- يكشنبه ۱ دی ۹۸
- ۱۴:۱۵
یه دونه انار: یه مسئله ای که اخیرا خیلی به چشمم میاد، حرف گوش کردن بیماران آقا اونم وقتی زیر دستم روی یونیت با دهان باز خوابیدنه؛
بدین صورت:
- ببینین پوسیدگی دندونتون عمیقه، خب؟
سرشونو پایین بالا میکنن.
- کف بندی کردم ممکنه حساس باشه تا یه مدت، نگران نباشین.
سرشونو بالا و پایین میکنن.
- تا دو ساعت غذا نخور.
سر میره بالا و پایین.
- ٢٤ ساعت با این سمت...
دوباره سر پایین و بالا...
دو دونه انار: زن اومده بود تا پالیش کنم ونیرهاش رو. گفتم: چقدر نسبت به چند هفته پیش لاغرتر شدین.
گفت: خب معده ام رو کوچیک کردم دیگه، نسبت به دو هفته پیش دو کیلو کم کردم!
خندیدم: لاغری و ونیر کامپوزیت وووو زدین تو کار خوشگلیاسیون.
همراه با من خندید: شوهرم میگه یه زن جدید گرفته بودم خرجش کمتر بود!
سیصد دونه مروارید: حالم خوب نبود. درد از چهره ی جمع شده ام پیدا بود. هیچ کدوم از دستیارها، قرص مسکن نداشتن. زن کارش تموم و بلند شد. از کیفش یک ورق ژلوفن دراورد و داد دستم: ببخشین به خدا با این حالتون. بفرمایین.
به دادم رسید واقعا.
حالا دوباره: شما بگین به مریضی که ازش تاریخچه پزشکی گرفتی و گفته هیچ مشکلی ندارم ولی تا بی حسی بهش میزنی، از ترس فشارش میوفته و بی حال میشه و شوهرش میخنده میگه: این همیشه همین طور میشه وقتی میره دندونپزشکی! و بعد زن لو میده که مشکل قلبی هم داره، چی میشه گفت؟ هان؟!
یه دونه انار: به حاج آقای جوان بی حسی زده بودم و منتظر بودم اثر کنه تا دندون عقلش رو بکشم. رفتم سر گوشیم. خواهرم بهم تلگرام کرده بود:
دندونپزشکا سه واحد درسی اوه اوه کردن پاس میکنن
جوری که وقتی بیماریو ویزیت کنن جوری بگن "اوه اوه اوضاع دندونات خیلی بده" که طرف کلیه هاشو بفروشه واسه ترمیم دندوناش!
خنده ام گرفت و واسه دستیارهام خوندم. آخوند موردنظر سر تکون داد و گفت: اگه خودتون بگین، ما که جرئت نمی کنیم این حرف ها رو بهتون بزنیم!
گفتم: اگه مشکلی دارین که نکشم دندونتون رو؟!
سکوت اختیار کرد و کشیدم دندونشون رو.
دو دونه انار: - بذارین بچه شب یلداشو داشته باشه بعد بکشین دندونش رو.
برداشتن بچه شون رو شب یلدا آوردن میگن بکش دندونش رو. به زور فرستادمشون و گفتم: شب یلداش رو زهر نکنین واسش، فردا صبح بیارینش.
سیصد دونه مروارید: پدال یونیت رو تا نزدیکی های آینه دیواری کلینیک کشیدم. برای خودم پیشبند بستم. لبخند دندان نما زدم و دندون هام رو برساژ کردم و بسیاااار راضی می باشم!
- ۵۸۰