیازی به بی حسی نداره، اگر انقدر درد داشتین، می تونستین درخواست کنین بی حسی بزنن بهتون.
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan