دلخوشی ها

  • ۱۵:۲۸

به غیر از کارم که واقعا نمیتونم مجازیش کنم و از راه دور عصب کشی و ترمیم و قالبگیری کنم و باید حتما سرم توی حلق مردمی که "احتمالا" ناقل هستن، باشه. عمده ی فعالیت هام رو مجازی و آنلاین کردم. ورزش، خرید، مشاوره، دیدن و صحبت کردن با دوست هام، کلاس ساز قشنگم و ... . 

خو کردم به این وضعیت. تنها مسئله ای که شاکیم می کنه اینه که تایم کلاس یا مشاوره آنلاین خیلی معطلی می تونه ایجاد کنه، مرتب از ساعتی به ساعت دیگه منتقل میشه و برای منی که تند تند کارهام رو انجام میدم تا برسم بهشون و یک دفعه دقیقه نود می بینم طرف یا آنلاین نشد یا شد و پیام داده که فرد قبل از من دیر کرده و تایمِ کلی بهم خورده و به دو ساعت یا روز دیگه منتقل میشه، کمی اعصاب خردکنه. 

یا مثلا فکر میکنم طبق معمول قراره با تاخیر کلاس رفع اشکال شروع بشه؛ پس واسه خودم نشستم یه گوشه، یهو استاد تماس تصویری میگیره و من فقط می تونم سریع یه چی بندازم رو سرم و جواب بدم! ولی بین خودمون باشه خیلی خیلی حال دارم می کنم با یادگیری ابتدایی موسیقی. لپ آبان نازارم رو از همین جا می بوسم که بهم پیشنهاد کرد نواختن یه ساز رو شروع کنم و الان هر بار که عشرت الملوک ( سه تارم!) رو بغل می کنم، قلبم مالامال میشه از شادی.

وارانِ گیانم دعوتم کرده بود برای نوشتن از دلخوشی های این روزهام. همه این هایی که گفتم دلخوشکنک های این روزهای من هستن. واقعا یادم رفته که قبلا توی ایام عادی چه دلخوشی هایی داشتم و چطور روزهام رو شب می کردم. 



  • ۳۸۵
آبان ...

وای شروع کردی ..:)

پس زودی برامون با عشرت الملوک بنواز ..

چه قشنگ :) 

ولی من هیچی انلاین دوست ندارم ..

اصلا بهم نمی چسبه 

همیشه این راهکارت گوشه ذهنم بود. هی پشت گوش مینداختم. تو هم خودت ساز میزنی؟
به این زودی که نمیشه، هنوز اول اول راهم! 
منم آنلاین بهم نمیچسبه ولی چاره ای نیست. خیلی اوضاع وخیمه. :-(
واران ..

چه اسم قشنگی ^__^

عشرت الملوک :)

ایشالا زود تو این امر استاد بشی و چند بار از هنرت رونمایی کنی :)

 

 

+

سلام 

دلخوشی هایت افزون باد 🙏

و شادی هایت مانا و روز افزون ایشالا ❤

 

++

عزیز گیان 

ممنون که شرکت کردی و از دلخوشی هات رونمایی :)

 

خعلی به بچم میاد! 
میگن توی یادگیری موسیقی خیلی باید صبور بود. من افرادی رو میبینم دو ساله دارن میان کلاس و هنوز انگار اول راهن.

سلام عزیزم، تو هم نیز 😘
قابلی نداشت عزیزکم
*زهرا*

واایی چه خوب که کلاس سه تار میری! چه قشنگگگ :***

منم تازگی شروع کردم ساز یاد میگیرم. من کمانچه یاد میگیرم البته ^_^ و بسی لذت بخشه برام. 

نیاز به امید و انگیزه ای برای ادامه دادن توی این شرایط داشتم. 
کمانچه هم خیلی دلبرهههه، ایشالا جفتمون زودی بتونیم آهنگ بزنیم!
هیـ ‌‌‌ـچ

عشرت الملوک :) چه اسم جذاب و با مسمایی براش گذاشتی :)

اصلا دلم برای بچم غش میره! 
یهویی به ذهنم رسید اسمش ولی خیلی بهش میاد، مصاحب و همراه سنتی من که باهاش انس گرفتمو سبب خوشی حال دلمه.
معلوم الحال

برامون ساز می زنید؟ :)

الان فقط ده ثانیه ابتدایی *نوایی* رو بلدم با سرعت مورچه های سومالیایی بزنم! 
آریانه

میگن اونایی که بی خبر و یهویی تماس تصویری میزنن خدا دوست نداره!

میدونی،بعد خوندن پست و قربون صدقه هات،دچار شرمندگی عظیمی نسبت به سازم شدم!

نه آخه بنده خدا استادم یهویی هم تماس نگرفت، من فکر میکردم طبق معمول تاخیر داره که نداشت! :-))
پیانو میزدی؟ اسم نذاشتی براش؟
عشرت رو بغل میکنم، دستش نزدیک قلبمه. ساز تنهایی و سوز دله، نباید انقدر دوستش داشته باشم؟ ^_*
موژان

یکی از خوبیای ابتلا به کووید-۱۹ اینه که نشستم حتی پست های قبلیتم که نرسیدم بخونمو خوندم

یک هفته است خونه ام و دارم از این استراحت لذت بخش بعد چندین ماه نخوابیدن و کشیک و ... لذت میبرم

 

یا خدا! خوبی الان؟ اگه خوبی اشکال نداره که گرفتی. یه استراحتی شد برات! 

آریانه

آره...اوووم،اسم نداره...و اگر بخوام به فرزند تشبیه کنم،میتونم بگم یحتمل فرزندم میتونست به سازمان حمایت از کودکان زنگ بزنه و از من به جرم ضرب و شتم و کودک ازاری شکایت کنه!

یا اگر بخوام تشبیه به حیوون خونگی بکنم،مال تو مثل گربه ملوسه،میتونی نازش کنی،بغلش کنی،ببریش اینور اونور...مال من کروکودیله،تو خونه است همیشه و بغلشم نمیشه کرد،فقط با فاصله یه دستی بهش میزنیم!

پس با این اوصاف باید بگم چرا،باید خیلی دوستش داشته باشی؛-)

+تبریک میگم موزیسین شدی:-)

آخه یه جوریه اسم روی پیانو بذاری :-))
حیوون خونگی عالی بود :-)))) همون کروکودیل صداش کن.
+سر پیری و معرکه گیری. همش افسوس میخورم چرا زودتر شروع نکردم :-(
پا ییز

هی! سه تار اسمش فقط سه تار هست!

چجوری نحوه ی درست ساز گرفتن و ضرب زدن را آنلاین بهت میگه و رو دستت چک می کنه ببینه درست انجام میدی یا نه؟

منم دو ترم سه تار رفتم و خیلی دلم براش تنگ شده 

آره چارتاره در واقع.
تماس تصویری میگیریم. بعد وقتی استاد میزنه تصویر اون رو بزرگ میکنم، وقتی میگه خودت بزن تصویر خودم رو بزرگ میکنم چک کنم چطوری میزنم!! چون چپ دستم انگشت گذاری رو خوب انجام میدم ولی هنوز دست راستم روی مضراب پرفکت نمیشینه و استاد از همون تماس متوجه میشه.
البته جلسات قبل حضوری بود ولی مجبور کردن دو سه هفته انلاین باشه و اموزشگاه بسته شده.
اصلا یه جور خاصی نوای سه تار به دل آدم میشینه. ادامه اش بده به نظرم
پا ییز

پس حضوری را رفتی 

باید هم یکی دو جلسه حداقل حضوری رفت 

آره رفتم ولی همون حضوریم با فاصله زیاد از استاد بود. 
آبان ...

نه من همیشه همیشه دلم می خواسته سنتور یاد بگیرم ولی کلا استعداد موسیقی ندارم اینو وقتی اهنگ هم گوش میدهم می فهمم چون بیشتر از لدت بردن از ضربات اهنگ درگیر معنای شعرم !

ولی در اینده نه چندان دور بالاخره همت می کنم 😂

 

منم همیشه میخواستم سنتور یاد بگیرم، بعد دیدم هی بخوام خم بشم روش و بزنم بدتر کمرم درد میگیره با این وضع شغلم، رفتم سه تار که اول کاری انگشت درد گرفتم! :-))
ببین منم قبلا معنای شعر رو بیشتر توجه میکردم ولی الان حواسم پرت موسیقیش میشه. به قول استادم: توی موسیقی تلاش و پشتکار بیشتر اهمیت داره نسبت به استعداد! توی خوانندگی فقط استعداد تاثیر داره.

لیلی

دکتر جان اسم سازت خیلی قشنگه :))تا حالا اسم اینجوری برای ساز نشنیده بودم . موفق باشی 🍀

همینطوری به ذهنم رسید و روش موند الان سرچ کردم معنیش میشه: مایه ی خوشی پادشاهان! 
بچه ام مایه خوشی منه! 
مرسی ^_^
محمد حسینی

ماشالله !! چقدر مطلب دارید:))

مرسی و همش رو تو یه روز که ننوشتم، مال ٥ ساله
کانین

چقدرررررررر خوب ک ساز شروع کردی

منم دلم خواست که

 

خیلی خوبه
ولی تاندونیت انگشت اشاره گرفتم :-))) مامانم میگه اخه تو که دندونپزشکی کم کار میکشی از دستات؟ :-))
ربولی حسن کور
سلام
یکی دو بار سعی کردم موسیقی رو شروع کنم اما توی همون قدمهای اولیه موندم
تا می اومدم فکر کنم این نت چهار ضرب بود یا دو ضرب یا یکی آهنگ خراب شده بود!
سلام
من هم دقیقا از ایام طرحم قصدش رو داشتم ولی هی پشت گوش مینداختم، بالاخره یه روز بیمار اخرم نیومد و من زود برگشتم و وقت داشتم، سر راهم از آموزشگاهی معروفی رد شدم و گفتم برم یه سوالی بکنم. رفتن همان و بیدار شدن انگیزه همان!

میدونین درسته سخته عادت کردن به نت های مختلفش ولی از طرفی عجیب لذت بخشه. مثل کشف کردن یه رمز به زبون دیگه میمونه که وقتی متوجهش شدی می نوازی و یهو صدای خیلی قشنگی بلند میشه. یه عمر این نت های موسیقی رو میدیدم و نمیدونستم اسمشون چیه و چه معنایی دارن. الان خیلی حس خوبی دارم با اینکه گفتم انگشت هام درد میکنه! :-/
ربولی حسن کور
سلام دوباره
چرا از دیشب هروقت که میخوام بیام توی وبلاگ شما بهم هشدار میده که اتصالم خصوصی نیست؟!
سلام 
جدی؟ نمیدونم واقعا تا حالا چنین مشکلی پیش نیومده بود.
صخره نورد

حال دلتون همیشه خوب و دلخوشی هاتون زیاد :)

ای جان، به همچنین خوشبخت جان
صخره نورد

ممنون :)

:-*
لویی ..

سلام

منم در سال‌های دور مدتی سه‌تار کار می‌کردم که به دلیل مشغله‌های پایان‌نامه ناچار رها کردم، بعدش بارها خواستم ادامه بدم اما از بلند کردن ناخن انگشتِ اشاره جلوتر نرفتم!

سه‌تار بر خلاف تار(یا اغلب سازها) با بدن نوازنده در ارتباطه، انگار ساز و وجود نوازنده با هم یکی ‌می‌شند شاید برای این همینه که می‌گن سه‌تار ساز تنهایی و خلوته.

 

تصور کنید در حال کلاس آنلاین سه‌تار یه نفر وارد اتاق‌تون می‌شه و می‌پرسه مشغول چه کاری هستید؟

شما پاسخ می‌دید: در محضر استاد زخمه‌ای بر عشرت‌الملوکِ جانم می‌زنم!

و اون شخص بعد از این‌که یه جوری به شما و بعد به آسمون نگاه می‌کنه اتاق رو ترک می‌کنه!

سلام
من مرتب ناخنم میشکنه، ریش ریش میشه، بقیه ناخن ها رو کوتاه کوتاه کردم بعد این یکی که میخوام بلند بشه از بس هی سوهان میکشم بلند نمیشه، میخواستم بکارم استادم نذاشت گفت با مضراب بزن، با مضرابم سختمه نت چنگ رو بزنم درمیاد از انگشتم 

وای وای دقیقا، واسه همین من انقدرررر دوست دارم عشرتم رو، وقتی میگیرم دستم انگار جزئی از بدنم شده ^_^ 
:-)))))))) نه دیگه میدونن خانواده که اسمش عشرته! مسخرم میکنن :-))))

به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan