- سه شنبه ۱۸ خرداد ۹۵
- ۱۰:۳۰
تکنولوژی همیشه هم خوب نیست ، مثل وقتی که داری برای آخرین امتحانت درس میخونی و یهو صدای گوشیت بلند میشه ، وقتی چک می کنی می بینی که نمرات یکی از درس ها رو زدن و بچه ها عکس گرفتن و تو به معنای واقعی کلمه خراب کردی ، یادت میوفته اولین امتحانی بوده که توی ماه رمضون دادی ، همونی که حالت تا حدی خراب بود ، ولی روزه ات رو گرفتی و کامل نتونستی درست رو بخونی... اعصابت به هم میریزه ، ده دقیقه تمام اشک میریزی و با حسرت به نمرت نگاه میکنی ...
پایین ترین نمره این چند ترم دانشجوییت !
تمرکز و اخلاقت بهم ریخته ... حوصله هیچ کس رو نداری ... ولی با این وجود تا دم افطار بدون استراحت ، برای اینکه خودت رو تنبیه کنی ، درس میخونی ...
موقع افطار ، میبینی که استامبولی پلو با گوشت چرخ کرده دارین ، زیاد دوست نداری ولی همیشه بدون اعتراض میخوری ... اما امشب دنبال بهونه میگردی و غر میزنی و نمیخوری ... با مامانت بد حرف میزنی ... پشیمونی ولی حوصله توجیه رفتارت و نداری ...
آخر شب ، وقتی سری به یخچال میزنی ، کنار زردآلو ها ،کاسه ی اضافه استامبولی و میبینی ... مامان همیشه به اندازه افراد جدا میکنه و توی قابلمه میریزه تا نزدیک سحر گرمش کنه ...توی قابلمه رو هم نگاه میکنی ... به اندازه دو نفر فقط غذا هست ، بابا و خواهرت ... مامانت تورو حساب نکرده ... حقته ...
غذای دیگه ای برای سحری ندارین ، تو که همیشه گوشت هاش و جدا میکردی و میخوردی ... این یه بار هم بخور دختر لوس !
سعی میکنی آروم و بی سر و صدا ، چند کفگیر از محتویات کاسه رو به قابلمه اضافه کنی ...
از ذهنت این فکر رد میشه که : موقع سحر از مامان معذرت خواهی میکنم ... میگم که ناراحت بودم و کنترل رفتارم و از دست دادم ... آره ... باید معذرت خواهی کنم ...
+ این پست رو دو سال پیش ، یعنی ماه رمضون 93 نوشتم ، خیلی زود گذشت و چقدر جالب که الان اصلا اون نمره ی کم ، به نظرم مهم نیست ، حتی با وجود اینکه کمترین نمره دانشجوییم باقی مونده با تمام افتخار !! گذر زمان باعث شد حتی با خنده ازش یاد کنم ...
گذشت زمان همه چیز رو درست می کنه ، غصه ای که امروز داری ، چند ماه و چند سال دیگه ، یه خاطره ی دوره ، خیلی دوررر
+ حلول ماه مبارک رمضان مبارک دوستان :)
- ۳۵۶