هوپ و بیماران در هفته‌ای که گذشت. (۴۸)

  • ۲۲:۵۷

ملارد- بالاخره یکی درک کرد که من توی به خاطر سپردن اسامی مشکل دارم و اون کسی نیست جز انسی! صبح به صبح پیام میده و نوبتی‌ها رو میگه: ساعت اول همون خانوم شمالیه، ساعت دوم همونی که با کفشای گِلیش مطب رو داغون کرد، یا میگه همون خانومی که همه‌جاش عمله، اون آقایی که از فلان شهر میاد، آقای فلانی آشنای دوستتون، خانم بهمانی که داداشش دندونپزشکه و ...

 کاشان- به دستیارم میگم: نخ بده و منظورم اینه که نخ دندون بده. همون‌طور که نخ رو جدا می‌کنه می‌گه: نه من فقط به شوهرم نخ می‌دم!

نمی‌دونم این رو هم تعریف کردم یا نه ولی یک بار هم نخ دندون خواستم، بیمار سریع‌تر از نرسم از جیبش درآورد و گفت: بفرمایین من همیشه همراهم هست.


پاکدشت- واسه پدرجان بعد از تراش روکش و قالب‌گیری، روکش موقت می‌ذارم. دو روز نگذشته که پیام میده میگه فکر کنم خوردمش وای دندونم چیزیش نشه. شاید واستون جالب باشه که دو هفته بعد که خواستم روکش اصلی رو امتحان کنم، روکش موقت سر جای خودش بود. درآوردم و به پدرجان نشون دادم. خندید و گفت: عه سر جاش بود. رفته بود پایین فکر کردم خوردمش!


ری- دندونای شیری دخترک رو معاینه می‌کنم و میگم: خیلی وضعیتشون بده. مسواک نمی‌زنین واسشون؟

گویا قبلا دندونپزشک‌های دیگه‌ای بهش تذکر دادن: بخاطر شیرمه. دندونای بچه هامو داغون می‌کنه.

من که هنوز مامان نشدم و تجربشو ندارم، ولی فکر نکنم سخت باشه کم‌تر کردن عادت شیر شبانه‌خوردن و جای‌گزینش با آب یا نه شیر خوردنش و بعد سریع تمیز کردن دندون‌های بچه، که این طفل معصوم‌ها انقدر زود دندون‌هاشون نابود نشه.


گنبدکاووس- دختر، نوجوانی ۱۷-۱۸ ساله بود و با استرس تمام حرکات من رو زیرنظر داشت. به چسب بینیش اشاره کردم و برای اینکه بدونم تا چه حد حواسم باید باشه که دستم بهش نخوره پرسیدم: چقدر وقته که عمل کردی؟ 

خندید و چیزی نگفت!

گفتم: چی شد؟

دوباره خندید و گفت: فیکه، الکی زدم!

ولی خدایی بینی قشنگی داشت.


خوی- این خاطره مربوط به قبل از عید نوروزه. بیمار آقای میانسالی داشتم که هر بار می‌اومد، خودش رو با گلاب شستشو داده بود انگار. جوری که کل طبقه کلینیک بو می‌گرفت. جلسه اول سردرد شدم ولی آخرین جلسه دیگه نسبت به بوش مقاومت پیدا کرده بودم.


بروجرد- این یکی هم مال آخرین شیفت قبل از عیدم تو یکی از کلینیک‌هاست. آقای جوونی که از درد دندون‌های فک بالاش بی‌قرار بود، عجله داشت و همسرش هم دم زایمان بود! گفتیم برو پیش زنت می‌گیم آخری بیا. اومد و دستیارم متوجه شد طرف آتش‌نشانه و حتی وسایل آتش‌بازی برای جشن نمی‌دونم چی توی ماشینشه. بهش گفت: اگه واسه چهارشنبه‌سوری ما هم چندتا از این وسایلت بدی، میگم جفت دندون‌هاتو عصب‌کشی کنه خانم دکتر.

هیچی دیگه گردن من سر پالپوتومی دو دندون ۶ و ۷ بالاش داغون شد، وسایل آتش‌بازی رسید به دستیار! 


سیرجان- متاهل می‌شین، تعهد می‌دین و حلقه هم می‌اندازین؛ ولی به قدری با نگاه‌هاتون انسی رو اذیت می‌کنین که خودش رو توی اتاق کار من قایم کنه تا من برسم؟ حتی بهش گفته: زن من اصلا به خودش نمی‌رسه و این خزعبلات! بعدها که واسه یکی دیگه از دندون‌هاش اومد و همسر چادری ولی شیک‌پوشش هم همراهش بود، بیشتر چندشم شد.


  • ۲۶۲
گلی 🍀🍓

نمیشد کار سیرجان رو بدون بی حسی راه بندازی؟

نه متاسفانه عصب‌کشی داشت و همین‌طوری هم درد داشت.
آبان ...

فقط برای مورد سیرجان😭😭😭

یعنی انسی می‌خواد بگه فلان مورد چندشه میگه آقای فلانی. حتی توی پیجم هم پیداش کرده و ریکوست داده بود که درجا بلاک شده بود!
x

واااای این با گلاب شست و شو دادنه منو یاد یه خاطره ای انداخت :))) 

 

حدود ۷_۸ ماه پیش بود شاید 

وسط کار بوی غلیظ وایتکس به مشام مون خورد 

فضا بسته بود و شدت بو فاجعه ! چون خیلی از بیمارهامون آلرژی دارن همچین چیزی تو تایمی که مریض هست به هیچ عنوان استفاده نمیشه 

 

و بله ! زن جوان وسواسی با خودش محلول غلیظ  آب وایتکس درست کرده بود آورده بود و داشت به دیوار ها و ستون اسپری می کرد :/

#واکنش ایکس را پیش بینی کنید 

 

وایتکس؟!!!!! شت!
خب الکل می‌زد. عجب آدمایی پیدا می‌شن. ترکوندیش نه؟ :-))))
این بنده‌خدا هم به قدری بویی که از خودش منتشر می‌کرد شدید بود که دستیارها از دیدنش فراری بودن.
Reyhane R

سلام دکترجان (:

گنبد کاووس: کلی آدم دیدم با اینکه مشکلی نداشته صورت و لب و بینی و گونه و چش و چالشون میرن دنبال عملای زیبایی.تبدیل شده به یه جور وسواس و مرض انگار زیبا بودن به هر قیمتی.

سیرجان: 🤨🤨🤕🤕

سلام ریحانه عزیزم
از طرفی بهشون حق میدم میگم صورت خودشونه دلشون میخواد ولی از طرفی بدم میاد از تب زیبایی که همه رو یه شکل کنه. بابا الان تو جهان ترند بی‌آرایشی یا آرایش کمه.
ربولی حسن کور

سلام

پیش از هر چیز برای کامنت خصوصی تون ممنون

ملارد. چه نشونه های خوبی هم بهتون میده!

کاشان. خوش به حال شوهرش

نه من که یادم نمیاد تعریف کرده باشین.

پاکدشت. یه لحظه فکر کردم میخواین بگین بعد از دفع چسبونده بودش سرجاش!!

ری. اینو هم یه لحظه فکر کردم خود مادره دندون شیری داشته! ببخشید که هی فکر میکنم!

گنبدکاووس. یکی از پزشکهای داروساز میگفت گرون ترین چسبهای بینی مونو افرادی میخرن که اصلا بینی شونو عمل نکردن!

خوی. فکر کنم پیش از اومدن پیش شما غسل شهادت میکرده!

بروجرد. حالا دیگه رشوه میگیرین؟! خانمش که مشکلی پیدا نکرد؟

سیرجان. باید میگذاشتین کف دست خانمش تا حالش جابیاد!

میگم کی به اسم ولایت ما میرسین؟! گرچه انتظار نداشته باشین وقتی رسیدین هم بهتون بگم!

سلام
خواهش میکنممم
-عالین نشونه‌هاش، انقدر دقیق میگه سریع متوجه میشم کیو میگه!
-الکی میگه کلی سر به سر دکترای جنس مخالف البته بی‌منظور هم میذاره.
خب شما بگین باورم میشه که تعریف نکردم.
-وای ؛-))))))
-- نه خواهش میکنم شاید بد تعریف کردم.
- یاللعجب!!
- نمیدونم چرا انقد به گلاب علاقه داشت. :-(
- من که صادقانه و مخلص‌وار کار کردم، رشوه رو دستیارم گرفت. متوجه نشدم دیگه دردش که خوابید غیب شد و نیومد.
- نه واقعا نمیشد.‌‌

والا نمیدونم کجایین، بعد اولش فکر میکردم طبق حروف الفبا باشه ولی ویکیپدیا ترتیب خاصی داره گویا

یاسی ترین

وای فقط بوی گلاب 🤢😷

اونم در اون حجم و مونده شده روی لباس
صخره نورد

سلام

اولین گزینه رو دیدم نوشتید ملارد، گفتم واویلا تو شماره گذاری به چه زبون ناشناخته ای رسیدید تو مدت که من نبودم ، بعد دیدم اسم شهره خیالم راحت شد :))

 

سلام :-))))
خودمم نمیدونستم کجاست راستش!
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan