ز گهواره تا گور چالش بجوی

  • ۱۲:۵۴

دنیای ما آدما دنیای عجیبیه. وارد هر سطح جدیدی از زندگی که میشیم، بعد از مدتی با استرس و سختی هاش اُخت می گیریم و شرایط برامون عادی میشه و دچار روزمرگی میشیم. 

مثلا دو نفری که ازدواج می کنن، از روز اول دچار چالشن. اینکه چطور با هم برخورد کنن، چطور با خانواده های هم سر کنن، چطور زندگی کنن که قابل تحمل باشن برای هم! تضمینی نیست که وقتی توی دوره دوستی یا نامزدی خوبن، عقد که کردن هم شرایط همون باشه و حتی زندگی زیر یه سقف کاملا متفاوته با دوران عقد و تا پنج سال اول اگر بتونن با هم سر کنن، دیگه میشه گفت زندگیشون استیبل شد و حالا می تونن چالش بچه دار شدن رو وارد کنن و استرس جدیدی رو متحمل بشن.

از اون جایی که دنیای من در حال حاضر کارمه، چالش سال های اخیرم هم با شغلم بوده اکثرا.

دوست دارم بزنم اون کسی رو که اولین بار گفت دندونپزشکی راحته و فقط سر و کارت با یه حفره ی ٥*٥ ه! شاید برای کسی که برای خودش چالش تعیین نمی کنه و فقط کارهای راحت رو انجام میده، شرایط ساده باشه؛ ولی من هنوز بعد از سه سال کار کردن مداوم حس می کنم اول راه یادگیری ام. 

اوایل طرحم چالشی که داشتم این بود که چطور تنهایی کار کنم بدون اینکه از کسی سوال بپرسم و کسی به کارم نظارت کنه، چون عادت داشتیم به حضور هر چند نصفه نیمه اساتید بالای سرمون. با دیگر دوستان طرحی مشکلاتمون رو مطرح می کردیم، می رفتیم دایرکت اساتید مربوطه و یه جوری بالاخره از پسش برمیومدیم. بعد از اینکه دستم آسیب دید، تا مدت ها دندون نمی کشیدم. بعد کم کم ترسم ریخت و حواسم جمع شد که دندون کشیدن بیشتر تکنیکه تا زورآزمایی الکیِ آسیب زننده. نتیجه اش این شد که کشیدنِ بدون نیاز به جراحیم خوب شد (چون وسایل جراحی نداشتیم). توی ترمیم خیلی پیشرفت کردم. از طرفی برای نود درصد بچه های غیرهمکار به هر ضرب و زوری که شده، کار می کردم که الان دیگه نمی کنم! چون وقتی متخصص های اطفال به وفور دور و برت هستن، اصلا به دردسر و زمانی که می ذاری نمی ارزه. 

اواخر اون دوره، دچار روزمرگی شده بودم. همه چیز برام هلو برو تو گلو شده بود. 

طرحم تموم شد و وارد کلینیک های سطح شهر شدم. آخ که نگم از سطح استرسی که داشتم. اندو یا همون عصب کشیِ شما، واقعا رشته استرس زاییه. همون روز اول و مریض اول اندوی تک کانال بهم خورد. با ترس و لرز و بعد از دو سال اندو کردم. دوستم گفته بود تا چند ماه سراغ مولر ( دندون ٦ به بعد ) نرو. گفتم باشه ولی هفته بعد یه دندون شش پایین دیدم و بیچاره شدم سر پر کردنش. وقت زیادی ازم می گرفت و نتیجه نهایی برام رضایت بخش نبود. 

افسردگی گرفته بودم. می گفتم هیچ وقت نمیتونم عصب کشی کنم. شروع کردم سوال کردن از افراد باتجربه و طرح نرفته: چطور اسپریدر میره ولی گوتا نمیره؟ چطور mb2 رو پیدا کنم؟ از کجا بدونم مولر پایین ٤ کانالس؟ بیلداپ با پین یا بدون اون؟ چقدر ریداکت کنم؟ کی بفرستم واسه روکش؟ گوتای درصدی آری یا خیر؟! ( تخصصی شد می دونم!)

تا چند ماه بعد سراغ پُست و کور و روکش نرفتم. وقتی شروعش کردم، سطح استرسم هزار بود. دوباره سوال از دوستان و دندونپزشک با تجربه یونیت کناری و کلیپ های یوتیوپ و لایوهای اینستاگرام و خوندن کتاب هامون شروع شد. شاید بگین پس تو اون دانشکده چی به شما یاد دادن؟ واقعا نمیشه گفت هیچی، ولی اگه شما فکر کردی با پنج تا اندو کردن یا دو تا روکش و بریج تراش دادن، ماهر شدی و همه چیز رو یاد گرفتی، خیال خامه!

 کم کم با فراغ بال روکش انجام میدادم. همون دوستی که می گفت سراغ اندوی چند کاناله نرو زوده، دوباره گفت روکش سخته انجام نده. دنبال دردسر نباش. ولی وقتی براش تعریف کردم، متوجه شدم اخیرا خودش هم شروع به روکش و بریج گذاشتن کرده.

بعد کم کم دندون هفت پایین رو هم مدنظر قرار دادم و حتی دیستال اکسس ها رو هم قبول کردم ولی عجیب غریب ها رو نه. دندون هفت بالا رو نه چون می گفتن دسترسیش سخته (که واقعا هست!) کانالهاش عجیب غریبه و ... .

تو یک سال گذشته کمتر روزی بوده که همه کیس هام راحت و هلو برو تو گلو باشن. هر فرد، هر دندون متفاوته با دندون قبلی.

فایل شکوندم و ارجاع دادم. فایل شکوندم و بای پس کردم. mb2 رو پیدا کردم، پیداش نکردم و بیمار با درد برگشت مجبور شدم ارجاعش بدم. دندون بی علامت رو دست زدم و ماه بعد علامت دار برگشت و مجبور شدم اندو کنم. دندون پوسیدگی عمیق رو با اینکه دوستم میگفت اندو کن، نکردم و جواب داد به ترمیم و کف بندی.

روکشم ننشست روی دندون، با بدبختی نشوندمش. ننشست و دوباره قالب گرفتم فرستادم لابراتوار. روکش بعدی راحت نشست. بریجم خوب نشست. 

وقتی دیدم اون پسر تازه فارغ التحصیل شده، بی باک دست می زنه به دندون مردم، بهم برخورد و تک و توک هفت بالا رو اندو کردم، اولی راحت بود بعدی اشکم رو دراورد و گردن درد گرفتم. 

شروع کردم به ریتریت ( درمان دوباره عصب کشی) و دراوردن پین پیش ساخته، پین بعدی شکست و قلبم ریخت! دوباره دست به دامان دایرکت اساتید شدم که چیکار کنم؟! تک و توک طراحی لبخند و ونیر کامپوزیت کردم و ... .

خیلی شب ها از استرس مریض فردام خوابم نبرد و نمیبره. بعضی وقت ها پولم رو خوردن و به سختی ازشون پس گرفتم و بعضا هنوز نگرفتم! کلینیکم رو عوض کردم. پروانه مطب منطقه محروم گرفتم تا امتیازم جمع بشه، بی اینکه بدونم قراره در آینده چی پیش بیاد. 

فقط می دونم الان که هدفم عمومی موندنه، دوست دارم دندونپزشک عمومیِ همه فن حریف خوبی بشم. به گفتن راحته ولی واقعا هدف سخت و پرچالشیه. 

باید کم کم شروع کنم به سی ال (نوعی جراحی لثه) دندون هایی که می خوام روکش کنم، جراحی نسج نرم دندون عقل، روکش زیرکونیا، بلیچینگ و ... . باید بیشتر کتاب بخونم. باید بیشتر یاد بگیرم. باید!


+ پست سین دال در این راستا.


  • ۶۵۴
«نــٰاطـِقْ وُ خـٰامــوشْ»

زندگی دشوار

بار منفیش زیاده. عوض کردم عنوان رو ولی ممنونم :-)
مریم ?

من اولین باره اینقدر زود میرسم :) 

اولین لایک و دیگه هم اینکه خدا قوت :* 

و اولین کامنتیه که میذاری.
ممنونم ^_*
منتظر اتفاقات خوب (حورا)

واقعا نباید انتظار داشت دانشگاه همه چیز رو در حوزه حرفه‌مون بهمون یاد بده! مخصوصا اگر حوزه عملی باشه. به نظرم درصد بیشتری بستگی به خود جوینده علم داره.

آره حورا جان، واقعا همین طوره. من دقت کردم هر رشته ای همین طوره نه فقط کار ما.
سالار سپهری

چالش رو خوب اومدی(آفرین باد )

اما گفتنی است که برخی رشته ها افزون بر جنبه معرفتی، حرفه محسوب می شوند.

رشته دندونپزشکی هم از این دست رشته هاست.دندونپزشکی حرفه است ینی هر بار که انجام میشه وضعیت خاص خودشه داره،انگاری از نو داره انجام میشه هر چن گفته ان: کار نیکو کردن از پر کردن است.

 

ممنونم
رشته های دانشگاهی باید همین طور باشن به نظرم. باید به شکلی باشن که فرد رو برای شغل آینده اش اماده کنن، وگرنه که به نظرم خوندن و نخوندنشون خیلی تفاوتی نداره. مگر اینکه کسی علاقه داشته باشه برای افزایش علم و دانش
ماهور بانو

سلام خانم دکتر

چقدر اصطلاحات دندونپزشکی و تخصصی داشت این پست‌.ترس همیشه مانع پیشرفته‌ .. خوشحالم که پیشرفتت رو در مواجهه با کارت میخونم‌ .. بیشتر از موفقیتها بگیم تا ناتوانی هامون

سلام
تازه واردین. قدیمی ها یا یاد گرفتن اصطلاحات رو یا عادت کردن :-)))
تلاش من هم همینه. ولی ناتوانی ها نباشن ما کی یاد بگیریم؟ نقاط ضعف نشون میدن که باید خودت رو توی اون زمینه بسازی
کامیار ...

من بزرگترین افسردگی زندگیم دوران کنکورم بوده 😑

یعنی خدا عذاب کنکور رو قسمت کافر هم نکنه بزرگترین چالش زندگیه 😅

بقیه رو به خدا توکل کردم حل شدن توهم به خدا توکل کن و امیدت رو از دست نده💚

واقعا چالش بزرگی بود ولی من هنوزم بهترین سال زندگیم سال کنکورم بود. هیچ وقت اندازه اون زمان از خودم و درس خوندنم راضی نبودم!
چشم حتما
ماهور بانو

منم یاد میگیرم یواش یواش😉

نگفتم نقاط ضعفمون رو ندید بگیریم . گفتم در موردش نگیم😉

خوبه :-)
منم اون موقع که نقطه ضعفم بودن حرفی زیاد نزدم. الان که راه غلبه بر اونها رو یاد گرفتم میام اعتراف میکنم!
하니예 .이

واو

عاشق عنوانت شدم ک

 

ولی من توی اسم شما موندم! به چه زبونیه و چیه؟!
اریانه

هوپ که طویله میخوندی همه عمر،دیدی که چگونه طویله هوپ را گرفت://

باز تو به من میگفتی طویله نویس میشی...

شغل هایی که با مردم در ارتباطه مستقیمن،حتی اگه طرفدار چالش هم نباشی،بازم درگیر میشی...

شغل های علمی و اینا هم که با مردم در ارتباط نیستن،اگه واقعا به اون علم علاقه داشته باشن،اونقدر کیف میکنن از مسایل جدید رو یاد گرفتن که ناخوداگاه پیدا کردن همون مسایل جدید براشون چالش حساب میشه...

کمال طلب هایی مثل تو،فرقی نداره شغلشون چی باشه،یا تو چه بعدی از زندگی هستن،همون میل به بهتر بودن،بزرگ ترین چالشه...

موفق باشی دکتر(گلب،گلب،فور یو)

 

آره سه صفحه آچاره اینا :-))))
همه طور شغلی نه به نظرم. مثلا کارمند بانک یا صندوق دار در تماس مستقیم با مردمن ولی کار روتینیه به نظرم. 
آره چالش های علمی واسه علاقه منداش تا مراحل اشراق لذت داره!
من کمال طلب تعدیل شده ام فکر کنم! نه؟ 
مرسی آریانه گلب بک
آبان ...

پستت خیلی تخصصی بود . فاصله بین تئوری دانشگاه و عملی کار کردن زیاده 

ولی در مجموع میگم کارت خیلی سخت و ارزشمنده 

و مهم ترین چیز سلامت خودت هست 

هوپ یه پرونده خوندم از دانپزشک های همین شهر  که به ازای درمان دندان طلا بیمار گرفته بود و باعث نابودی دندان شده و پزشکی قانونی صددر صد درمانگر مقصر دونسته بود . 

خیلی ناراحت شدم ‌...

آره ببخشین. هی اومدم توضیح بدم واضح کنم براتون دیدم خسته کننده میشه بی خیال شدم
فک کنم تو اکثر رشته ها همین باشه ابان
امیدوارم تا وقتی واکسنش بیاد و ایمنی جمعی ایجاد بشه سالم بمونم. 
دندون طلا گذاشته بوده؟! در عصر حاضر؟!
معلوم الحال

نمیدونم چرا حسم میگه یه جاهایی داشتید بهمون فحش میدادید :))

بلیچینگ و ونیر خودتونید. د:

 

حالا تا بحث تخصصیه من یه سوالی که همیشه ذهنم رو مشغول کرده بپرسم. وقتی دندون رو می کشید جاش خالیه! چجوری پر میشه؟ :/ خونها جمع میشن توی لثه و سفت میشن؟

آفرین حستون درسته کاملااااا!
یعنی این سوالاتت نشون میده اشتباهی رفتی زبان! باید میومدی اینوری. 
یه بحث خیلی مفصله ولی در همین حد بدون که نوعی از سلول های خونی کم کم شروع به فیبرین سازی و استخوان سازی میکنن و حفره رو پر میکنن. برای همین میگیم دستکاری نکنین جای دندون کشیده شده رو که لخته تشکیل شده اسیب نبینه و روند التیام زخم رو با مشکل مواجه نکنه
ماهور بانو

آفرین همینه

:-)
하니예 .이

ککک

کره ایه

هانیه.لی

یاللعجب
یانوشکا ..

من فکر کنم تقریبا از بعد فارغ‌التحصیلیت در جریان چالشای هر مرحلت بودم و اینکه چقدررر خوب از پسشون براومدی. دندونپزشکی‌ای که از دور بنظر میرسه کلا سه چهار قلم کار ساده و اسون داشته باشه، از درون انقدر دنیای وسیع و پیچیده ایه که بنظرم کسی که متخصصه کارش راحت تره چون فقط روی تخصص خودش تمرکز کرده، ولی یه عمومی خوب روی همه زمینه ها باید مسلط باشه. واقعا باعث افتخاره که انقدر خوب از پسش بر اومدی ❤❤❤

آره فکر کنم. کلی هم هر بار پیش تو غر زدم و سرتو به درد اوردم و شاید ترسوندمت!
آره واقعا متخصصا کارشون ازین نظر که تو یه رشته فوکوس میکنن و اکسپرت میشن راحت تره، ولی تصورش رو بکن متخصص بشی و ایستگاه اخر ارجاع و نتونی به کسی ارجاع بدی. این قسمتش ترسناکه یکم!
من هنوز اول اول کارم باور کن. دارم هنوز تو دنیای وسیع دندونپزشکی دست و پا میزنم که خودم رو بالا بکشم از هر نظر
صخره نورد

یادمه وقتی رفتم سرکار انگار وارد یه دنیای جدید عجیب و غریب شده بودم، و جالبه با سخت ترین کار هم شروع کردم، بعضی وقت ها حس میکردم هیچی بلد نیستم با اینکه تو دانشگاه همه میگفتن کار عملیت عالیه اما بازار کار همیشه متفاوته. حتی بعد ۱۰ سال بازم چیزی که بلدم مثل یه قطره از اقیانوسه!

من هم وقتی وسط شهر طرحی افتادم و هم وقتی طرحم تموم شد، مخم هنگ کرده بود اول. ترسیده بودم و الان هنوز میگم جوجه دندونپزشکی بیش نیستم انقدر که حس میکنم کم بلدم ازش
تسنیم ‌‌

صددرصددرصددرصد با عنوان موافقم. موقعیت‌هایی بوده که قبل از ورود بهم گفتن خیلی راحته، ولی وقتی وارد شدم صرفا به خاطر تغییر موقعیتم، تبدیل به یه چالش بزرگ شده برام. و تقریبا تمام چالش‌ها بعد مدتی به قول شما هلو برو تو گلو میشه و بد ماجرا اینجاست که هلو رو نمی‌تونم تحمل کنم. زود باید یه چالش جدید واسه خودم دست‌وپا کنم.

کلا انگار این خاصیت انسانه، آرامش و سکون رو برنمی‌تابه، حس گندیدن میده به آدم.

 

یه سوال ایجاد شد برام. یعنی تو دوره‌ی طرح اصلا اندو کار نمی‌کنین؟ پس چیکار می‌کنین؟ :)

خدایا کی میشه همه دندون ها اندوشون هلو برو تو گلو بشه واسم؟ خود متخصص درمان ریشه هاشون میگن هیچ وقت! فقط بالاخره سوار دندون میشی فعلا دندون سوار منه!
ادم توی چالش ها حس بهتری به خودش داره تا توی سکون و ارامش.
نه وسایلش رو در اختیارمون نمیذارن. گرافی میخواد فایل میخواد. البته یه سری بدون گرافی این کار رو میکنن که به نظرم جنایت در حق مردم به نفع یادگیری خودشون میکنن!
ما بیشتر از همه دندون می کشیدیم، برای بچه مدرسه ای ها همه کاری می کردیم اعم از ترمیم و عصب کشی دندون شیری که کمتر به گرافی حین کار نیاز داره، ترمیم بزرگسالان 
نرگس بیانستان

دختر سختکوش قوی مهربون دل نازک قشنگم :)

چقدر صفت قشنگگگ ^_^ 
ذوق کردم که. مرسی
آرزو ﴿ッ﴾

چه مسیر سختی رو گذروندین واقعا. خوشحالم که گذروندین‌شون و الآن چالش‌های جدیدی دارین :) ان‌شاءالله این‌ها رو هم به‌خوبی پشت سر می‌ذارین و حسااابی باتجربه و همه‌فن‌حریف می‌شین ^_^

این روزها داداشم در هوای رشته‌ی دندون‌پزشکیه. باید بگم بیاد یه کم از پست‌های شما (و مخصوصا این پست) رو بخونه که بدونه در هر صورت خبری از راحتی و اون بهشت بی‌دردسری که فکر می‌کنه مسیرش از دندون‌پزشکی می‌گذره، نیست :))

بیچارم کردن این چالشا.دقت کرده باشی کلی غر زدم تو این یه سال اخیر در پست های هوپ و بیمارانم!
ایشالا ایشالا ^_*
آره بگو بیاد بخونه یه دید ابتدایی داشته باشه
اریانه

اینکه تعدیل شده خب اره،ولی این منکر نمیشه که داری خودتو از هم جدا میکنی(همون که تو ذهنته)!!

والا دو خط اخر منو ترسوند:دی

یه چیز بگم،اینکه میگی دندون سخته و اینا،نمیدونم من چرا فکر میکنم هرچی اون حیطه ای که درمان روش انجام میشه،سفت تر باشه،کار سخت تره!!

ارتو هم  به نظرم خیلی سخته،لامصبا رو خراب کنی درست نمیشن دیگه اخه://سفتن از بس...کلا با موجودیت های نرم بیشتر کنار میام:پی

البته زیادم نرم نباشه،اونم سخته!!

هیجان کار درمان رو نداره اون شغل ها،ولی بازم خفنن،فکر کن یکی روانی باشه،بیاد بگه غلط کردین،من اینقدر پول غذا نمیدم،بگو اشپز بیاد ببینم چه کوفتی ریخته تو این پول خونِ...میگیره،یه مشتم بکوبه رو میز،تموم صندوق بره هوا...خداییش خیلی باحاله*-*

گرفتم کلمه رو :-)) آره دارم خودم رو از هم میپاشونم!
اتفاقا سخت باشه راحت تره که نرم باشه سوسوله باید با احتیاط برخورد کنی

:-///// حرفی واس گفتن ندارم 
تصورات ذهنیت منو مرد :-))))
soolin :)

در یک کلام بگم اینده ی خودمو دیدم تو پستت و این حس عجیب و عالی رو به من القا کرد.ما هم رشته نیستیم ولی منم رشته ام تو حیطه ی درمانه و همچنین منم ادم سخت کوشیدنم💜👌🏻

درود بر تو ادم سخت کوش👌🏻👌🏻🌹

چقدر خوب
سخت کوشی خوبه کلا. تسلیم نشو در کل
پلڪــــ شیشـہ اے

سلام هوپ عزیزم

:)

این پست سراسر زندگی بود و تلاش ستودنی.

آرزو میکنم که موفق و سربلند باشی 

و ان شاءالله خدا راضی باشه ازت بابت این همه تلاش خوشگلت

حس امید به زندگی گرفتم. :*

خوب باشی عزیزم

سلام 
چقدر خوب که اینطور به نظر میرسه. ترسیدم انرژی منفی داشته باشه.
ممنونم 
^_^
هوپ ...

خطاب به اون فردی که کامنت خصوصی بدون ادرس داده: عزیزم بدون ادرس نمیشه جوابت رو داد. عمومی کامنت بده.

بذار همینجا جوابتون رو بدم خانم سمیه
هیچ وقت با حرف تنها یک پزشک امیدتون رو از دندونتون نبرین. به نظرم یه متخصص درمان ریشه حاذق پیدا کنین و دندونتون وو نشونش بدین. یکی از هم کلاسی های خودم توی تصادف دندون قدامیش داغون شده بود و ایمپلنت کرد. وقتی ناچارین باید بپذیرین درمان های ممکن رو به جای غصه خوردن و به فکر هشتاد سالگی بودن.
من هیچ وقت سوالات دندونپزشکی رو با عصبانیت جواب نمیدم. خونسردم. نگران نباشین
ملکه بانو

چالش ها با تمام سختیاش آدم رو رشد میده. اگر نخوایم با چالش‌ها روبرو بشیم میشیم یه اب راکد.

خوندن این پستت بهم انرژی داد:))

دقیقا همینطوره ولی پدر صاحاب بچه رو درمیاره انقدر که استرس فوله. همین الان میخوام برم شیفت. استرس دو تا مریضامو دارم. خدایا خودم و مریضامو به خودت سپردم :-/
آرزو ﴿ッ﴾

آره ولی غر زدن‌ها هم متفاوته. بعضی‌ها قشنگ غر می‌زنن :)) برای همین زیاد به چشم نمیومد.

ای جان
ازین به بعد کسی بهم گفت غر میزنی بهش میگم لیاقت نداری غر قشنگ بزنم برات!
x

لعنتی 

چقدر خوش موقع بود پستت 

باورت میشه 

40 دقیقه پیش اشک تو چشمام جمع شده بوداز زور ناتوانی و این که نمیدونستم میتونم کاری که تو ذهنمه انجام بدم یا نه ؟

 

از طرفی دلت میخواد چالش رو رها کنی و از شر ایترس و اعصاب خردی رها شی تو منطقه امن بمونی .... از طرفی ناحیه امن جایی نیست که میخوای ...جایی نیست که باهاش به خودت افتخار کنی ..

باورم میشه چون خودم در حال حاضر دارم از استرس و نگرانی تیکه تیکه میشم. هم کار هم زندگی شخصی...

منظقه امن رو خوب اومدی. خیلی وقتا بهش پناه میبرم بعد از خودم بدم میاد، میام وسط چالش
فتل فتلیان

اگه این چالشا نباشن که دیگه زندگی و کارامون معنی نمیده 

موفق باشید 

میشه روزمرگی محض 
مرسی به همچنین
lilin da

موفق باشی

 

 

ممنونم
x

هوپ توسال هایی که کار کردم یه چیزی توجه ام رو جلب کرد

خیلی وثت ها می دیدم خانم ها متبحر تر هشتن تو انجام کاری اما اصلاو ابدا اعتماد به نفس ندارن 

بعد می دیدم اقایون حتی بی مهارت و بی سواد (راجع به یه موضوعی) انقدر الکی خودشون روقَدَر نشون میدادن که حد نداشت انقدر که اعتمادبه سقفشون  رو به مهارت تبدیل می کردن 

حالااون پسری که تازه درسش تموم شده بودو راحت می پذیرفت هم ماجراش همینه .... 

مردها انگار کمتر ترس مسئولیت پذیرفتن  دارن توکار وبه نظرم این دلیل پیشرفتشون و درامد بیشترشونه توکار ... نه صرفا تبحر عجیب غریب....

درست میگی واقعا مالاکیتی جان. خود من تا nبار یه کاری رو درست انجام ندم، اعتماد به نفسشو ندارم. از بس جامعه به ما سخت میگیره و میخواد ثابت کنه ما کمتریم ما ضعیف تریم.
اون مسئولیت پذیریه کمی تا قسمتی اشتباهه، طرف ممکنه مسئولیت اشتباهش رو بپذیره و درستش کنه ولی همین که بدون ترس به هر کاری دست میزنه نشون میده اعتماد به نفس کافی رو داره.
Mahsa

اینا غر نبود که اتفاقا هزارتا می ارزید به هر چی جمله ی انگیزشیه از فرط ایجاد کردن انگیزه:)

دیدن سخت کوشیتون حال خوبی بهم داد:)

بازم از این جنگیدناتون بنویسید برامون لطفا ^-^

واقعا خوشحال میشم اگه انگیزه برای ادامه راه پیدا کرده باشین
چشم 
سمیه

ممنون از پاسختون 

عمر دندون ایملنت همونطور که گفتمه یا با نگهداری خوب می شه دائمی باشه

خواهش میکنم
پیشنهاد میکنم این لینک رو بخونین.
توی دنیای این روزها ادم نمیدونه فردا زندست یا مرده. اینکه هر روز بیدار میشیم و ادامه میدیم دلیل اینه که ته دلمون امید هست. اینکه از الان نگران ٢٠ سال اینده این عجیبه برای من. خب نهایت نهایتش عمر نکرد، خارح میکنین یکی دیگه میذارین. ولی بیست سال بهره اش رو بردین.
او ته آ رویای واقعی

پستت برای من خیلی به جا بود چون انقدر درگیر این استرس ها شدم که حس میکنم اعتماد به نفسم رو از دست داد.

یا چون دو سالِ اندو نکردم الان که میخوام برم توی یه کلینیک مشغول بشم بشدت میترسم مخصوصا از روتاری که فقط درحد فانتوم یه آموزشی بهمون دادن:/

مرسی که هم از موفقیت هات گفتی هم از شکست هات. خیلی بهم انگیزه داد و البته چالش هات همه شون وحشتناک ترین کابوس های یک دندونپزشک تازه کار مثل من بود😅

دندون پزشک عمومی واقعا باید همه فن حریف باشه. موفق باشی هوپ

ببین ترس اولیه نرماله کاملا ولی باعث نشه که یک نفری بمونی که بگه فقط میخوام ترمیم کنم و اندو نهایت تا دندون ٥ انجام میدم که به وفور دیدم این رو توی دندونپزشکای خانم.
روتاری رو من در حد اینکه دو بار دست همکارام دیده بودم و بالا سر یه مریضشون ایستادم دیدم. بقیش با پرس و جو و تجربه بود. واقعا چیز خاصی نیست و البته که من هیبرید کار میکنم.
من هنوزم میترسم. شک به پرفوره یه دندون دارم باید هفته دیگه با زاویه عکس بگیرم ببینم واقعا mb2 داشته یا من ساختم واسش!!! 
اگه همه فن حریف نشیم، حل میشیم بین خیل دندونپزشک های دیگه
تو هم :-)
ربولی حسن کور

سلام

از بعضی اصطلاحاتی که نوشتین سردرنیاوردم اما در مجموع تلاشتون قابل تحسینه

امیدوارم موفق باشید.

در مورد زندگی خانوادگی هم چالشها طبیعیه. دو نفر که به دو روش مختلف تربیت شدن باید هم با هم چالش پیدا کنن. اما باید هردونفرشون یه مقدار گذشت داشته باشن.

خب انگار بعد از مدتی یه وبلاگ خوب دیگه پیدا کردم که میتونه بره توی لینکهام!

موفق باشید

سلام آقای دکتر 
راستش میخواستم توضیح بدم ولی دیدم پست از اینی که هست طولانی تر میشه و خسته کننده برای بقیه!
ممنونم به همچنین
از قدیم گفتن دو تا من نمیتونن سر کنن با هم. یکیشون باید نیم من بشه.

باعث افتخاره، چون چند ساله شما رو میخونم و اخیرا شما هم جزو لینک های وبلاگم شدین :-)
ساحل آرامش

و تو چه میدانی mb2 چیست؟

اونو که پیدا کنه آدم اندوش همه چی تمومه فکر کنم چون استادا هم گاهی می موندن :دی

ان شالله که نشده ولی بود هم اضافه میشه به لیست چالش های تجربه شده:)

الان شما همون از ته رویای واقعی هستی که کامنت گذاشت؟
دقیقا خیال ادم راحت میشه ازش. 

نود درصد شده!! :-//
کانین

چقدر برای من الهام بخش بود این پستت

چشمهای آتشین😍

همیشه غصه ی اینو میخوردم که من تو دانشکده تیپ یک نیستم و چیزی تو دانشکده یاد نمیگیرم و...

الان که لینو خوندم امید گرفتم که خودم میتونم با تلاشم یه دنتیست قابل قبول شم

هرچقدرم که اساتیدمون ایگنورمون کنن:)

همین که امیدوار بشین به تلاش من رو خوشحال میکنه. همیشه که نباید از خوبی های رشته امون بگم.
راستش من دانشکده تیپ یک بودم و همیشه ته ذهنم این بود که کاش توی دانشکده ای بودم که رزیدنت نداشتیم و کیس های تخصصی رو هم بهمون میدادن نه که بفرستن تخصصی. 
مطمئن باش میتونی. سخته ولی ممکنه.
موژان

 

خوشحالم که همچنان مینویسی هوپ عزیزم :)

.

من از دست همکارای شما خون دلها خورده ام

برای من دهانشویه کلرهگزیدین تجویز کرده یکی از دوستام هر شب بعد مسواک 

یک هفته است جرم روی دندونام اومده هیچی احساس میکنم یکم قهوه ای هم شده 

وقتم ندارم حتی برم پیشش 

خلاصه تو تنها دندون پزشکی هستی که من ازش کینه به دل  ندارم :))

قربانت کاش تو هم برمیگشتی
موژان! چقدر وقته داری استفاده میکنی؟ کلرهگزیدین رو اگر مرتب استفاده کنی یک هفته ای تمومه و بیش از دو هفته نباید استفادش کنی وگرنه دندونات رنگ میگیرن و جرم روی دندونات میشینن. قطعش کن و نوبت برای جرمگیری بگیر حتما
miss-moon
سلام دکتر,یه سوال داشتم ,بغیر از تامین اجتماعی چه جاهایی خدمات دندون پزشکی رایگان یا کم قیمتتر داره؟
سلام
درمانگاه های خیریه و دولتی و کلینیک دانشکده های دندونپزشکی
miss-moon
منظورم بیمه های دیگه بود,گمونم بیمه طلایی تخفیف داره یا رایگانه
آهان، راستش فقط میدونم بیمه سینا خدمات دندونپزشکی رو تا سقف مشخصی تحت پوشش داره از بقیشون اطلاعی ندارم
سین دال

با اجازه اتون یه ادامه طوری برای این پست نوشتم :)

به به الان میام میخونم :-)
*زهرا*

هوپ جانم

ببخشید من یه سوال دارم، دندونام حین ارتودنسی زرد شدن و خیلی ناراحتم. دستیار دکترم بهم گفته بود که بعد از ارتودنسی درستشون میکنم نگران نباش! خواستم بپرسم  واقعا درست میشه و الان چکار کنم که زردتر نشه!؟ من روزی ۲ یا ۳ بار مسواک میزنم و ببشتر مواقع هم روزی دوباره دهانشویه ی وی وان استفاده میکنم. از طرفی نگرانم که نکنه رنگ زردشدن بخاطر دهانشویه باشه!؟ 

نخ دندان هم متاسفانه استفاده نمیکنم‌ چون خیلی سخت بود برام و تمام کناره های دهنم (به دلیل بازکردن بیش از حد!) متورم و ملتهب و زخم شده بود!:( خیلی ناراحتممم.

نگران نباش، با یه جرم گیری و برساژ خوب حل میشه جریان. باز ناراضی بودی میتونی بلیچینگ انجام بدی.
بخاطر همون مسواک زدن و نخ دندون کشیدن سختت بوده، دهانشویه فکر نمیکنم این جریان رو باعث شده باشه.
*زهرا*

چه خوووب مررسی که جواب دادی عزیزم.

خواهش میکنم زهرا جان
ètoile

سلام🙂

میگم منم یه سوالی داشتم 🙂

من هر وقت شبا آب نمک میزنم دهنم،از فرداش تا چند روز از دردی که به فکم میزنه نمیتونم دهنم رو باز کنم، در حدی که به سختی غذا میخورم، بخوام هیستوری بدم ، سمت راسته بیشتر، و همین سمت بالا یه دندون عصب کشی و روکش کردم چند سال پیش و الان آبسه کوچیک داره. ولی در حالت عادی درد ندارم. 

پایین هم دندون پر شده دارم، 

خیلی برام عجیبه. البته اوایل نمیدونستم دلیلش چیه بعد دیدم هر وقت شب آب نمک میزنم اینجوری میشم. 

هر چی هم آب نمک غلیظ تر باشه، دردش بیشتره

سلام عزیزم
راستش من این دم و دستگاه سنتی رو بلد نیستم و تنها چیزی که میتونم بهت بگم اینه که آب نمک قرقره نکن، چکاریه؟! :-))
و بعد از آزمونت برو معاینه شو ببینن این آبسه مربوط به کدوم دندونه.
فامس

سلام.. تلاش برای یادگیری.. خلاقیت در یادگیری.. جنگیدن برای یادگیری بهتر و ادامه دادن حتی اگه سخت بود بایدیادبگیری تا رشد کنی به مرحله ی بعدی برسی. 

برداشت من از متن.

سلام کم پیدا
افرین دقیقا چکیده متنم همین بود
ètoile

نه بلافاصله که فهمیدم از آب نمکه، دیگه نزدم اصلا

آزمون ؟

آزمون چی؟

آفرین خوب کردی
عه تو رو یه لحظه با twinkle اشتباه گرفتم! :-)))
تو پزشکی بودی :-)
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan