هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٤٠)

  • ۲۳:۱۲

بیسموت- دخترک چهار ساله همراه خواهرش اومده بود. قبلا برای خواهرش کار کرده بودم و بهش برچسب هدیه داده بودم. الان خواهر کوچولو اومده بود و البته که اصلا نمی خوابید و حتی نمیذاشت معاینه اش کنم ولی روی یه تکه کاغذ کوچولو نقاشی کشیده بود و میگفت: این شمایین! مامانشون میگفت: سری قبلی مجبور کرد خواهرش رو که برچسب هاشو  نصف کنه باهاش.

البته از من هم به زور برچسب گرفت و رفت.


پولونیم- عشقم کیانا رو یادتونه؟ نشون داد نمونه بارز اون بچه ایه که زیادی محبت کنی بهش، رودار میشه. آخر جلسه گفتم میخوام عکس بگیرم باهات. گفت پس عروسکی که آویزونه به دیوار رو بدین بهم. دادیم بهش و عکس گرفتیم ولی دیگه عروسک رو نداد و جیغ و گریه که من برچسب السا نمیخوام، عروسک میخوام. عروسک دقیقا اندازه هیکل خودش و جزو اموال کلینیک بود و البته به غایت کثیف. دیگه آخرش با وعده خریدن عروسکی شبیه به همین یکی، به زور بردنش.


استاتین- خانم خوشرو روی یونیت خوابید و گفت: منو از دست این خدیجه سلطان راحت کنین!

گفتم: جااانم؟ کیو میگین.

گفت: این دندونمو میگم امونمو بریده.

در حالی که غش غش می خندیدم گفت: چرا خدیجه سلطان حالا؟

گفت: از هر کی بدم بیاد میگم بهش خدیجه سلطان.


رادون- خانمی به شدت شیک و پیک و به خود رسیده! رو ( اون کلمه کذایی رو نمیخوام بگم) ویزیت کردم با این شکایت که دندون هاش رو ماه قبل جای دیگه ای کامپوزیت ونیر کرده و از رنگش ناراضیه. واقعا فکر کردم دوست داره طبیعی تر بشه، چون وقتی لبخند می زد، رنگ ونیرهاش بلیچ بود؛ یعنی همون سفید یخچالی. 

ولی گفت: نه! من سفیدتر میخواستم. اینطوری معلوم نیست کلی پول دادم.

کلی همراه با دستیارهام باهاش صحبت کردیم که قانع بشه و بی خیال.


فرانسیم- ساعت نه شب بود و آخر شیفت. زنی سی و اندی ساله، با چهره ای که ازش استرس می بارید اومد بالای سر من و بیمار آخرم و گفت: دندونم شکست نمیدونم کجاست. به دندون سانترالِ ( شماره یک، پیشین) کف برش نگاه کردم. گفتم: روکشت کو؟ نمیدونم داشتم صورتمو می شستم دیدم نیست. با هول و ولا ادامه داد: تو رو خدا یه کاری بکنین. امشب مراسم داریم. ( البته یه جا هم گفت که چند روز دیگه عروسیمه). 

بهش گفتم: عزیزم دقیقه نود کاری نمیشه بکنم، باید واست پست و کور و بعد روکش ایجاد کنیم.

داشت گریه اش می گرفت: تو رو خدا یه کاری کنین. خیلی زشت شدم.

یاد دوستم و کیس هفته قبلش افتادم، به خودم گفتم امتحان کن. با آرامش گفتم: بشین کار این بیمار تموم بشه، یه روکش و پست موقت واست درست می کنم. ولی انتظار زیبایی چندانی نداشته باش.

گفت: باشه خانم دکتر فقط یه چیزی باشه پر کنه اینجا رو بعد از مراسم میام درمان اصلی. قول میدم.

نیم ساعت بعد، آینه رو دادم دست زن و گفتم: خوبه؟ 

قربون صدقه هاش خستگیم رو شست برد. آخر شب عکس کار رو واسه دوستم فرستادم و گفتم: نصف دعاها مال تو بود.


رادیوم- خانوم قبلی رو فرستادم رفت و دیگه واقعا داشتم آماده میشدم که برم ولی در باز شد و یه آقای دیگه با درد شدید اومد، از روی عکس بدون معاینه گفتم: عصب کشی دارین. وقتی خوابید گفت: پدرزنم گفته بهم دندوناتو بکش، به درد نمیخوره ولی من باهاش شرط بستم که همشو درست میکنم.

معاینه کردم و حس کردم دندون لقه. یکم دستکاری کردم و تاج شکسته ی دندون اومد توی دستم. سعی کردم آروم به مرد بگم که شرط رو باخته!


اکتینیم- خانوم میانسال بیمار دکتر بغلی بود، وقتی بی حسی خورد بلند گفت: خانوم دکتر من وسط کار، استرس بگیرم فحش میدم، ناراحت نشین!


توریم- خانمی که به توصیه همسرش با ژل بی حسی و رعایت کامل واسش کار می کنم، وقتی در سومین جلسه، سومین دندونش رو باز کردم و چرک زد بالا و بوی بدی بلند شد، دو سه دقیقه تحمل کرد و گفت: خانوم دکتر لطفا دستکشتون رو عوض کنین، بو گرفته داره حالم بد میشه.

گفتم: چند دقیقه دیگه تحمل کن، شستشو رو کامل کنم عوض می کنم.


پروتاکتینیوم- به پسربچه گفتم: خاله من ژل بی حسی بزنم به لپت تا کرم ها بخوابن.

گفت: خاله چراغ رو خاموش کن، شب بشه تا کرما بخوابن!


اورانیوم- لپم زخم شده بود و دردش دو سه روز به شدت اذیتم می کرد. کلافه شده بودم. بالاخره روز چهارم همت کردم و دقیق معاینه کردم خودمو و دیدم آفت زده. سریع از توی جعبه داروهام داروی موردنظرم رو دراوردم و استفاده کردم. خوب شد! چرا واقعا چهار روز درد کشیدم؟ نه واقعا چرا؟! 

  • ۳۴۶
شارمین امیریان

سلام. 😍

 

استاتین: یادم افتاد به این که هر وقت می‌خوام سر به سر آبجی کوچیکه‌م بذارم بهش می‌گم سکینه سادات 😂

 

رادون: باید می‌نشوندیش رو یونیت و رو دندوناش هزینه رو کنده‌کاری می‌کردی! تا یه مدت که هنوز هزینه‌ها بیش‌تر نشده بود، دعات می‌کرد 😉

 

فرانسیم: 👏👏👏

 

اکتنیم: 🤣🤣🤣🤣

سلام شارمین جانم
منم به داداشم میگم شاندرقوزباد!!!! ینی میگفتم. نمیدونم واقعا چرا.
اخه ببین انقدر رنگش تابلو بود هر کسی متوجه میشه خرج کرده واسه دندون هاش. ولی اره کنده کاری راهکار مناسبیه :-/

قربانت
آبان ...

رادون . 

اینا چرا این جور می کنند ‌ . خدایی قشنگ نمیشه اخه !

فرانسیم . 

چه قشنگ . دمت گرم . خیلی خوب کاری کردی 

کلا از اینکه بگن دندون کرم داره چندشم میشه ...خیلی ترسناکه 

من رو بکشن و قیمه قیمه کنن حاضر نیستم دندونای سالمم رو اینطوری کنم که تازه هر کی نگاه کنه بفهمه دستکاری شده.

تف به ریا ولی حس خوبی داشت.

خب منم میخوام چندششون شه مسواک بزنن یا بذارن من کارمو بکنم.
سمیه

حیفه که خیلی نوشته هاتونو دوست دارم والا حقشه که دیگه اصلن وبلاگتونو نخونم اخه خودتون قضاوت کنید واسه کسی که انقد مشکل دندون داره و نگرانی و استرس دندوناشو انصاف که وبلاگ و خاطرات دندون پزشگ رو بخونه روز جمعه دندون پزشکمو تو خیابون دیدم که با پسرش دوچرخه سواری می کرد شبش دندون پر شدم افتاد و بعدم که رفتم معاینه گفت احتمالن فایده نداره و باید کشیده بشه معلومه دیگه دیدن دندون پزشکت عصر جمعه همیه دیگه خلاصه که سومین ایمپلنت میشه یادتونه گفته بودم بعد ده سال که عمر مفید ایمپلنت تموم شه چیکار کنم گفته بودین حالا کو تا ده سال و ...چش بهم بزنیم رسیده و من در عنفوان جوانی بی دندون :)شدم

:-)))) چند نفری مثل شما هستن سمیه جان. ولی نمیدونم چرا میخونن. خب این خاطرات رو دیدین رد شین برین. 

یادم نبود شما پرسیدی ولی آره یادمه سوالت رو. واقعا نمیدونم چی بگم. بعضی وقتا هیچ جوری نمیشه یه دندون رو نگه داشت و الکی خرج کرد براش بهترین راه اینه ک ایمپلنت شه.
ن. ..

توریم را نفهمیدم 

یعنی بوی داخل دهنشو نمی فهمید؟

با ژل واقعا بی حس میشه؟ پس چرا آمپول میزنن؟

 

حاضرجوابی بچه خیلی خوب بود 

چرا دیگه متوجه میشد ولی بعد میگفت اون عفونت ریخته رو دستکش و بو گرفته.
نه بابا. اثر پلاسبو داره بیشتر و یه بی حسی سطحی مخاطی خیلی مختصر. آمپول هم پشت سرش میزنم.

خیلی خودمم خوشم اومد.
ربولی حسن کور

سلام

خوشحالم که برگشتین

بیسموت. درواقع اومده بوده برچسب بگیره فقط!

پولونیم. یعنی دیگه عشقتون نیست؟ برای یه عروسک؟!

استاتین. خداروشکر که خدیجه سلطان فامیل ما وبلاگ نمیخونه!

رادون. معلوم نمیشه که پول دادم؟ فکر کنم از اون کلمه خاص هم یه چیزی اون ورتر بوده!

فرانسیم. یه مقدار تخصصی بود اما ظاهرا کار ساده ای نبوده آفرین بر شما

رادیوم. یعنی این قدر داغون بود؟

اکتینیم. وا! حالا فحش هم داد؟

توریم. یعنی نگفتین بو از دستکش نیست؟ آفرین

پروتاکتینیوم. اول خواستم اسم عنصرو کپی کنم که نشد. یادم اومد خودتون قبلا گفته بودین! اما عجب بچه ای بوده!

اورانیوم. فقط شما این طور نیستین!

سلام
قربان شما، باور کنین روزی حداقل یه پست به ذهنم میرسه واسه نوشتن ولی همت نوشتن ندارم. فکر کنم سابقه نداشت دو تا هوپ و بیماران پشت سر هم بنویسم. 

آفرین دقیقاااا، اومدم رو اصولم پایبند بمونم و دوباره به خواهرش جایزه بدم چون اجازه داد واسش کار کنم ولی خواهر کوچیکه چنان جیغی زد که به اونم برچسب دادم!

چرا بابا. ماهه ماه. حرفم اینه با اینکه بچه فوق العاده ای بود و سر کار اصلا اذیتم نکرد ولی برای این عروسک بزرگ کثیف کلی جیغ زد!

راستش از لفظی که اون خانوم گفت فقط سلطانشو در خاطرم مونده بود هر چی فکر کردم بعدش قسمت اولش رو یادم نیومد. خودم خدیجه رو اضافه کردم :-))))

ایشالا که متوجه منظورم شدین :-)))

کار چندان سختی نبود راستش. نتیجه کار هم قشنگ شد خدایی. اصلا نمیشد از دندون های خودش افتراق داد ولی تا حالا چنین کاری نکرده بودم و لذت بخش بود در کل. عکسش رو اومدم بذارم بخاطر حفظ اسرار بیمار نذاشتم. ( ینی اگه داستانشو نگفته بودم میذاشتم ولی چون کل قصه اشو گفتم نذاشتم!)


خیلی خیلی داغون. دندون از شدت عفونت لق شده بود و تا زیر لثه ترک خورده بود.

خیلی گوش خوابوندم فحشش رو بشنوم ولی چیزی نگفت فقط جیغ جیغ کرد!

وقتی تراش دادم روی دندونش رو، به قدری بوی بدی بلند شد( بوی باکتری های بی هوازی و متابولیت هاشون و چرکی که ایجاد میکنن رو که میدونین چقدر بده) و خب طبیعیه دستکشم بو بگیره. ولی اولین باری بود کسی میخواست عوضش کنم.


اره کپی رو بستم! :-))) خیلی بچه های این دوره زمونه همشون عسل شدن! :-)

خیلی حرص خوردم اخه. درد می کشیدم ها. غذا نمیتونستم بخورم. یه وضع بدی بود. بعد دو بار دارو استفاده کردم حل شد. :-/
سین دال

فقط اکتینیم :)))))))))

خیلی خندیدم به حرفش. دکترش پوکرفیس شده بود. البته کلا پوکرفیس هست ولی پوکرفیس تر! شده بود.
گندم بانو

حالا اینکه دردش بگیره فحش میده قابل تصوره... ولی اینکه با دهن باز، در حالیکه دندون پزشک تا کمر تو حلقشه چجوری فحش میده اصلا قابل تصور نیست:)))

 

دندون منم نصفش ریخته، فقط میگم خداکنه به جراحی لثه نرسه. دو تا دیگه‌شم درد میکنه خیلی. شیراز بودم گفتم کروناست نرفتم دندون پزشکی، حالا اسیر شدم:/

 

داروی آفت چی میزنی خواهر؟  منم خیلی واسه آفت اذیتم همیشه

از سمت بچه ها والا فوش رو خوردیم. ولی بزرگسال یادم نمیاد :-))
چرا اخه تو همش به قول بابام، مشتری مایی؟ 
از عمد نگفتم که خوددرمانی نکنین. :-)) چون همه زخم های دهان آفت نیستن. هر وقت زدی عکس بفرست بهت میگم. 
سپیده

امروز بچه ی خواهرمو که دندون پایین جلوییش حین بازی با برادر بزرگتر لق شده بود و بردم دندون پزشکی! همکاری نمی‌کرد و اصلا رو یونیت نمی‌نشست به خاطر همین دکتر ازم خواست که برم بیرون و دعواش کردو دستشو گرفت تا ببره داخل مطب نمیدونی چه حالی شدم، دلم میخواست گریه کنم وقتی صدام میزد ببین هوگ جان شاید این فرآیند 3 دقیقه هم نشد ولی امروز روز همش تو فکرشو صدای گریه اش تو گوشمه! 

اممم، خب من هم از این رفتارها دارم. در واقع به ندرت اجازه میدم والدین یا همراه بچه توی اتاق باشه. چون هم دخالت میکنن هم بچه حضور اونا رو که حس میکنه لوس میکنه خودشو.
افق بهبود

عناصر کشف نشده ی ناپایداری در ذهن شما هستن که باید ثبت بشن :-))))

اون پسر دندون شکسته در مورد دوچرخه و کمکی داشتن و نداشتن چیزی نگفت؟

بله بله، البته اواخرشه.
نه چیزی نگفت. 
x

خود تو کل دستت اون روکش موقت چشمم رو گرفت 

دمت گرم که تو لحظات آخر شیفتت مرام گذاشتی و با اعتماد به نفس کارش رو راه انداختی 

خدایی خودم حوصله ام نمی کشه خیلی از کارها رو آخر تایم کاریم انجام بدم چه برسه به کار هرگز نکرده 

 

خود راستش یه مدتها حالم بهم میخوره از دندونپزشکی از بس رفتم ! 

حالا عجیب تر اون که فک بالا و پایین سمت چپم ۱۰ روزه به شدت درد می کنه و هر چی دکتر میرم میگه دندون سالمه ... opg گرفتم آنقدر اظهار درد کردم گفت BWبگیر باز هم مشکلی نبود 

تهش گفت محکم مسواک میزنی مال اونه 🥴

 

حالا خدایی دکتر از شرایط من خبر نداشت اما آنقدر این یکسال مسواک hard مصرف کردن تاثیر داره ؟! 

حتی نصف صورتم شدید ورم کرده بود تا حالا همچین سابقه ای نداشتم 

هیچ بویی یا تغییر طعمی هم در دهانم حس نمی کنم صرفا درد مبهم .... 

 

هوووف چقدر حرف زدم 

به نظرت زنده میمونم هوپ؟! 

مطمئنی از دندونته؟ وقتی مشکل دندونی نداری میتونی به مشکل مفصل فک یا سینوزیت شک کنی.
چرا واقعا مسواک هارد میزنی؟ کی بهت گفت این کارو بکنی دختر؟

نه دیگه گلم، خدایت بیامرزد

راستی در رابطه با اول کامنتت، نمیدونم دلم سوخید واسش گناهی بود وگرنه ممکن بود بگم برو یه روز دیگه بیا
x

نکته ی بعدی این که این که کیبوردم خودکار هست و هر وقت می نویسم هوپ تعبیرش میده به «خود» 

 

به من چه اصن 🤣

میتونی از هوپکار برش داری :-/
فارماکولیدی

سلام و عرض ارادت :)

اون داروی آفت یه قطرست که اول اسمش ن هست؟😅 یا از این ژل‌های مخصوص آفت؟

(به عنوان یک داروساز کنجکاوم!)

سلام علیکم
نه اون نیست ولی جزو محتویاتش اونی که شما میگین هست :-))
x

یعنی واقعا مسواک سخت زدن آنقدر می‌تونه درد ایجاد کنه ؟!

البته اینم بگم من طاقتم به درد بسیار کمه ....

یه سری وقتا چیزایی اذیتم می کنه که خیلی ظریفه و برای عموم مردم اون درد غیرقابل تحمل نیست 

ببین من معاینه ات نکردم و این از احتمالاته فقط که اگه دکترت گفته از مسواکته شاید چون مسواکت هارد بوده باعث سایش مینای دندونت و حساسیت شده. 
به نظرم روی گزینه هایی که توی جواب قبلی گفتم هم میشه مانور داد ولی با معاینه پزشکت.
مهسا راستین

بیسموت و پلونیوم و پروتاکتینیوم رو که خوندم قشنگ ایمان آوردم که بچه ها گودزیلا شدن :))))( آهااا اون قبلیه  فقط" خاله این ساکشنه" 😂😂)  بعد اکثر ما دهه هفتادیا بچه بودیم میرفتیم دکتر از خجالت و حرف گوش کنی باید به زور ازمون حرف میکشیدن :)))

توریم: چطوری میشه که اینطوری میشه؟ یعنی داخل دندون چرک هست ولی از بیرون معلوم نیست؟🤔 نمود بیرونیش چیه؟ لکه‌ی سیاه یا درد یا چی🤔 الان توهم زدم که نکنه دندونام چرکی باشن :)))

مورد فرانسیوم رو هم قشنگ میشد حس کرد چقدررر خیالشو راحت کردین وقتی دستش به جایی بند نبوده. حس خوبی داشت:)

فراتر از گودزیلان. بچه های شهر طرحیم تک و توک این طوری بودن، نمیدونم چرا بچه های اینجا اینطورین :-))

خب پوسیدگی رسیده به عصب، یه مدت درد شدید داشته ولی مراجعه نکرده، عصب نکروز شده ولی خارج نشده بقایای عصب به همراه باکتری های عامل توی دندون موندن و شروع به تخریب بافت دندون و بافت های اطراف میکنن. حالا یکی آبسه میکنه باز نمیاد دکتر و سرخود آنتی بیوتیک میخوره، لود این باکتری ها کمتر میشه ولی صفر نمیشه ابسه اش میخوابه. ولی ممکنه باز هم دوباره ابسه کنه و این بار به انتی بیوتیک قوی تری نیاز باشه. حالا این دختر هم همینطور بود. سمت چپ دهانش پر از جرم بود، بخاطر اینکه درد شدید داشته یه مدت غذا نخورده با این سمت و بعد یه مدت از درد افتاده و رهاش کرده ولی خب باز کردم دندون رو و چرک قل قل بیرون میزد.

:-)

واران ..

سلام 

همه پستت رو خوندم بجز رادون نمیدونم چرا تا میخوام بخونمش چشمام بسته میشه:))

 

اسم خدیجه منو یاد یه نفر انداخت که تا اسمش رو اینجا دیدم دلم براشون تنگ شد ❤

و عبارت سلطان منو یاد جمله امشب (دیشب) علی  انداخت :)) که رو به عموی چهارمش کرد و  گفت : جای سلطان عموم (عمو آخری) رو گرفتم و نشستم رو صندلیش :))

 

 

+

 

میدونی این پست خوندم یاد چی دیگه افتادم ؟!:)

یاد دندونم که هنوز نتوستم برم (منو دعوا نکن ولی گناه دارم 🙈)

(( تقصیر قرمز بودن شهرمون تا یکمدت بودیم بعدشم مشغله کاری و عدم رضایت کلهم خانواده برای رفتنم به دندون پزشکی :| 

میگن واکسن بزن بعد برو:| ))

 

 

++

پستت مثل همیشه خوب بود اینم بگم،  پست قبلی تو هنوز  نخوندم !

برنداری قسمت نظراتش رو ، مهمونام برن و عمری باشه برمیگردم میام میخونم :)

 

من برم بخوابم با اجازه تون که چشمام قشنگ داره میره :)

 

تا درودی دیگر بدرود هوپ نازارم ❤

 

 

 

 

 

 

سلام عزیزم
یعنی بعدیای رادون رو خوندی این یکی رو نخوندی؟
سلطان عمو :-)
راستشو بخوای واکسن طبق برنامه ریزی کشوری اواسط پاییز به گروه سنی تو میرسه اگه همه برنامه ریزیاشون خوب پیش بره و با این دست دست کردنت، متاسفم که اینو میگم یا باید هزینه چند برابری بدی یا با دندونت خداحافظی کنی.

قربون تو. :-**
مدت طولانی هست که تنظیم کردم بعد از ده روز نظرات بسته بشه و اون پست خیلی وقته نظراتش بسته است :-))
بدرود قشنگ جان
واران ..

آره 

قبل و بعدش خوندم ولی اونو نخوندم :)


😐😐

 

😐😐😐😐😐😣😣

 

بقیه اشم  بخندم و تو افق محو شم بهتره :))

 

 

 

مرسی 

 

 

حرفی ندارم :-)))))))

قربونت
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan