من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟!

  • ۱۵:۳۴

از دیروز تا حالا وقت هایی هست که ساکت می شم و ناخودآگاه لبخند میاد روی لب هام ولی سریع تلاش می کنم مخفیش کنم؛ چون دو سه بار مچم گرفته شده و سیل کنایه بوده که سمتم روانه شده: به چی می خندی؟ جان من بگو چرا مثل مُنگلا ساکت میشی و لبخند میزنی؟ اگه خیلی خنده داره جریان، بگو ما هم بخندیم و ... 

چی بگم بهشون؟ بگم یاد حرف های دوست عزیزی که بالاخره بعد از چند سال آشنایی دیدمش می افتم و خنده ام میگیره؟ بعد میگن کیه؟ اسمش چیه؟ از کجا می شناسیش؟ چیزی نمی تونم بگم و سریعا خودم رو می زنم به کوچه ی علی چپ! کاری که از این دوست، خیلی خوب یاد گرفتم! 



* آرام جان از محمد اصفهانی 

  • ۲۷۱
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan