- دوشنبه ۲۷ آذر ۹۶
- ۱۶:۱۰
سه دختر، با هم در یک پانسیون باشند. شب برسد به نیمه شب و هنوز گپ بزنند و تمامی نداشته باشد حرف هایشان.
از خاطرات دانشگاه و خانواده هایشان نقب بزنند به خواستگارها و عشق هایشان و غیره...
پناه می برم به خدا از شر زبانی که می تواند رازها را برملا کند.
پناه بر او...
* عنوان از حمید هیراد
- ۳۵۹