خیلی زبونشون دراز شده ها!

  • ۰۰:۰۷

لیوان شیرعسل داغ رو توی دست هام گرفته بودم و با هیجان مستند حیات وحش رو که اتفاقی توجهم بهش جلب شده بود، دنبال می کردم. خوب کردم شالم رو کلاه طور دور موهای خیسم پیچیدم؛ اینطوری گوشواره های گیلاسیِ قشنگم که در کمال ناباوری ماری جُوانا* واسم فرستاد، بیشتر مشخص بود. داداشم سطل آشغال رو گذاشت دم در و رو به خواهرم گفت: از کِی تا حالا این (یعنی من!) مستندبین شده؟

خواهرم سر تکون داد: کلا لایف استایلش خارجیه، به ما نمی خوره.

دماغم رو چین دادم: برو ببینم بابا، این کبکه رو ببین چقدر سفید و تپله. چه خوب استتار می کنه تو برف. الکی واسشون حرف دراوردن.

داداشم رو مورد خطاب قرار داد: دروغ میگم؟ صبح زود تا عصر سرکار بوده. اومده خونه استراحتشو کرده، سازشم تمرین کرده، بعد هم پا شد ورزش کرد، الان هم که حموم رفته و شیرعسل به دست داره مستند می بینه.

داداشم پقی زد زیر خنده: حتما بعد از این مستند هم میری عینک می زنی و لیوان آب پرتقال به دست، کتاب میخونی تا خوابت ببره.

اخم کردم: نخیر آب پرتقالمون طبیعی نیست، قبل خواب هم اهل هله هوله خوری نیستم.

خواهرم ریسه رفت: تازه اینو نگفتم بهت اون موقع می گفت عضلاتم خسته است، باید واسه فردا نوبت ماساجِ درمانی بگیرم.

اینجا بود که خودمم زدم زیر خنده. بی تربیت ها منو دست می اندازن. داداشم سرمست از این همراهی به خواهرم گفت: نیا تو آشپزخونه میخوام یه معجون درست کنم برات مَشتی. 

نگاهش کردم، گفت: کلاس شما خانوم دکتر به ما نمی خوره! شما به جای معجون باید مِی ناب بخوری و ساز بگیری دستت و به درجات بالای عرفان برسی.



* ماری جوانا رو کمتر بلاگستانی قدیمی هست که نشناسه. از بلاگفا کوچ کرد به تلگرام و الان هم زمان هم توی تلگرامه و هم اینستاگرام. مدتی پیش استوری گوشواره های گیلاسیش رو دیدم و خیلی ذوق کردم و ریپلای زدم: چقدر دنبال اینا بودم من، به موی کوتاه میاد. از کجا گرفتی؟ گفت: مترو. سه جفت گرفتم، میخوای واست بفرستم؟ و من هم در کمال پررویی خواستم و بهم هدیه داد این جینگل بلاها رو. 

  • ۴۰۱
آتنه

حالا من صبح ها یک ساعت رو تخت اشک میریزم تا خودمو راضی کنم واسه صبحونه خوردن!

اوووف بر این فرزند های اول،ژن خوبا رو کش میرین همتون!

اگه بچه اول میشدم تمام سعیمو میکردم به جای الگو،بشم درس عبرت...راه رو واسه برادر خواهرام باز میکردم!

+کجاست اون خواهری که کیبورد کامپیوتر جمع میکرد؟کو اون ابهت؟کجا رفت اون احتشام؟:-))

البته منم وقتایی که شیفت صبح نیستم یک ساعت و خرده ای روی تختم پلاسم که چرا باید بیدار شم و بعد میرم صبونه!

ژن خوب :-))) نه خدایی جفتشون ورژن اصلاح شده منن.
والا جفتشون من رو الگو حساب نمیکنن شاکین ازم فقط

اون مال وقتی بود که زورم بهش میرسید الان برم تو اتاقش من رو میزنه زیر بغل و میاره میذاره وسط خونه و میره.
ربولی حسن کور

سلام

این کل کل های خواهر و برادری واقعا لذت بخشه

قدر این روزهارو بدونین

چند سال دیگه فقط وقت میکنین بچه ها رو ساکت کنین وقتی کنار هم نشستین!

سلام
درست میگین دکتر، من واقعا از این کل کلشون لذت بردم و کلی خندیدم :-)))
فکر نکنم نسل ما به این زودی خونه والدینمون رو خونه مام بزرگه کنیم.
منتظر اتفاقات خوب (حورا)

ولی راست میگن:)))))))

زین پس تمرکزم رو میذارم روی ریپلای زدن به ماری جوانا:)))

هشتک لاکچری

خیلی مهربون و خوبه ماری
x

لاکچری کی بودی تو ؟؟؟ :))

 

دلم خواست عکس گوشواره هات رو ببینم 

شماااا :-))
باور کن عکس قشنگ گرفتم ازش اصلا بیان راه نمیاد و نمیتونم عکس بذارم.
مهربانو

هوپی جونم اول بیا آدرس ماری رو بده منم ببینمش . بعدم گوشواره هات مبارک 

حیف که عکسشو بیان بی ادب نذاشت بذاری(یعنی قربون زبان فارسی برم من .. خودمم نفهمیدم چی شد)

بعدم  بمونید برای هم چقدر بامزه بود کل کلاتون 

میام میفرستم دایرکتت برات. جفتشونو

بیان تازگی خیلی رو مخ شده همون بی ادب شده.

فدای شما ایشالا شما هم
لیلی

ماری خیلی خیلی گُلِ ، عاشق نوشته هاشم 

گوشوارهاتم مبارک هووپ گیان 

ماری که قوه طنازیش عالیه و خودشم گله ولی اگه ببینه ه کسره رو رعایت نمیکنی سکته ناقص میزنه!
مچکرم لیلی جان :-*
بیست و دو

هوپ اگر دلت خواست بگو چندتا خواهر برادرید و اونا چندسالشونه؟ همینجوری دلم خواست بدونم. کدوم شهر زندگی میکنی هم دلم خواست بدونم. ولی دلت نخواست جواب نده.

ماری رو میشناختم یادش به خیر چقدر قلم های خوب و خاص توی اون بلاگفای در به در بود که همه رفتن:( چقدر دلم میگیره وقتی به بلاگرای رفته فکر میکنم و چقدر دلتنگ بعضی هاشونم. 

منم از اون گیلاسی ها از مترو خریده بودم قبل کرونا، انارم خریده بودم. گیلاس رو به خواهرزادم دادم. انارم خواهرزاده همسرم. یادش به خیر چقدر مترو نیازای منو برآورده میکرد:دی

باشه میام میگم.
خیلی خوب می نویسه. همین الان هم کلی به کپشن هاش می خندم.
البته الان که دقت میکنم البالوان، گیلاس نیستن ولی خب بگم گیلاسی راحت تره. انارم دارم! 
مترو تهران عالیه کلا یه عالمه برچسب خریدم واسه اطفال.
نرگس بیانستان

عه برا منم ادرس اینستاشو بذار

 

مبارکت باشه

 

اخ چقد این کل کل خواهر برادریا خووووووبه 

با تک تک سلول هات این موقعیت ها رو لذتشو ببر :)

بذار همگانی می ذارم:

خیلی خوبه ولی وقتی خودت هدف نباشی :-)))
چشم
واران ..

چقد عشقین شماها :))

خدا بیلیتان ارای یک ؛)

خدا برای یکدیگه نگهتون داره :)

 

+

 

تو بلاگفا یادم نیست ولی جدیدا تو کانالش عضو شدم :)

و میخونمشون :)

 

++

سلام 

گوشواره ها هم  قشنگ بود ^__^

دیدمش تو کانال شون 😉😀😀

من باهوشم دیگه 😁😅

البته اگر همون بوده باشه که من دیدم 😅

بمآرکِت بو روله ❤

دوست داشتم جای ماری بودم و تو رو البته می دیدم 😍

 

 

 

ترجمه ننوشته بودی فکر میکردم ترکی گفتی!
منم توی بلاگفا دیاد نمی شناختمش ولی از اول کانالش بودم.

ای شیطون چطوری پیدا کردی؟

ایشالا به موقع :-))
نرگس بیانستان

خودت هدف باشی هم باز خوش میگذره

الان قدر بدون

بعدا میفهمی :)))))

چشمممم :-))
سپیده

چقدر دلتنگ روزایی شدم که من و برادرم دعوا و بحث میکردیم در حد لالیگا! الان هر کی سر زندگی خودشه. این پستت حالمو خوب کرد هوپ جان ❤️ 

خب زنگ بزن به تلفنش و با تماس تصویری دعوا کنین با هم :-))
خوشحالم
نسرین ⠀

رو نود درصد استوری‌هاش ریپلای می‌زنم و دقیقا همین یکی رو ندیدم:(

بختت نسرین بختت

چقدر باحالن خواهر و برادرت:))

من یکی در میون ریپلای میزنم از بس بامزس این دختر
قسمت من بود مثل اینکه. :-))
مرسی :-)
یاسی ترین

چه خوبه خواهر برادر 😍😍😍

مثلا پنج شش تا !

منم عاشق مستندم 😁

نه در اون حد زیاده دوست ندارم واقعا. همین که از هر کدوم یکی رو دارم راضیم ولی خب همیشه دلم میخواست یه داداش بزرگتر داشته باشم که سال های اخیر این میل خیلی کم شده.
حالا من نه نمیدونم اون شب چرا انقدر فرهیخته شده بودم!
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan