- شنبه ۵ فروردين ۹۶
- ۱۳:۰۵
... کاش مرده بودی، اما نرفته بودی. اگر مرده بودی چیزهای خوبت برایم زنده می ماند و بس بود برای بقیه ی عمرم. اما رفته بودی و هیچ چیز خوبی از تو باقی نمانده بود...
...مالیخولیایی شده ام. همین کتاب ها مالیخولیایی ام کرده اند، می دانم. همین کتاب ها که پر از قهرمان هستند. قهرمان های سمی. قهرمان هایی که هی توی ذهنم به هم بافتمشان و بزرگ و کوچکشان کردم و بالا و پایین شان کردم و آخرش یک قهرمان برای خودم ساختم که هیچ جا پیدا نمی شود...
می گوید: ما دخترهای ناقص الخلقه ای هستیم شبانه. از زندگی مادرهای مان درآمده ایم و به زندگی دخترهایمان نرسیده ایم. قلب مان مال گذشته است و مغزمان مال آینده و هر کدام آن قدر ما را از دو طرف می کشند تا دو تکه شویم. اگر ناقص نبودیم الان هر سه تای مان نشسته بودیم توی خانه، بچه هایمان را بزرگ می کردیم. همه ی عشق و هدف و آینده مان بچه هایمان بودند، مثل همه ی زن ها توی تمام طول تاریخ و این قدر دنبال چیزهای عجیب و بی ربط نمی دویدیم...
- ۳۷۱