وقتی خیاط هم توی کوزه میوفته!

  • ۱۲:۲۳

گفته بودم که یکی از دندونام اذیتم میکنه و خیلی وقته بهش بی توجهم. بالاخره قبل از عید پیش یکی از اساتید ترمیمی رفتم و خواستم معاینه ام بکنه. گفت دو تا گرافی بایت وینگ بگیر و بیا. من هم گفتم باشه و از بس پیگیرم من! بالاخره هفته پیش عکس رو گرفتم و به خانم دکتر نشون دادم. خانم دکتر گفت که توی عکس خیلی خوب مشخص نیست و احتمالا به عصب اکسپوز میشه و باید قبل از عید دندونت رو باز می کردیم! :(

خب من خیلی ناراحت شدم و استرس به جونم افتاد؛ چون تا به حال هیچ کدوم از دندونام عصب کشی لازم نشده بودن. 

( ایشون جناب آنگل هستن!)

حالا چرا این خانم دکتر رو انتخاب کردم؟ چون توی بخش ترمیمی روزهایی که متوجه می شدم استادم ایشون هستن، واقعا خوشحال می شدم و کارهای سخت رو با خیال راحت انتخاب می کردم. ایشون در ترمیمی 3 که خیلی از اساتید اجازه کارهای سخت رو نمی دادن، بهمون اعتماد داشت و از ما در پایان هر روز می خواست نکات جدیدی که یاد گرفتیم رو بگیم. روز اول بخش ترمیمی 4 هم که آخرین بخش ترمیمی ما محسوب میشه، بهمون گفت که بچه ها شما سال آخرین و فکر کنین که الان که دارین روی بیمار کار می کنین، توی مطب خودتون تنها هستین و باید خیلی خوب بتونین بیمار رو منیج کنین و دم به دقیقه من رو صدا نکنین که چک کنم پوسیدگی مونده، تراش صحیحه یا نه! آخر سر که مطمئن شدین همه شرایط خوبه به من بگین چک کنم. اخلاق و رفتار خوبش با دانشجوهاش و اینکه کانسپتی که در حذف پوسیدگی داشت رو قبول داشتم؛ دلایل دیگه ام بود.

خانم دکتر با اینکه نوبت هاش پر بودن، از منشی اش خواست که آخر وقت نوبت برام بزنن. نیم ساعتی منتظر بودم تا نوبتم بشه. وارد اتاقش شدم. خانم دکتر دوست داشتنی با روی گشاده ازم استقبال کرد، به دستیارش معرفیم کرد که: هوپ جان از دانشجوهای خیلی خوب من بود؛ منم از چشم هام قلب بود که بیرون  میزد. سریع کلپیسم رو درآوردم و روی یونیت خوابیدم. بی حسی زده شد و به جان خودم اصلا و ابدا حس نکردم! گفتم: خانم دکتر ما هم بی حسی می زنیم بیمار حس نمیکنه؟ خندید و گفت: حالا اجازه بده ببینیم بی حسی میگیره یا نه! و 5 دقیقه بعد در حین اینکه خانم دکتر به دستیارش داشت میگفت فلان فرز خوب رو بذار، این آینه خوب نیست اون یکی رو بذار و ... نه تنها دندونم بی حس شد، بلکه نصف صورتم هم طبق معمول فلج شد :-/

جالبه برام که تا به حال هیچ کدوم از بیمارهام نشده بعد از بی حسی زدن دهانشون کج بشه؛ ولی من و بابام و عمه ام بعد از هر بی حسی ( مخصوصا به فک بالا) تا 5-6 ساعت نصف صورتمون کجه! 

خانم دکتر شروع کرد به تراش دندونم و مرحله به مرحله توضیح می داد که دارم چکار می کنم، هر چند خودم هم دقیقا می فهمیدم چه اتفاقی داره توی دندونم میوفته :| این جور لحظاته که یادم میاد چرا سال کنکورم میگفتم اول پزشکی، بعد دارو و آخر سر اگر مجبور بشم: دندون! 

هر بار که خانم دکتر آنگل رو بر میداشت و توی دندونم می چرخوند، صداش توی مغزم اکو می شد و به این فکر می افتادم که بیمارهام هم همین حس رو دارن آیا؟ چه حس بدیه! یکی دو بار هم به زور گفتم که خانم دکتر اکسپوز که نشد؟! و خداروشکر که نشد و دندونم پر شد و خانم دکتر با وسواس، ده دقیقه ای به شکل دادن دوباره دندونم مشغول شد. کار تموم شد، بلند شدم. کلیپسم رو به موهام بستم و با دهان کج از خانم دکتر عزیزم تشکر و خداحافظی کردم. 

طبق روال پست های قبل می خوام نکته اخلاقی بگم واستون :دی! 

دوستان! با ترس هاتون مواجه بشین، هر چه سریع تر بهتر؛ حتی اگر دندونپزشکی باشه!!

  • ۷۶۳
life around me
خنده دار اینه که منم از پزشک رفتن میترسم:D
واقعا خنده داره خدایی این ترس ما!
بانو. میم
حالا درک میکنی که چقدر بدقلقم ؟ :)))) 
آره! ولی خدایی من بیمار همکاری بودم، این درگیری ها درونی بود!
آرزو ﴿ッ﴾
چه هیجان‌انگیز بوده‌، ولی یه‌ذره هم سخته به نظرم. این‌که آدم مجبوره جلوی استادش خویشتن‌داری کنه! :)
موقع شروع کار می‌فهمید که بی‌حسی گرفته‌ یا نه؟ و اگه جواب منفی باشه، دوباره می‌زنین؟!
آره یه جاهاییش یکم دردم میگرفت بخاطر حساسیت عاج ولی چیزی نمی گفتم :)))
آره دیگه چک میکنیم، می پرسیم صورتت بی حس شده یا شروع میکنیم به تراش دندون و میپرسیم درد داری یا نه؟ اگه بی حس نباشه یکم صبر می کنیم و دومی رو میزنیم که این اتفاق معمولا توی فک پایین میوفته
دچــ ــــار
خیاط؟! :)
در اینجا استعاره از دندونپزشکه!
شارمین
خب پس بالاخره تو کوزه افتادی! خخخ

سلام دکتر جون. خوبی? 
یهویی دلتنگت شدم
سلام شارمین جان سلام عزیز من! کجایی تو؟ چرا یهویی رفتی و همه راه های ارتباطی رو بستی؟ :((

دچــ ــــار
منظورت کوزه گر نبوده احیانا؟! :/
از شما و دقت نظرتون بعیده ها! 
خیاط تو کوزه میوفته و 
کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره
دو تا ضرب المثل جدا هستن :)
برنا
من هنوز میترسم
با اون آنگلاتون...
دقت کردم دست کم 4 ساله اصلا نرفتی دندونپزشکیا -_-
حنا :)
مبارکه :))

دندونات سالم.
مچکرم، دندونای شما هم سالم
میس تیچر
وااااااااااااااااااااای دور از جونتون دور از جونتون من مثل چی از اون آمپول بی حسی میترسمآآآآآآآآآ
یبرای هم سر همین جریان آمپول آنچنان ترسیدم دکتره اومد نمیدونم چی دید گفت خوبی؟؟ گفتم آره بعد دست زد به انگشتای دستم دید یخ یخه و فشار که گرفتن دیدن خیلی بدم:)) بعد الان دندون پزشکی که میرم دردو تحمل میکنم ولی نمیزارم آمپول بزنه ببین چیه خودت خانوم دکتره میگه بزنم آمپووووول؟!؟! درد داره ها !؟!؟ بزنم؟!؟! :))
کلا از آمپول میترسی یا فقط از بی حسی ما می ترسی؟
خدایی در مقایسه با آمپول های عضلانی و وریدی و سرم اصلا درد نداره!
میس تیچر
نه چون یبار فک‌م رو شکستن از دنتیست میترسم کلا 
آهان آره یادم اومد قبلا گفته بودی :(
saranaz
حالا ب نظر شما دندون بهتره یا پزشکی؟ من اینو از چند نفر پرسیدم و تمام اون افرادی ک پزشک بودن گفتن دندون
از چه نظر منظورتونه؟! من از رشته ام راضیم

+ فکر کنم باید پستی بذارم برای پاسخ به این سوال! هفته ای یه نفر تقریبا این سوال رو میپرسه ازم.
saranaz
اون هایی ک پزشکن میگن ما بیشتر از بچه های دندون سختی میکشیم کشیک و سنگینی درس و .... و البته از نظر حقوق و راحتی کارشون البته خیلیا بیشتر رو مسایل مالیش تاکید دارن ک اگر ب عقب برگردن 100 درصد انتخابشون دندان تا پزشکی !
سختی کار ما هم کم نیست، کما اینکه اکثرا دندونپزشکا دچار بازنشستگی زودرس میشن بخاطر مشکلات جسمی که براشون پیش میاد ولی من هم تقریبا خودم به دلیل مسائلی که گفتین نرفتم پزشکی و گفتم که واقعا از انتخابم راضیم ؛)
mehdi
منم اولین بار که عصب کشی کردم همین حسو داشتم
اما جالبترش این بود یه دندونمو که دوبار پر کرده بودم باز کرد و عصب کشی کرد و پر کرد سه باره و هی سرم غر میزد که دندونات ضعیفن 
البته بعدش روکش کردم 
چند وقت بعدش درحالی که دندونم پانسمان بود دوباره یه دندون دیگه هم درد گرفت و به عصب رسید
فک کن دوتا دندونام پانسمان بود :(((((
دیگه آمپول بی حسی زدن و عصب کشی چندکاناله عادی شده بود واسم :((((
درد عصب کشی رو همه میگن خیلی بده، از طرفی عمل حساسیه، واسه همین من خیلی می ترسیدم! 
:))))) دل پر دردی دارین
mehdi
فک کنم بالاخره دکترمو پیدا کردم
شما مثل بقیه بی رحم نیستین
قبلش یه عکس کامل باید از دندونام بگیرم که بیام پیشتون
البته اگه قول بدین آروم آمپول بزنید
:-) 

mehdi
حالا جدی جدی خانم دکتر منو بعنوان مریضتون قبول میکنید؟
والا به صورت مجازی بله، چون شهرم سکرته!
mehdi
آخه عصب کشی مجازی که نمیشه :(
من شخصیت واقعی و مجازیم یکیه
آدرس ایمیلتون رو میشه بدین؟
واستون یه سری چیزا رو باید بفرستم

چی میخواین بفرستین؟
لطفا لینکش رو به صورت خصوصی برام بفرستین
mehdi
خواستم واستون یه هدیه بفرستم ...
mehdi
تنها هدیه ای که میتونستم بهتون بدم یه شعر بود:

http://s8.picofile.com/file/8294373376/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1_%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88.mp4.html
خیلی ممنون از آهنگتون ؛)
divane
یه اعترافی کنم؟ من با اینکه میتونستم دندون پزشکی تو شهر خودم بخونم اما رفتم یه شهر دیگه و پزشکی رو انتخاب کردم واسه اینکه از 7 سالگی بخاطر نوع دندونام سالی یکبار مجبورم برم دندونپزشکی و من بیزار بودم از اون فضا هرچی هم همه گفتن بابا این شیفت نداره واسه دخترا خوبه پول توشه اصلا وابدا حاضر نشدم یعنی اصلا اون کد رشته های دندون پزشکی رو که میدیدم یه طوری میشدم...خلاصه اینکه ما دوتا از دندونامون اوضاعش خیلی خرابه و احتمالا که نه قطعا به عصب رسیده ولی نمیرم آقا من دختر عاقل و بالغ نمیخوام برم دندونپزشکی:/
میگم حالا یواشکی در گوشی این دندونه اگه اوضاعش خیلی خراب شه باید بکشمش؟ :///
عه مثل من بودی پس! من هم پزشکی یه شهر بهتر رو می آوردم ولی با این تفاوت که به زور گفتن بمون دندون. موندم و عاشقش شدم!
نکن با خودت اینجوری! التهاب دندونت زیاد بشه میزنه فکت رو نابود میکنه، آبسه و تحلیل استخوان فک و ... مجبور به کشیدنش میشی
Why do they call it the Achilles heel?
I've been surfing online more than 3 hours today, yet I never
found any interesting article like yours. It's pretty worth
enough for me. In my view, if all web owners and bloggers made good content
as you did, the internet will be a lot more useful than ever before.
:-/
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan