هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٧)

  • ۲۳:۴۸

ا- گفته بودم سر و کله زدن با یک عده از پیرمرد پیرزن ها چقدررر سخته؟ اونهایی که بزرگ خانواده ان و همیشه حرف حرف خودشون بوده حتی اگه اشتباه بوده! من تا حالا با کلی ازین افراد محترم برخورد داشتم. مرد مو سفید و بسیار درشت هیکل بود. نشست و دندون نیش بالاش کمی لقش رو نشون داد: اینو واسم بکش! - دهنتون رو باز کنین حاج آقا بقیه دندون هاتون رو ببینم. یک دفعه صداش رو بالا برد: نهههه فقط و فقط همینو بکش. نگاه کن بهش. اشتباه نکشی مثل یه دکتره که قبلا بهش فلان دندون رو نشون دادم بهمان دندون رو کشید. 

اگه فکر کردین من مظلوم شدم و اجازه دادم فکر کنه حرف حرف خودشه اشتباه میکنین، صدام رو کاملا جدی کردم و گفتم: اینجا من میگم کدوم دندون کشیدنیه، کدوم دندون قابل نگه داریه. برای شما توضیح میدم و شما تصمیم می گیرین کدوم دندون ها رو بکشین. باز کنین گفتم! 

مرد با اخم دهانش رو باز کرد: غیر از دندون نیشتون، این دندونتون هم لق و غیرقابل نگه داریه. 

پیرمرد لجباز اخمش رو بیشتر کرد: نه همینو بکن فقط.

نفسم رو بیرون دادم: باشه!


ب- مرد از اول صبح منتظر من نشسته بود پشت در اتاقم. به محض وارد شدن پشت سرم اومد داخل. برگشتم و گفتم: اجازه بدین روپوش بپوشم بعد بیاین داخل. 

از شانس خوبش یکی از بیمارهای نوبتی خبر داد که نمیتونه بیاد و دندون مرد رو که از شکستنش بعد از تخمه خوردن شب گذشته اش به شدت استرس داشت، ترمیم کردم. خانوم نون بعد از پایان کار قیمت رو روی یه تکه کاغذ نوشت و دستش داد: از صندوق قبض بگیرین. مرد رفت و دقایقی بعد قبض به دست اومد. کمی من و من کرد و گفت: کارتون اشتباهه که بعد از پایان کار پول می گیرین.

-چرا؟

-اممم چون راحت می تونن فرار کنن و پولتون رو ندن!

خندم گرفت: والا تا حالا پیش نیومده کسی قبضش رو نیاره! مردم اینجا رو می شناسم.

سری تکون داد و رفت.


ج- دهان زن رو معاینه کرد و طرح درمانش رو توضیح داد. زن با خجالت و کمی حرص گفت: راستشو بخواین خانم دکتر من خیلی دوست دارم مسواک بزنم، ولی شوهرم اجازه نمیده.

چشم هاش گرد شد: شوهرت اجازه نمیده مسواک بزنی؟ یعنی چی؟

-به خدا راست می گم. میگه می خوام ببوسمت از بوی خمیر دندون بدم میاد! 

این بار ابروهاش به کف کله اش چسبید: جل الخالق! مورد داشتم اومده گفته دهانم بو میده طرفم اذیته، ولی این مدلیشو ندیده بودم. 

-راهکاری ندارین چیکار بکنم خانم دکتر؟ اصلا از بوی صابون و شامپو هم بدش میاد. 

-اممم چی بگم والا؟ میخوای یه هفته اصلا مسواک نزن سیر و پیاز حسابی هم بخور، دهنت بوی سگ مرده بگیره خودش شاکی بشه؟ 

-فایده نداره خودش سیگاری و قلیونیه، تازه خوشش هم میاد!

-راستش رو بخوای راهی به ذهنم نمیرسه! :-/


د- مورد بوده که مردای گنده هم خودشون رو لوس کردن واسم! واسه بچه اش عصب کشی می کردم که ازم خواست دهان خودش رو هم معاینه کنم. دهانش نمونه ی بارز یه فرد سیگاری بود. لثه های داغون. دندون های خراب و غیرقابل نگه داری و بیماری با کله پر از باد که میخواست همه رو توی یک جلسه بکشه!

-واسه من اصلا فرقی نداره. سریع همه رو می کشم. خودتون اذیت می شین.

-نه من تحملم زیاده.

نگاهی به هیکل فوق لاغرش انداختم و توی دلم گفتم: مردهایی با هیکل دو سه برابر تو تحمل نکردن تو که جای خود داری.

نشون به اون نشون که اومد و از دندون اول تا پنجمی که واسش کشیدم یک ریز ناله کرد. خودش رو نیشگون گرفت و بی تابی کرد. آخر کلافه شدم: درد دارین مگه؟ -نه! -واسه امروز کافیه دیگه. امروز سیگار نکشین. هر وقت خواستین واسه بقیه اش بیاین.

هیچی دیگه یک ماه گذشت و نیومد دور و بر اتاق دندونپزشکی. دو سه بار توی اورژانس من رو دید و صداش رو نالان کرد و خودش رو لوس کرد و گفت: اذیت شدم خانم دکترررر. لثه هام درد داره چیکار کنم؟ دفعه بعد به زور زنش اومد و فقط اجازه داد دو تا دندون بکشم! 

خب من واقعا تعجب می کنم که تعجب می کنن دندون می کشن و درد دارن، خب دندون کشیدی! زخمه، والا طبیعیه درد داشته باشی!


هـ- اکثرا به مادر یا پدر بچه ها رو اجازه میدم توی اتاقم بشینن به شرط اینکه ساکت باشن و بالای سرم نایستن. همه شون قول میدن که حرف نزنن و خللی توی کار من ایجاد نکنن، ولی این روال معمول کار منه:

-خاله باز کن دهنت رو باز کن.

مادر/پدر: بااااز کن بااااااز

-آفرین خاله از بینی نفس بکش.

مادر/پدر: از بینییییی نفسسس بکش. از بینییییی

-زبونت رو بده بالا. نه نه بالا.

مادر/پدر: بده بالاااا زبونت رو. بده بالا میگممممم. بده بالاااا

-حالا دهنت رو ببند خاله جون. آفرین.

مادر/پدر: د ببند میگم ببننننند! خوبه خاله واست جایزه می گیره.

من: :-|


و- پرستار باردار مرکز من رو دید و بعد از خوش و بش گفت: می دونی چند روز پیش چی شد خانم دکتر؟

-نه چی شد؟

-رفته بودم پمپ بنزین. شاگرد پمپ بنزین بهم گفت دندونپزشکتون مجرده دیگه؟ واسم جورش کن!

اون نقطه ی معروف بود که همش بهش پوکرفیس وار خیره می شدم، همون نقطه رو پیدا کردم و بهش خیره شدم. چی بگم؟


ز- منتظرن فقط کار بیمار قبلی تموم بشه تا بریزن داخل اتاق و بگن: فقط یه نگاه بکنین به دندونام/ناش/مون! من رو هم که می دونین، زیر بار نمی رم تا به نوبت نیان داخل. زن جوان دست بچش رو با حرص کشید و ایش گویان این جمله رو گفت و از در خارج شد: فکر کرده میخواد کاخ سعدآباد بسازه، یه نیگاهه دیگه!


ح- زن رو معاینه کردم: سیگار می کشین؟

-نه اصلا

-ولی بوی سیگار می دین. 

-تقصیر شوهرمه، اون سیگار می کشه.

-آها!

همه چیز مثل اینکه زیر سر آقایونه!


ط- به دخترک ١٥-١٦ نگاه کردم: خیلی خیلی بهداشت دهانت ضعیفه. مسواک می زنی اصلا؟

-بله می زنم.

مادرش: نه خانم دکتر، از همه نظر دختر خوبیه. تو مسابقات نهج البلاغه هم رتبه آورده. ولی به دندوناش نمی رسه.

-ببینم توی همون نهج البلاغه امام علی نگفته مسواک بزنین؟!

دخترک خجالت کشید و قول داد مسواک بزنه دیگه!

(راستش اصلا حدیثی از نهج البلاغه سراغ ندارم در این باره، ولی واسه قانع کردن دختر لازم بود!!)


ی- گوش پاک کن رو آغشته به ژل بی حسی کردم و نزدیک دهان پسربچه بردم. 

-این چیه؟

-ژل بی حسیه. باهاش دندونت رو بی حس میکنم. 

-چه طعمیه؟

-توت فرنگی

-اوووق! طعم دیگه ای ندارین؟

می خندم: والا تو سوپریمون همین طعمو داریم فقط!


+ امشب به طرز عجیب غریبی بی حوصله ام...

  • ۵۷۱
معلوم الحال
کاخ سعدآباد :))

جالبی ماجرا به این بود که دو روز قبلش تهران بودم و کاخ سعدآباد رو دیده بودم :-)))
شارمین امیریان
منم با مورد و ابروهام چسبید کف کله م! یعنی قششششنگ کلکسیون خواستگارهات تکمیل شدا! واقعا اینا چه فکری می کنن یعنی؟!
کلکسیون :-))))
درک نمی کنم
Alireza Hakimifar
فقط مورد هـ :)))
:-)))
آسـوکـآ آآ
فقط اون خواستگارایی که از جاهای مختلف پیغوم پسغوم میدن که خاطرخواتن :دی
بیا بعد بگو یار نیست! :-)))
زهرا طلائی
خسته نباشی خانوم دکتر و خدا در برابر بعضی ها بهت صبر بده.
سلامت باشی
ممنون :-)
شهـــ ـــرزاد
ج - خب بدون خمیردندون مسواک بزن لامصب -_-
و خداوند آب‌نمک را آفرید :|
بدون خمیردندان سایش ایجاد میشه روی دندان.
والا آب نمک هم بهتر هیچیه!
جناب قدح
سلام :)

خیلی جالب هستن مراجعه کنندگانتون :))

آدم هم میخنده و هم از تعجب چشاش گرد میشه :)

درود بر شما
سلام
آره خدایی از دست یک سریشون خیلی می خندم!
ممنون
میس تیچر
دلم گرفته بید حس خوندن بیشتر از چهار پنج خط نبود
 ببشید :(
بگوش

http://musictunes.ir/%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88/
ای بابا، حالت خوب شد بیا بقیشو بخون. خب؟
مررررسی ولی کپی نمیشه لینکش!
میس تیچر
این چیه گذاشتی این بغل! اتمام همه چیز...
انقد اشک ریختم قلبم واستاد

خب دختر خوب تو که حال نداری پست منو بخونی، واسه چی پیوندهای روزانمو شخم میزنی؟
شهـــ ـــرزاد
بدون مسواکم روی روح و روان اطرافیان سایش ایجاد میشه آخه :))))
عوضش شوهرش ازش راضیه و جاش وسط بهشته :-//
هانیه
مورد د بهش می گفتی بعد بوسیدن اش بره مسواک بزنه
خب شب که بالاخره کنارش می خوابید. شوهره کلا با مقوله بهداشت مشکل داشت
:-//
حمید آبان
عجب جانوری بوده اون طرف که نمیذاشته همسرش مسواک بزنه، چون از بوی خمیردندون بدش میومده!!!!! میشه به ایشون لقب بزرگ هپل بوگندوی قرن رو داد که زیر لب زمزمه میکنه "آفرین به تو بچه بی باک، مبادا بزنی یه وقتی مسواک" (نوستالژی آگهی های بازرگانی بچگی های ما)!
این تجربیات شما رو میشه یک کلاس جامعه شناسی بحساب آورد و به عمق فاجعه بهداشت در این کشور پی برد، و همچنین طرز فکرهای غلطی که در جامعه جریان داره..
به نوشتن تجربیاتتون به این شکل ادامه بدید، چرا که بسیار می آموزیم...
یه انسان کثیف و خودخواه! 
شعر عالی بود.
ممنون از حسن نظرتون. 
میس تیچر
وای خدا خندیدما به پمپ بنزینیههههه:)))))
اینم کیس خوبیه ها 
نخواستی بفرست اینور:)))
یعنی انقدر که من خواستگارای رنگارنگ داشتم تو این شهر هیش کی نداشته :-))))
میفرستمااااا
صبح
سلام و خداقوت دندانپزشک با حوصله. 
سلام و ممنون اقای صبح
حامد سپهر
یه شهر رو علاف خودت کردیا خانوم دکتر، بله رو بگو دیگه :)))) اونوقت یه شهر از بلاتکلیفی بیرون میان:))
یه وقتایی فکر میکنم تجرد و تاهل ما دکترای مجرد این شهر یکی از دغدغه ها خیلی مهمه مردم این شهره :-)))
Zar
ط-اینقدر خوشم میاد آدما با رو چیزایی که میدونن و بهشون عمل نمیکنن قانع کنم که نگو:/بطرز عجیبی برتری خونم یهو میزنه بالا-__-
ه-میگم شاید فکر میکنن به زبانی غیر از زبان خودشون صحبت میکنی:///ولی واقعا نمیفهمم والدین اینطوری رو://
و-کلکسیون خواستگارات کامل شد فکر کنمD:فکر کنم کمر بستن اونجا موندگارت کنن:0
ز-کاخ سعد ابادD:
خدا قوت هوپ جان
و در پایان از خدا صبر جزیل برایت طلب میکنم:)
کمرنگ تر:بی حوصلگیت رو قدم بزن و بعد رهاش کن...
ط. منم خیلی این روش رو می پسندم راسشو بخوای :-))))
ه. فکر میکنن حرف من رو گوش نمیدن، نمیدونن بچشون از من بیشتر خودشون حساب میبره!
و. خدا نکنه :-/

خیلی ممنونم
ایشالا
رهاش کردم، چاره ای جز قدم زدنش و رهایش ندارم.
صبح
سلام آخیش چه پروانه قشنگی
براوو خانم هوپ.
نه به جان خودم هربار میام بیشتر از 2 دقیقه میشه . 
حالا یه سئوال دارم. جدی وقتی گفتم چرا ازتون میخوام عکس تمساح رو بردارین بهم خندیدین؟ یا خوشتون نیومد یا چی؟
راستش خوشم نیومد، درسته خواننده ی من هستین ولی باید به سلیقه ی صاحب وبلاگ احترام بذارین. اینکه چه تصویری استفاده میکنم، طولانی یا کوتاه بودن مطالبم. همه و همه به سلیقه ی من بستگی داره و شما باید بپذیرنش.
**هلناز **
طعم دیگه ایش رو نداااری ؟؟ مثلا انبه ؟؟؟ 
:دی 
نه توت فرنگی و نعناش رو دیدم تا حالا :-))
صبح
خب ببخشید. پس همونو بذارید. دیگه طولانی هم باشه میخونم همه رو. 
خواهش می کنم
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan