ای شباهنگ، فری، ملینا/ نبینم تو کوچه برینا

  • ۱۷:۵۹

اون شب قرار گذاشتیم تا جایی که میشه بخوریم و فکر کالری مالِری رو ببندازیم دور. به مرز ترکیدن در کافی شاپ رسیدیم ولی اون دو نفر هوس فست فودم کرده بودن! دو ساعتی الکی از این مغازه به اون مغازه رفتیم که یکم جا باز بشه و بعد رفتیم به سمت فست فود. راستش رو بخواین ساعت نزدیک های یازده بود و تا بیاد غذامون تموم بشه یازده و نیم رو رد کرده بود. انقدر خورده بودیم که مثل مست ها تلو تلو خوران به سمت پارکنیگ می رفتیم. صدای قهقهه ی چند نفر می اومد. من و "ف" برگشتیم. تو فاصله ی صد متری ٤-٥ تا پسر می گفتن و می خندیدن. بهشون پشت کردیم و گفتیم: اگه ما از غذای زیاد از حد زده به سرمون، اونا واقعا یه چیزی خوردن. رفتیم اون ور خیابون. برای من و خواهرجان جالب بود که هنوز پدرجان زنگ نزده که: کجایین؟ چرا نمیاین؟! دیگه عادت کرده بنده خدا به دیر اومدن های آخر هفته ما. شهر که امنه. مشکلی نداره. تازه به اونور خیابون رسیده بودیم که اکیپ کذایی رسیدن پشت سرمون. گویا دویده بودن تا به ما برسن. یک نفرشون بلبل زبونی می کرد و بقیه هر هر می خندین: وایسا... وایسا میگم دختر... کجا می رین تند تند؟ ... اسمتون رو بگین که به اسم صداتون کنم... اح وایسین....

قدم هامون سریع تر شده بود. بزرگترِ جمع بودم. آروم گفتم هیچ واکنشی نشون ندیدن. 

-این همه وقته داریم دنبالتون می کنیم نفسمون گرفت، وایسین یه لحظه... وسطی! تو لااقل اسمت رو بگو. وایسا یه لحظه... اح...

من وسطی بودم. محل نذاشتم و توی دلم گفتم انقدر ور بزن که خفه بشی هرچند فایده نداشت. انقدر دختر وسطی، دختر وسطی کرد که عصبانی شدم و وایسادم.به خودم گفتم بچه سوسولی که بیش نیست. داد می زنم سرش که حد خودت رو بدون. مزاحم نشو! ولی وقتی ایستادم و به سمتشون برگشتم خشکم زد و فقط تونستم نیمچه اخمی بکنم.

قد و هیکل گولاخ... سر از ته تراشیده... با بیست سانت ریش و سبیل! واقعا ترسیدم. 



-جووووووون! نیمرختم قشنگه! 

قلبم ریخت. سریع برگشتم. عملا دیگه می دویدیم. هیچ کس توی اون خیابون نبود. 

هنوز پشت سرمون میومدن: چرا فرار کردی؟ اح... چرا شما دختر ایرانیا اینطوری هستین؟

گویا از خارجه فرار کرده بود با این هیبت نکره اش!

-همتون املین. دختر ایرونیا بالاخص دخترای این شهر! 

رسیدیم به پارکینگ. سوار ماشین شدیم. دل توی دلم نبود که نکنه دنبالمون بیان. دم در پارکینگ ایستاده بودن و انگار که واقعا مست باشن، از ته دل می خندیدن! 

-گاز بده "ف" ! گاز بده.

به سرعت نور از جلوشون رد شدیم. با مشت زد توی کاپوت. خداروشکر حال یا ماشینش رو نداشتن که بیان دنبالمون.

شهر واقعا امنه؟! سه تا دختر با پوشش عادی از یه تایمی به بعد نباید بدون مرد بیرون خونه باشن؟ قسمت غم انگیزش اینه که باید حتما این قضیه رو از خانواده ها مخفی کنیم، وگرنه دیگه بعد از غروب آفتاب می ترسن تنهایی بیرون باشیم... تصمیمم برای رفتن به کلاس دفاع شخصی بعد از اتمام طرحم جدی شد. نه تنها برای مقابله با بیمارهایی که اخیرا دستِ بزن پیدا کردن و با کوچکترین مشکلی پزشک رو زیر مشت و لگد می گیرن، بلکه برای دفاع از خودم در چنین موقعیت هایی! :-/


* *عنوان از دیرین دیرین با کمی تلخیص! :-)))

  • ۷۶۷
هیوا جعفری
چ بد :(
خیلی :-(
مهدی رنجبر
متاسفم!!! خیلی!
من هم متاسفم :-/
سعید یگانه
به نظر میرسه کار از دفاع شخصی گذشته باشه خانوم دکتر.  بهتون اسلحه گرم رو پیشنهاد میکنم! فکر کنم بهتر جواب بده :-)
البته برای اون تصویری که گذاشتین حیفه گلوله حروم کنین. مگس کش هم جواب میده! 


مگس کش؟ :-)))) جناب یگانه میگم طرف غول بود، می تونستن به راحتی از پس ما سه تا بربیان و بلایی سرمون بیارن. کسی هم نبود. :-(

یه چیزی بگم؟ خیلی بده که بیان رو رها کردین، سخته دنبال کردنتون توی جای دیگه
صبورا کرمی🦄
گولاخ بود اون عکسه رو دیدم خنده ام گرفت 😂

اون دوتای دیگه کی بودند؟
البته این عکس کاریکاتور دکتر شادروحه، دندونپزشک آوازه خوان. وقتی رسیدیم خونه توی اینستا دیدم و یاد این گولاخه افتادم :))

یکیشون رو که گفتم خواهرم دومی هم از نزدیکانم بود.
صبح
بعضی از پزشکا که حقشونه بخورن بلانسبت شما
به سمتشون حمله ور میشدی عین شیر غرنده جنگل :)
به هیچ وجه حرفتون رو قبول ندارم. مگه یه پزشک نهایت کار بدی که میکنه چی میتونه باشه که لایق کتک خوردن باشه؟!

مرتضا دِ
هشتگاشو :)))

مگه اینستاست؟ :-))

آبان ...
همیشه میگم شب جذاب تر است روزه ...اما همیشه هم بیرون بودن تو شب را دوست نداشتم به دلایل همین شرایط ..
امنیت 
فقط یه پوسته ظاهری است که زیرش امنیتی نیست ...
من هم، خیلی وقت ها دوست داشتم حتی تنهایی برم بیرون، برم سینما، بخاطر همون پوسته ی ظاهری نمی تونم.
خوبی آبان جانم؟
🦉 شباهنگ
کاش بلاگفای بی‌شعور پستامو به فنا نمی‌داد و لینک خاطرات خیابانی‌مو برات می‌فرستادم
یه بار تک‌ و تنها سه نصف شب نرسیده به میدان آزادی وایستاده موندم منتظر تاکسی بودم منو ببره خوابگاه :|
رانندهٔ اتوبوس گفت ببرم داخل ترمینال. من گفتم ترمینال جنوب دوره از خوابگاهم. خوابگاهم میدان آزادی بود. همون‌جا وسط اتوبان پیاده شدم که تاکسی بگیرم. ساعت سه نصف شب. تنها :| 
یه خاطره هم مال اون شبی بود که از کنکور ارشد برمی‌گشتم. یه ماشین هیلی خفن که مدلش یادم نیست ولی مشکی بود تا دم در خوابگاه پشت سرم اومد و فقط داشت قیمت می‌گفت :| بی‌شعور :|
یکیشم یه پرایدیه بود :)) اون آه در بساط نداشت و دنبال زن زندگی می‌گشت فقط :))
برای همه‌شون پست نوشته بودمااا بلاگفا پاک کرده نمی‌تونم لینک بدم
علی‌الحساب اینو داشته باش:

http://nebula.blog.ir/post/163/163-کاش-روانشناسی-بلد-بودم-و-می-تونستم-عکس-العملای-خودمو-در-مواجهه-با-مردان-تحلیل-کنم
کاش لینک طور می فرستادی شباهنگ! کپی نمیشه :-/
ساعت سه نصفه شب که من سکته رو زده بودم جات بودم. آخه چطور می تونن به یه دختر محجبه قیمت پیشنهاد کن؟ درک نمی کنم.
خب مریدش میشدی پرایدیه رو، شاید مراد خوبی بود :-)))))

راستی ببین چه خوب گفتم: ای شباهنگ فری ملینا، تنها تو کوچه نرینا
در اصل شعر اصلی هوشنگ بود جای شباهنگ، بعد اسم دختر میخواستم بذارم جاش، اسم هیچ دختری به ذهنم نرسید که با گ تموم بشه الا تو :-)))
soolin :)
اسپری فلفل و شوکر هم چیزای خوبین،البته دفاع شخصی هم لازمه.
خب آخه مشکل اینه اگه اسپری توی چشمش بپاشه و مشکلی واسه چشمش پیش بیاد، من محکوم میشم به دیه :-////
شارمین امیریان
یا خود خدا =/


بله زیر همین سقف کبود مشترکمون :-/
آسـوکـآ آآ
یکبار تو دوران راهنمایی یکی مشت سرم اومده بود‌ و بعد از او روز ک حدود ۱۵ یال ازش میگذره، هنوزم وقتی قدم میزنم تو خیابون میترسم کسی دنبالم اومده باشه...
فک کن من یه همچین ترسیو پونزده ساله همراه خودم میکشونم. 
خیلی بده، خیلی
تجاوز روانی همینه دیگه
Reyhane R
اح اح.
فک کنم همه ما جامعه نسوان یه همچین خاطرات مزخرفی داریم از مزاحم های خیابانی.
کلی فحش و بد و بیراه اومد تو ذهنم همزمان با نوشتن این کامنت.ولی جلوی خودم رو گرفتم که نگم.فقط تأسف...
جامعه ی نسوان رو خوب اومدی ریحان جان
فحش بده، راحت باش اینجا همه خودین!
tiktik tiki
تعریف املشون فکر کنم با املمون فرق داره
آیم ساری فور دم!
مرتضا دِ
tag/شگفتی های بُرون

چشممو گرفت :))

ربطی به اینستا نداره| توی فایل word هم میشه هشتگ گذاشت هوپ!
:-))))
خب از جمله شگفتی های جامعه است دیگه
هوم 🤔🤔🤔
میس تیچر
اونوخ ننه بابای من فک میکنن من برم آلمان اونجا امن و آرومه زندگیم :|

از قول من به شباهنگ بگو بره تو این سایت که میزنم میتونه نوشته های حذف شدشو برگردونه البته به شرطی که همون بار اول پاک کرده ینی دوباره رو اون وبلاگ وبلاگی عین همون اسم نزده یا مطلبی عین همون
https://web.archive.org/
من الان همین بلاگ بیانش روتست کردم 9 تا از مطالب پاک شدش هست :دی


والا جولیک میگه امنیتش توی کَنِدَع از ایران بیشتره. 

شبااااهنگ
میس تیچرمون ببین چی میگه.
🦉 شباهنگ
تقصیر خودته کپی رو غیر فعال کردی
بیان هم ارسال لینک رو برای کامنت‌گذار غیرفعال کرده و فقط تو می‌تونی در پاسخ کامنت لینک بدی :( می‌تونی از پنل مدیریت کپیش کنی لینک اون پستو
+ البته تو اتوبان چادر نداشتم. با مانتو و روسری صورتی و یه چمدون کوچیک وایستاده بودم و شمارهٔ هر آژانسی رو گرفتم جواب نداد. ینی محجبه هم نبود خیلی. یه آقاهه نگه‌داشت پیاده شد رفت. بعد برگشت گفت من رانندهٔ آژانسم هر جا میرین برسونمتون. و رسوند :| و البته پول گزافی گرفت. پنج برابر پول آژانس تو روز معمولی :|
ولی تو سکانس اون یاروی قیمت‌دهنده چادر سرم بود
اون پرایدی هم فکر کن این‌جوری بود که خلاف جهت من داشت میومد. من پیاده‌رو بودم. بعد دور زد هم‌جهت شد و تا برسم خوابگاه از تو ماشین داشت مزایای خودشو توضیح می‌داد. منم هندزفری گوشم بود نمی‌شنیدم :))
آره واسه همینه. تلاش نکردم نشد حالا باز تلاش میکنم، اگه لینکت مال بعد از نیمه ی دوم سال ٩٤ باشه حتما خوندمش.

دخترمممم ببین. تقصیر خودته. کدوم دختر موجهی روسری صورتی سر میکنه؟ نمیگی جوون مردم هوایی میشه؟!

حالا یکم هندزفری رو شل میذاشتی تو گوشت شاید خوب بود. :-))
هانیه
جامعه امن نیست و امنیت نداریم ولی دیر وقت ها سعی کن با وسایل نقلیه عمومی رفت و آمد کنی باز شلوغه و کمی امن تره.ورزش های رزمی هم جواب نمیده چون زور آدم به گولاخ جماعت نمی رسه:)
خب مشکل اینه که وسایل نقلیه عمومی دیروقت ها کار نمیکنن یک
دو اینکه سخته! با ماشین خودت یهو ممکنه از نقطه یک برنامه ات عوض شه بخوای بری اون کله ی شهر. راحت تری

راست میگی ولی بالاخره دو تا چک و لگد که بخورن میترسن به نظرم و میگن دختره سهل الوصول نیست :-/
اجاره سوئیت مبله در تهران
متاسفانه مزاحمت خیابانی زیاد شده ...
دلایلشم عدم فرهنگ سازی درست و تبلیغ بی بند و باری مخصوصا برای پسراست ...
فکر هم میکنم که به ایران یا کشور های منطقه هم ختم نشه تو خیلی کشور ها شاید باشه ...
به نظرم چیزی که از دست ما بر میاد اینه که در حد وسع خودمون باهاشون مقابله کنیم ...
روش شما هم برای دفاع شخصی هم بالاخره یکی از راه هاست :)))
___________________________
اجاره سوئیت مبله در تهران
https://eskanbama.com
اگه فرهنگمون عوض می شد که دردی نداشتیم دیگه

والا اینطور شنیدم توی خارجه منظورم اروپا و آمریکاست، فقط برای اهلش مزاحمت ایجاد میشه. وقتی ببینن طرف تمایلی نداره، انقدر اذیت نمیکنن.

بله :-)
معلوم الحال
با این وضع دفاع شخصی رفتنتون من دیگه جرات نمیکنم کامنت بزارم که .. همینجوری خوبه.
شما حساب ببری از من خوبه :-))))
دلیلش رو بمونه بعدا میگم!
صبح
یه پزشک ممکنه خیلی غلط ها بکنه. 
حرفی برای گفتن ندارم.
آرزو ﴿ッ﴾
آدم دفاع شخصی هم که رفته باشه باز باید امیدوار باشه که در اون لحظات قفل نکنه و بتونه رو کنه تکنیک‌ها رو! 
من همیشه دوست داشتم یه بار با یه دزد یا مزاحم واقعی روبرو شم که بتونم با خیال رحت بزنم لهش کنم :| ببینم چقدر چیزایی که از کاراته یاد گرفتم مفیدن!😶 ولی خب فکر نمی‌کنم مغزم دستور بده چنین موقعیت‌هایی! :|
یکی دو بار که مغزت هنگ کنه، عوضش دفعه سوم میزنی جای حساس و طرف رو ناک اوت میکنه تا دیگه ازین غلطا نکنه :-)))
وای نه خدا نکنه. ایشالا هیچ وقت مجبور به استفاده ازش نشی
آرزو ﴿ッ﴾
ولی کاریکاتوره بامزه‌ست :))
خود کاراکتر دکتر شادروح هم پایه ی خنده است :-))
دخـترکــی با قـلـب صورتــی
ای درد بگیرتشون
ایشالاااا
شیوا
دقیقا تجربشو داشتم وقتی با دوستم ساعت 6از دانشگاه اومدیم بیرون و خواستیم خستگی روزمون تموم بشه و یکم بیرون گشتیم و ساعت 11بود که میخواستیم برگردیم خوته با چنان صحنه هایی مواجه شدم که تا دو روز همه اون حرفا تو گوشم میپیچید و به این فکر میکردم کی بعضی آدما کی وقت کردن اینقدر بیشعور بشن جالبه از یه تیکه ای که رد میشدیم و فکر میکردیم خبری نیست باز یه مزاحمت دیگه پیش میومد و جالبه اگه به کسی بگی میگن خب تا 11شب نباید دوتا دختر تنها بیرون بمونن 
آره به هر کی بگی میگن مشکل از خودتون بوده ک یازده شب خونه نبودی! 
ببین چقدر توی ناخودآگاهم تاثیر گذاشته که دیشب خواب دیدم یه پسر توی یه کوچه دنبال منو دوستم کرد، از ترسمون پریدیم توی یک خونه که درش باز بود. بعد قفلش خراب بود در بسته نمیشد باید خودم در رو با فشار نگه می داشتم که بسته بشه. پسره هم هی هول میداد که باز کنه در رو. 
بعد دوستم زنگ زد به پلیس اومدن ببرنش. انقدر دیر کردن انقدر دیر کردن. استرسش حتی توی خواب هم افتضاح بود
🦉 شباهنگ
@میس تیچر

ممنونم. مطالبم حذف نشده. آرشیو پستامو به‌صورت پی‌دی‌اف دارم. تو اینوریدر و فیدلیم هم سیو شده تمام پست‌های خودم و دوستان. منظورم این بود که چون بلاگفا حذف کرده پست‌هامو، نمی‌تونم لینک بدم شما هم بخونید اون پست رو
لنی ..
یکی از دوستان من رو با هیکل درشت و ورزشکاری بعداز ظهر تو یه خیابون نه خیلی خلوت خفت کردن و زدنش و گوشی و کیف پولشو گرفتن و بردن ... شما که دخترین باید خیلی مواظب باشین...

به شوکر هم فکر کنید در ضمن :)
پوکرفیس شدم الان :-|
هانیه
بی آرتی ها تو شهر ما تا ساعت 11 شب بازه
من که ماشین ندارم با بی آر تی راحت ترم:)
خب آره منم تا قبل ماشین دار شدن همش با اتوبوس اینور اونور میرفتم و عادت کرده بردن بهش. ولی الان بدون ماشین فلجم!
صبح
نه دیگه قبول کنید بعضی پزشک ها یه وقتایی علی رغم مسئولیت مهمی ه دارن سهل انگاری میکنن بلانسبت شما و خیلی از پزشک های خوب
حرفتون صحیح هم باشه، باز هم مستوجب این کتک خوردن نیستن
معلوم الحال
کسی که ندید بلاک میکنه ینی شوخی موخی سرش نمیشه :)
دلیلتون رو بگین. میشنوم 
یعنی هنوز هم تو دلتون مونده ها! 
بعدا میگم شاید بهمن ماه اینا. 
فتل فتلیان
واقعا متاسفم :-(
:-(
شارمین امیریان
سلام.
یه قسمت بد این مزاحمتها هم اونجاشه که طرف میاد از بین چند تا دختر که مزاحمشون شده یکیشون رو توصیف می کنه میگه با تو ام! (همین اتفاقی که برای تو هم افتاد).  یعنی آدم حس اون گوزنی رو پیدا می کنه که با گله گوزنها داشته از دست شیر فرار می کرده یهو شکار میشه!!!

منم زیر همین سقف کبود مشترکمون اتفاقهای غیرمنتظره هضم نشدنی تاسف برانگیزی دیدم متاسفانه. =(
سلام
اره دقیقا همین حس گوزن شکار شده رو داشتم :-))))
کاش این اتفاقا نبودن
میس تیچر
خب عزبزم بلاگفا یه بار قاط زد سرورشو ریستور کشید عقب اگه اونجوری باشه باز ازین راه میشه برگردونی بدی بخونن🤔
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
دفاع شخصی خوبه. ولی من و دوستام هر وقت بحث این حرف‌ها میشه معتقدیم از بس که بی دست و پاییم، میزنیم خودمون رو شل و پل می‌کنیم:/ ما معمولا کیفمون به خاطر جزوه و کتاب‌های کلفت سنگین هست و همیشه به چشم یه سلاح بهش نگاه میکنیم:/
وقتی بریم دفاع شخصی از بی دست و پایی درمیایم!
کیف و جزوه هم خوبه :-)))
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
دفاع شخصی خوبه. ولی من و دوستام هر وقت بحث این حرف‌ها میشه معتقدیم از بس که بی دست و پاییم، میزنیم خودمون رو شل و پل می‌کنیم:/ ما معمولا کیفمون به خاطر جزوه و کتاب‌های کلفت سنگین هست و همیشه به چشم یه سلاح بهش نگاه میکنیم:/
ماهی ^.^
خوبه باز یازده شب بوده
یبار جلوی در اموزشگاه ساعت هشت شب با دوستم منتظر تاکسی بودیم که مزاحممون شدن و خدایی بود که رئیس آموزشگاه بموقع رسید
ادم امنیت نداره اصلا متاسفانه
تا یچی ام میشه میگن ما هیچی نداشته باشیم امنیت داریم :/
کلا هوا که تاریک بشه این افراد جری میشن!
امنیت هه!
میس تیچر
هوپ مهربان یه سوال مریض و دکتری
اولا بگم که کلا از بچگی دندونام داغون طور بوده حالاااااا من یه دندون دارم ردیف پایین ک چندسال پیش پرش کردم بعد این دندونه تقریبا دوتا یکی ب عقل مونده_ (دو شبه درد دارم جوون مادرت نخواه اسمشو بدونم)_ خب؟ اون دندونم از پایین ریشه( اون روی لثه گرفتی کجا؟😂) یجور نمیدونم کرم خوردگیه پوسیدگیه شکستگیه چیه سیاه شده عینهو این میمونه ادم یه کیک رو بخاد ببره ها بره از پایینش خالی کنه تو عکس سال پیششم ریشه سالم بوده🙄 بعد حالا رو لثه کناریشم ک خالیه تاثیر گذاشته اونم لکه مانندسیاه شده حالا این دندون درده ب کنار من روی صورت و بینی‌م هم وحشتناک درد میکنه میگم دندون جلوییم هم ده سال پیشا پر کردم زیبایی کارشده انگار اونم از تو کرم خورده باز سینوزیتم دارم .... وای چقد درد دارم😂😂😭😭😭 دماغم درد میکنهههه چیکارشون کنم
عزیزم من الان هیچ حرفی نمیتونم بزنم جز اینکه بگم برو ویزیت دندونپزشک بشو چون هیچ کاری نمیتونم ازین فاصله برات بکنم.
علائمت نشون میده که از طوق دندون به عصب رسیده دندونت ولی درد بینی و صورتت مربوطه به سینوزیتته به احتمال زیاد.
معلوم الحال
شما که غریبه نیستید :) تلافی کردم. خخخ
در آستانه بهار انقلاب با من چه کار دارید؟ 
تلافی؟! شمام بلاک کردی یعنی؟! :-)))

حالا بماند! با کاکتوس سابق بحرفین
صحرا
سلام ، خدا رو شکر که به خیر گذشت
ولی میدونی؟ تو این بلبشو دلم بیشتراز همه به حال خودمون دخترا میسوزه
کشور نا امن شده، دزدی زیاد، مردم خشم فرو خورده دارن که فقط میخان سر یکی خالیش کنن این وسط ما هستیم که نه از امنیت اسلام برای زن برخورداریم نه از امنیت فرنگستون
چند وقت پیش توی شهر کوچیک ما یه دکتر برای بچه ای که با مشکل قلبی بهش مراجعه کرده بود امپول اشتباه تجویز کرد و اون بچه به خاطر از کار افتادن کلیه هاش فوت شد
به نظرم لایق کتک خوردن بود حتی خیلی بیشتر 
البته بلانسبت شما 

سلام
منم دلم به حالمون میسوزه...

کارش مستوجب مجازات و دیه بوده اگه تقصیرکار بوده ولی کتک؟ کسی با ماشین میزنه به آدم خدای نکرده یکی بمیره، راننده رو کتک میزنن؟!
mohsen
11 شب ؟ شانش اوردین
باید امنیت کشور در حدی باشه که سه نصفه شب هم مزاحم نداشته باشیم چه برسه به یازده!
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan