هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٣٨)

  • ۱۳:۲۸

پرومتیم- نمی دونم من با توجه به تجارب طرحم، زیادی قاطع رفتار می کنم یا بقیه خانم دکترای کلینیک نمی دونن چطور باید برخورد کنن. دو مورد داد و بیداد الکی آقایونِ همراهِ همسر/دوست دخترهاشون که چرا نوبتش دیر شده؟ چرا فلان طور شده؟ پیش اومد با دکترای مختلف و من در ابتدای ماجرا سرم به کار و بیمار خودم بود و دخالت نمیکردم، ولی بعد که می دیدم با وجود صحبت های منطقی و مظلومانه دکترها، صدای مردها داره بلندتر میشه پا می شدم و با دو تا جمله که: چه خبره بالا سر مریض من؟ ماسکتون کو؟ و پای قانون و پلیس و شکایت پیش کشیدن، باعث میشدم مردها با حرص برن و خانم دکترها ازم تشکر کنن.


ساماریم- به دخترک گفتم: خاله کی مسواک میزنی؟

گفت: شبا

گفتم: صبح ها چی پس؟

گفت: میخوام بزنم ها ولی کلاس آنلاینم شروع میشه دیرم میشه.

گفتم: آفرین دختر زرنگم! ولی از این به بعد ٥ دقیقه زودتر بیدار شو مسواک بزن.

گفت: چشم.


یوروپیم- به خانومه گفتم که نمیتونه کامپوزیت ونیر کنه چون دندون های فک بالا و پایینش رو نوک به نوک می بنده و کامپوزیت ها لب پَر میشن. هر جایی هم گفت واست کار می کنم قبول نکن.

گفت: خانم دکتر پسرداییم رفته یه جا واسش ونیر کامپوزیت گذاشتن ٥ ضلعی. انقدر خوشگل شده.

چشم هام به قدری گرد شد که زن زیر خنده زد: نه نه! ٦ ضلعی شده دندون هاش. باور کنین خیلی شیک شده.

زبونم بند اومد بود. بالاخره تونستم بگم: میشه عکسش رو بگین بفرسته و بیارین من ببینم؟


گادولینیم- پسرک شش ساله اولین بچه ی بدقلقی بود که در برابر وسوسه ی فشار دادن دکمه پوآر آب و هوا یا همون تفنگ آب پاش مقاومت کرد و گفت که نمیخواد! کل زمان عصب کشیش هم غر زد، هرچند اجازه می داد براش کار کنم. یه جا جوراب کفشدوزکی هامو نشونش دادم، پوکرفیس و با افسوسی در نگاه بهم خیره شد. مامانش که کل کار بالا سرمون بود و به زور قانعش کرده بودم حرف نزنه و در روند درمان دخالت نکنه، وقتی کار دندون هاش تموم شد با ذوق گفت: فردا خواهر ٤ سالشو میارم! 

چهره خسته من دیدن داشت. ولی باز هم اشتباه می کردم. دخترک همون اول کار گفت: خاله ببینم جوراباتو، داداشم گفته جوراب تا به تا پوشیدی!خداروشکر که عوضشون نکرده بودم هرچند پشیمون شدم که چرا جوراب پفک نمکی های جدیدمو نپوشیدم! درسته خواهرش خیلی خیلی بهتر بود و واسش به راحتی کار کردم ولی دقیقا مثل داداشش دست به پوآر نزد.


تربیم- متاسفانه هول شدم و بدلیل نداشتن موضوع مشترک صحبت به هم مدرسه ای سابقم که یهویی توی کلینیک من رو شناخت ولی من نه، سه بار گفتم: با اینکه اینستاتو دارم، ولی از بس عکس شوهر و بچت رو میذاری ولی عکسی از خودت نیست، تشخیصت ندادم!

کاش لال شی هوپ بعضی وقتا. چی فکر می کنه با خودش آخه؟ به تو چه زندگی مردم. حالا فکر می کنه حسودیم شده و تیکه و کنایه زدم بهش.


دیسپروزیم- زن زیبای افغان رو شیفت قبل از عید ویزیت کردم و گفتم دندون قدامیت باید حتما پست و کور و نهایتا روکش بشه ولی الان لابراتوارها اصلا کار جدید قبول نمی کنن برو بعد از تعطیلات بیا. اومد ترمیم قبلی رو برداشتم و به سختی راه کانال عصب کشی شده اش رو باز کردم. بعد از اتمام قالبگیری،متوجه شدم اسمش "کَمَرگل" ه. گفتم: چه قشنگ. معنیش چی میشه؟

گفت: یعنی کمرِ گل! 

گفتم: آها.


هولیمم- با ذوق و ساکشن به دست به دخترک ٥-٦ ساله گفتم: خاله میدونی اسم این وسیله آقای تشنه است؟

دماغشو چین داد و گفت: ولی اسمش ساکشنه خاله 

خدا واسه دشمنتون اینطور ضایع شدنی نخواد رفقا! گویا مادرش بهش یاد داده بود...


اربیم- پسر بیست و اندی ساله بود و بسیار رعنا! متوجه شدم با پیشبند پلاستیکی که واسش بسته شده، خیلی درگیره و سعی می کنه آستین های تیشرت مشکیش رو ببره زیر پیشبند ولی به خاطر چهارشونه بودنش باز هم قسمت هایی بیرون می مونه. گفت: بزرگتر ندارین؟ گفتم: روکش یونیت هست میخواین؟ گفت: نه! گفتم: اتفاق خاصی واستون نمیوفته نهایت نهایت یکم خیس میشین. در حال کلنجار دوباره با پیشبند گفت: نه آخه تیشرتم.

فهمیدم که می ترسه از کثیف شدن تیشرت و خیالشو راحت کردم حواسم هست!



تولیم- خورده بود زمین و مامانش می گفت نه میذاره عکس بگیرم واست بفرستم نه میاد ببریمش کلینیک نزدیک خونمون ویزیت بشه. تصمیم گرفتم وُیس بدم و خیلی جدی ترسوندمش. پنج دقیقه بعد مامانش پیام داد داره لباس می پوشه که بریم و ساعتی بعد گفت که دندون هاش آسیب ندیدن خداروشکر.


ایتربیم- حالا ما هر چقدر بگیم قبل از تصمیم برای بارداری وضعیت دندون هاتون رو چک کنین، زنهای باردار میان با درد شدیدی که هفته ها تحمل کردن و دیگه طاقتشون تموم شده. اونم توی این اوضاع وحشتناک. دختر بیست ساله، پنج ماه و نیمش بود. به قدری التهاب دندونش شدید بود که هیچ جوری بی حس نمیشد. مرحله به مرحله بی حسی رو عمیق کردم و در میون ناله هاش با پالپکتومی و ترمیم موقت راهیش کردم. البته که از خودش و شوهرش تعهد گرفتیم که حتما بعد از اتمام بارداریش برای ادامه کارش بیاد.


لوتتیم- اوضاع کرونا پیک زده و تقریبا هر کسی که میاد دندونپزشکی از درد بی طاقت شده و همه از دم عصب کشی دندون های خلفی هستن. زن حدودا چهل ساله بود. همون اول کار که عکسش رو دیدم بهش گفتم: دندون سختی داری، ریشه های باریک و کلسیفیه. باید صبور باشی. 

به سختی مسیر کانال رو باز کردم و مرحله اول کارش رو تموم. وقتی پاشد زد زیر گریه. شدیداً و ادامه دار. ترسیدم. گفت: خیلی درد داشتم حین کار.

حس جلاد بهم دست داد. ولی خب واقعا اینطور مواقعی که التهاب دندون شدید باشه، تا وقتی دو سه شماره فایل ( سوزن های رنگی عصب کشی) وارد کانال ها نشه، درد نمی خوابه و باید بیمار کمی طاقت بیاره تا دردش رو کم کنیم و البته که طاقت افراد با هم فرق داره.



هافنیم- پیرمرد نود و شش ساله، لباس مخصوص قومشون رو پوشیده بود و دو تا از نوه های جوونش همراهیش می کردن. دندون درد داشت. وقتی روی یونیت خوابوندنش و ماسکش رو درآورد، زد زیر سرفه. با استرس به نوه هاش نگاه کردیم. گفتن: نه چیزیش نیست، بخاطر سیگاره. بیمار یونیت کناری رو فرستادم بره نزدیک پنجره بشینه و ماسک بزنه. همه در و پنجره ها رو باز کردیم و سریع معاینه کردم و بعد از بی حسی دندون لق خلفیش رو کشیدم و گفتم ببرینش بیرون، ولی یک ربعی بشینین تا مطمئن شم حالش خوبه و بعد برین خونه. 

(البته که همون طور که می دونین ما تنها قشری هستیم که به افراد میگیم ماسکت رو دربیار و میریم توی حلق افراد، ولی هنوز واکسن نزدیم و امیدی هم نداریم توی این بلبشوی پارتی بازی که خبرهاش از گوشه کنار بهمون میرسه و حتی کارمندای شهرداری نسبت به ما اولویت دارن، حالا حالاها بهمون واکسن برسه.)

بی خیال. وقتی پیرمرد و همراهانش رفتن، پذیرش اومد و گفت: شانس بیاری خانم دکتر که پیرمرده کرونا نداشته باشه و چیزیش نشه. نه واسه خاطر خودمون ها! واسه خاطر اینکه معلوم بود بزرگ خاندانه و روش تعصب دارن. فلان دکتر تعریف میکرد دوستش توی یکی از استان ها (اسمش رو نمیارم!) طرحی بوده و چند تا دندون از مردی کشیده و توصیه اکید کرده که سیگار نکشه برای چند روز. ولی مرد برعکس رفته خونه و انقدر تریاک مصرف کرده که اُوردوز کرده و فوت شده. بلایی سر اون دکتر آوردن و تهدید که تو کشتیش و می کشیمت و دیه ات رو می دیم که بیچاره رو انتقالش دادن به استان دیگه ای و گفتن دیگه اینجا کلاهت هم افتاد برنگرد!

واقعا قیافه من دیدن داشت در اون لحظه. از اون روز هر شب واسه سلامت پیرمرد دعا میکنم. شما هم دعا کنین لدفن.


تانتال- مرد جوان مو و ریش مشکی، چهره عبوسی داشت. در حال اندوی دندونش بودم که گوشیش زنگ خورد و از جیبش درآورد و دیدم روی گارد گوشیش عکس شخصیت کارتونی کاملا شبیه به خودش چاپ شده.


تنگستن- دو تا از تارهای موهام سفید شد تا به پسرک کلاس پنجمی که وحشت زده گریه می کرد، بقبولونم که اگه احیاناً آب دهانش رو حین اندو قورت داد، قلبش سوراخ نمیشه و نباید هی وسط کار بشینه تف کنه. اول کار هم که بهش گفتم: چرا انقدر دندون هات خرابه مگه مسواک نمی زنی؟ 

گفت: نه خمیردندون زدم که دندون هام خراب شدن، با نمک می شورم.

والدینش رو صدا کردم. مسن بودن. گفتم: چرا انقد بچتون رو ترسوندین؟ 

پدرش گفت: می ترسید بیاد دندونپزشکی بهش گفتم این آب عفونت دندونت رو که قورت میدی، واسه قلبت بده.

گفتم: اشتباه کردین. مگه ناراحتی قلبی داره؟ بچه به قدری ترسیده که بدنش یخ کرده و می لرزه. حرف من رو گوش نمیده. بعد کی بهش گفته مسواک نزن؟ 

مادرش گفت: از وقتی شروع کرد به مسواک دندون هاش خراب شد.

گفتم: خیلی نظرتون اشتباهه. تمام دندون هاش رو درست می کنین و خمیردندون فلورایددار با ضمانت من مصرف کنه، هر چی شد پای من.

ولی فکر کردین پسرک قانع شد؟ نه. ساعت دوازده که روی یونیت خوابید، بینش واسه اینکه ببینه واسه قلب مشکلی ایجاد نمیشه و من واقعا اونقدرها ترسناک و قاتل نیستم، یکی از نرس ها رو خوابوندم تا دندونش رو ترمیم کنم. بدتر وحشت کرد و داد زد: واسه چی بخاطر اذیت من این بدبختو شکنجه می کنی؟ ولش کن ولش کن!

ولی کم کم متوجه شد که حال نرس خوبه و قانع شد بخوابه. ساعت دو بالاخره کارش تموم شد. گویی تریلی هجده چرخ از روی بدن و اعصاب من رد شده بود.

کاش کاش کاش والدین ترس ها و باورهای غلطشون رو به بچه تزریق نمی کردن.

  • ۵۱۵
Reyhane R .

سلام هوپ جان (:

واقعا از ته دل بهت خسته نباشید و خدا قوت میگم.

سروکله زدن با بعضیا اعصاب فولادین میخواد.

خدا بهت قوت و توان مضاعف بده عزیزم.

 

سلام ریحانه جان :-)
مرسی عزیزم... 
انقدر سر و کله زدم یه پا آدم شناس شدم.
بازم مرسی
نجمه

سلام عزیزم

خذا بهت توان بده، ده برابر ادم معمولی :)

منم از اون جوراب پفک نمکی ها دارم. 

سلام نجمه جان
توان و اعصاب. بالا سر بچه آخریه چند بار از ته دل گفتم: الله صبری عطا کن.
خیلی خوبن ولی حیف کوتاهن و توی کفش اسپرت گم میشن
Reyhane R .

راستی میگما تو اون مورد که گفتی بچهه فقط شبا مسواک میزد و وقت نداشت (: بچه های مام فقط شبا مسواک میزنن.چه کنیم آخه؟ همون شبم با کلی چچک و چونه میرن.

اون موردی که گفتی به هم مدرسه ای قدیمی در مورد اینستاش،خیلی هم خوب بود اتفاقا😅شاید باعث بشه کمتر عکس شوهر و بچه هاشونو بکنن تو چش و چال ملت😁😁

 

ببین باید با اجبار و تنبیه و تشویق عادتشون بدی. شب ها رو اگه خودت یا همسرت بزنین تا وقتی که مطمئن بشین خودشون از پسش برمیان، خیلی بهتره. صبح ها رو تحت نظارتت حتما بزنن. واقعا نیازه. این اجبارها و سختگیری ها واسشون کاملا ضروریه مثل حساسیت روی غذاخوردن بچه ها که نگرانین رشد نکنن یا چاق بشن روی دندون هاشون هم تا وقتی که عقلشون برسه و اهمیتشو رو درک کنن لازمه.

نه ریحانه. خیلی بد بود. حس بدی پیدا کردم. اخه قبلش به یکی از دوستای مشترکمون گفته بودم این دختره کیه ریکوست داده؟ همش که عکس شوهر و بچشه و حتی توی این فکر بودم آنفالوش کنم که چند وقت بعد بعد از ده سال دیدمش! 
سین دال

اول بگم به اسم عنصرها خیلی خندیدم 😁 

خب با اینکه خیلی طولانی بود و هر چی می‌خواستم بگم یادم رفت سعی می‌کنم دوباره مرور کنم

 

پرومتیم) لایک :دی

یوروپیم) عکسش رو واسه ما هم میشه بذارین؟ 😅

گادولینیم) خیلی دوست دارم یه بار بیام از نزدیک رفتلرتون با بچه‌ها رو ببینم 😅 فک کنم جز خاطرات قشنگ هر بچه‌ای باشه 😊

هولیمم) بچه هم بچه‌های قدیم 😑 اون الان اگه می‌دونست اسمش ساکشنه هم باید با حرف شما قانع میشد و قبول می‌کرد.😑 والا!

لوتتیم) نفری صد تا صلوات نذر سلامتی اوشون 😓

تنگسن) واقعا که😒

حالا حرف از ترس شد من بچه بودنی زیزیگولو رو دیده بودم که البالو رو با هسته می‌خوره و از شونه‌هاش درخت آلبالو رشد می‌کنه و خانوم مامان و اقای پدر (اسمشون رو درست گفتم؟) بهش اب می‌دادن... یه جوری ترسیدم که هنوزم که هنوزه نه تنها جرئت ندارم میوه‌ و خرما رو با هسته بخورم که هرکی با هسته بخوره با ترس بهش خیره میشم و مناظر جوونه زذن درخت رو شونه‌هاشم 😶

عناصر واسطه خیلی اسماشون داغونه :-)))
آفرین این سری دختر خوبی بودی.

چاکرم.
نیومد دیگه. 
سعی میکنم باهاشون بالغانه رفتار کنم ولی خب داستان هم زیاد واسشون میگم.

دهه نودیا خیلی عجیب غریبن!
ممنونم ایشالا تو شادیات جبران کنم.

واقعا؟ :-)))))))))) خب واقعا این حرف ها و برنامه ها روی مغز بچه اثر میذاره و می ترسوندش.
نسرین ⠀

خدا قوت هوپ جان. واقعا کارتون سخته توی این اوضاع بلبشو.

فدای شما. کلی وبلاگ نخونده دارم که نرسیدم نگاهشون کنم.


معلوم الحال

سلام

سال نوتون مبارک :) رمضان کریمتون هم به همچنین د: خسته نباشید، خدا قوت.

گادولینیم: چرا به ما از این پیشنهادا نمیدین؟ 

هولیمم: :))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))) دلم خنک شد. فکر کردین بچه های امروزی مثل ما ساده ن؟

سلام معلوم
لجبازتر تو ندیدم خدایی :-))))))
چون شما گنده شدین خیر سرتون. البته خواهرمم همینو گفت.

بچه های امروزی چندین برابر شماها اذیت میکنن
گندم بانو

چقدر خاطرات این هفته جالب بودن. کم‌کم دارم میبخشمت که از شهر طرحی زدی بیرون:)))

 

اتفاقا خیلی وقتا که اینطور خاطرات رو می نویسم ته ذهنم هست نظر گندم رو جلب میکنه مثل خاطرات طرحیم یا نه!
معلوم الحال

تازه کجاشو دیدی، میخوام تا آخر سال بهت سال نو رو تبریک بگم. شما نفهمیدی هر آرزویی اول سال بکنیم آخرش برعکسش سرمون میاد؟ مثلا هر سال آرزوی صحت و ثروت و این چیزا میکردیم. هر سری یه مرض جدید میومد! یا داروها نایاب میشد. تورمم که قربونش برم هی پشت هم لگد میزد. این سری شما آرزوی زدن واکسن کردی، سهمیه واکسناتون قطع شد :))

 

چه خواهر فرهیخته‌ای :)) پدرومادرتون باید به داشتن همجون دختری به خودشون ببالن د:

ایشالا یادت میره :-/
قطع نشده پارتی بازیه. اصلا معلوم چطوری میزنن.

نیمچه مهندس ...

هسته آلبالو:)

والدین من به برادرم اینو در مورد هندونه گفته بودن و بعدا هم میگفتن آدامس قورت نده.میپرسید اگه قورت بدم چی میشه؟درخت آدامس درمیاد؟اونام میگفتن آره و ایشون جواب میداد خب دربیاد.بعد همه آدامس هاشو میبرم میفروشم!حالا این مورد کار نکرد ولی قبول دارم والدین و گاهی هم فرزندان بزرگتر ترس بیخود ممکنه به بچه بدن.

ولی انصافا بعضی از این ترس هاشون آدمو به خنده میندازه:))

من رو هم سر آدامس می ترسوندن حسابی که روده هات به هم می پیچه و اینا. البته خودم هم سعی میکنم با داستان و این قر و قنبیل های کرم و غذای شیرین دوست داشتنشون بچه ها رو یکم بترسونم مسواک بزنن :-)))

x

هوپ خدا خیرت بده سر اسم ساکشن بعد از ۲۴ ساعت دپرسی خندیدم :)

 

و این که قاطعیت به نظرم ذاتیه تا اکتسابی ....

و این که انگار اعتماد به نفس آقایون تو داد و بیداد کردن بیشتره تا خانم ها ....

یه بار رفته بودم بانک بسیار شلوغ و درهم بود ...

آنقدر که مردها با اعتماد به سقف داد و بیداد کردن اعتراض کردن به شرایط٫ خانم ها آرومتر بودن

بخندین بخندین به ضایعگی من!

نه کاملا. بخشیش ذاتی و بخشیش اکتسابیه. از بچگی اعتماد به نفس خوبی داشتم و پدرم هم کیف میکرد از این اخلاقم. ولی خب توی طرح ازین رو به اون رو شدم.

بله خود خانوما ساکت وایمیسن میرن پارتنرشون رو میارن سر پرسنل که خانمن داد بزنه! 
والا من هر جا حقم رو خوردن سریع اعتراض کردم.
x

یه سوال بپرسم قول بده نخندی

بخوایم صبح ها مسواک بزنیم قبل از صبحانه بهتره یا بعدش؟!

 

اصلا خنده دار نیست سوالت :-)
ببین اصولیش اینه وقتی بیدار شدی مسواک بزنی چون شب تا صبح توی خواب بزاقت کم بوده ولی در کل بستگی به علاقه ی خودت داره. خیلی تفاوتی نمیکنه. من خودم چون بعد صبحونه میرم از خونه بیرون دوست دارم دندونام تمیز باشن.
نانسی

مسواک زدن صبح قبل از صبحانه باشه یا بعد ؟

 

جوابم به x جان رو بخونین.
نورا
سلام دکتر هوپ عزیز.عکس چشم خودتونه؟
سلام :)
شاید!
گندم بانو

آره خیلی خاطرات جدیدتو دوست دارم :)

رو همشم حرف دارم... حیف که وقت کامنت گذاشتن ندارم زیاد... وگرنه کلییییییی حرف دارم :)

چرا خب؟
دکتر وقت نوشتن نداره یهو ١٥ تا با هم مینویسه بعد خواننده هم وقت نوشتن نداره هعی 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
نرگس بیانستان
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

هوپ هوپ هوپ

کاش پیرمرده نمیره :))))))

 

***** ***** *** * *** ******** * ** *** **** ** *** * **** **** *** ***** *** **** *** ****** **** ** **** ** *** ***** ***** *** ** ** ******* * ******* **** ***** ****** *** * ** ****** ** ***** ***** **** **** ** **** **** *** ****** *** ***** ** *** ****** * ** *** ** **** *** ***** ***** ** **** ****** **

***** **** * ***** ** **** **** ***** *** *** ** *** *** ***** *** ** ****** ***** **** **** **** **** ***** ***** **** **** *** ** *** *** * ***** *** **** ***** * *** *** ***** ***** *** **** **** * *** ** *** ***** *** ***** ***** **** **** ***** **

 

اون اسمش ساکشنه ی بچه :))

ای خدا... 

 

و خب اون بچه ای ک مامان باباش ترسونده بودنش... ای... چی بگم... واقعا کاش الکی نترسونیم بچه هامون رو :(

واقعا استرسش رو پیدا کردم. دعا کنین وگرنه بی هوپ میشین!

فکر میکنن اینطوری بچه رام میشه نمیدونن پدر خودشون و مارو درمیاره
شارمین امیریان

سلام

من حوصله شماره‌گذاری ندارم؛ خودت ببین هر کدوم مربوط به کدومه ! 🤦‍♀️

 

 

به نظر من زیادی قاطع نبودی، به اندازه کافی قاطع بودی.

 

منم بین جوراب‌های تا به تایی که تا حالا دیده‌م، همین پفک‌نمکی‌ها رو بیش‌تر از همه دوست دارم. بعدشم باب اسفنجی و پاتریک! 🙈😅 خیلی دلم می‌خواس اون موقعی که پسره در مورد جوراب‌های تو با خواهرش حرف می‌زد اون‌جا بودم!

 

سر دلت مونده بوده بهش بگی انقد عکس بچه و شوهرت رو نذار! 😉

 

کمرم رگ به رگ شد از ترجمه‌ی کمرگل!

 

 

 

دیگه همین! :)

سلام
انقدر سختن که خودمم حال نوشتن دوبارشون رو ندارم :-)))
فدای تو بشم من :-*

باب اسفنجی و پاتریک ندارم که 🥲 باید برم بخرم. پسره توی خونشون رفته بود حرف زده بود منم ندیدم.

واقعا سر دلم بود. چون ده سال بود خودشو ندیده بودم فقط عکس بچشو هی لایک میکردم

من فکر کردم شوخی میکنه ولی جدی بود :-))))

آتنه

چه جوری جفت پاهاتو با اون همه دم و دستگاه میاری بالا؟...واقعا دوست دارم یه بار یکیو تو این پوزیشن بیینم!

نمیدونم،ولی گاهی فکر میکنم خانوما اول وارد بشن،خانوما نباید حساب کنن،خانوما موقع بحث و دعوا باید صبر کنن مرده بره جلو،در رو واسشون باز کنیم خودش دست نداره!یه جور حس جنس ضعیف بودن به ادم میده،فکر میکنم روش های بهتری واسه احترام گذاشتن به یه ادم هست به جای این کارا...تازه به شکل غریبی وقتی یکی که نشناسمش،و ارتباطی نداشته باشیم،زیاد عصبانی میشه،یا الکی داد و بیداد میکنه،خنده‌م میگیره!از اینکه چه جوری ممکنه اینقدر عصبانی باشه طرف!مخصوصا اگر من عامل عصبانیتش باشم...خلاصه نمیگم درک نمیکنم،ولی خوشم نمیاد،گاهی پیش میاد اقایی که همراهم هست رو بزنم کنار خودم کار رو بگیرم دستم...

اینقدر از بچه حرف گوش خوشم نمیاد که!،بچه باید لجباز و سرتق باشه،پیر کنه ادمو!:-/،من از مزه دهن بدم میاد،صبحا قبل و بعد صبونه!،کلا بعد از غذا،مسواک میزنم،بقیه روزم ادامس دهنمه:-/

یکی از سخت ترین کارا اینه با کسی که مدت زیادی ندیدمش،و اصلا یادم رفته طرف کی بود چی بود،مکالمه طولانی داشته باشم که توش تنها چیزی که اتفاق نمیوفته مرور خاطراته،اساسا گند میزنم!،درکت میکنم خلاصه،وضعیت بدی بوده...

دندون پزشکی و ارایشگاه ادم باید لباس شنتره،پنتره بپوشه،مگر اینکه دندون پزشک و ارایشگر اشنا باشه!البته شایدم قرار داشته!

کلا انتقال ندادن باور ها به بچه ها،کار سختیه،چه باوری باشه که از نظر ما درسته،چه غلطه،واقعا هرچی بیشتر میگذره،بیشتر میفهمم با وجود تموم حرف گوش نکن بودنم،دقیقا شبیه مادر و پدرمم.

پوزیشنش آبروبره! من زیادی راحتم با بچه ها. همینطور که رو صندلی نشستم یا جفتشو با هم میارم بالا یا تک تک! توضیح هم میدم که این که قرمزه کفشدوزک از نمای نزدیکه اونی که سبزه روی برگه نشسته!!
دقیقا همینطوره. سر اون خاطره ی قبل عید که رمزدارش کردم، دعوا با مغازه مرغ فروشی و رفتار من رو بخاطر بیار. خوشم نمیاد وقتی خودم زبون دارم کسی جام دفاع کنه. البته منکر این نیستم وقتایی بوده که عقب ایستادم تا پدرم یا کسی که باهاشم جلو برن ولی اکثرا خودم حقم رو میگیرم.
قبلا هم گفتم بابام از بس ترسیده که من به مردم تذکر میدم ماسکتون کو اخیرا دستمو میگیره از مغازه میاره بیرون و میگی چیزی نگیا! در این حد.
ببین غیر از دندونپزشکی منم از بچه سرتق خوشم میاد که کل کل کنم باهاش. چون خودمم سرتقم.
من در اون حد حساس نیستم.
افرین خوب درکم کردی. اخه مسئله این بود توی دبیرستان هم صمیمی نبودیم از دور سلام و علیک می کردیم. 
دقیقا. به نظر تیشرتش مارک بود و میترسید چیزی بریزه روش که نره دیگه.

درسته ولی نه اینکه مسواک نزن قلبت سوراخ میشه! یه جایی هم گفت وای استخون هام داره میسوزه. دقیقا مثل یه پیرمرد

نرگس بیانستان

اگه راستش رو بخوای در واقع وقتی همکار میشه و عااالی همکار میشه ک با طرف دوست بشه

ولی خب با اینکه پزشکش متخصص اطفال بود اصلا وقت نذاشت و خب طبیعتا انتظار من از پزشک متخصص اطفال اینه که بدونه داره با بچه سر و کله میزنه نه ادم بزرگ کع بگه خب دهن تو باز کن و طرف باز کنه :/ انتظار دارم برای مراجعه کننده اش وقت بذاره 

نمیدونم والا شایدم من اشتباه میکنم، ولی ب نظرم اونی ک کار با بچه رو انتخاب میکنه باید عاشق بچه ها باشه ن عاشق پول در آوردن صرفا :(

 

 

مرسی از راهنمایی ات

عزیزم اکثر بچه ها همینن. منم سعی میکنم تا جایی که بشه رفیق شم باهاشون.
ایشالا تجربه جدیدتون بهتر باشه. درست میگی :-)

قربونت
نرگس بیانستان

خدا نکنه بچه :))) امیدوارم تا بازنشستگی بیای هی بنویسی هوپ و بیماران در هفته ای ک گذشت شماره هشت میلیون و نهصد و هفتاد و چهار :)))))

 

 

در اون حد نه دیگه. نهایت ماهی یکی! یعنی تا اون وقت هستیم؟ :-))))
مهرناز

سلام،خسته نباشید.برای همه پزشکهای ساکن تهران که پیامک تزریق واکسن امده است.خیلی عجیب است که برای شما نیامده است ونزدید؟ساکن تهران هستید؟

سلام سلامت باشین
من دندونپزشک بخش خصوصی هستم و در اولویت بعد از پزشک و دندونپزشک بخش دولتی. 
و نه برای من پیامکی نیومده فقط گفتن ثبت نام کنین. 
خیر
مهربانو

هوپی جانم خسته نباشی 

نه فقط باورهای غلط رو به بچه ها منتقل میکنند وباعث ترسشون از چیزایی مثل مسواک زدن میشن، بلکه گاهی کاری میکنن که بچه ها تمام آینده ی خودشون و اشخاصی که بعدا تو زندگیشون میان رو نابود می کنند 

 

اون دوموردی که ضایع شدی رو خیلی هم خندیدم هم یاد ضایع شدنای خودم افتادم 

قول میدم برای پیرمرد دعا کنم 

سلامت باشی مهربون :-)
و وقتی بهشون میگی اشتباه داری منتقل میکنی قبول نمیکنن! اخرش گفتن اسم اون خمیردندونی که میگی واسه دندونا بد نیست رو بنویس بخریم واسش. گفتم واقعا هیچ کدوم بد نیست بخرین یه فلورایددارشو.

دو مورد؟ :-/ یه بار ضایع شدم. دومیش کدوم بود

ممنونمممم

دقایقی بعد: مثل اینکه بیشتر دو مورد حتی ضایع شدم.
ربولی حسن کور

سلام

همه این ها را نوشتم و پرید دوباره مینویسم!

پرومتیم. به عنوان یه مرد تحسینتون میکنم متاسفانه بعضی ها یاد گرفتن همه جا کارشونو با داد و فریاد پیش ببرن

ساماریم. خدایی من هم فقط شبها مسواک میزنم 

یوروپیم. شش ضلعی؟ یعنی چطوری شده؟!

گادولینیم. پسره (ببخشید) به مرگ گرفته که به تب دومی راضی شدین!

تربیم. حالا راستشو بگین. این همه تاکید برای چی بود؟!

دیسپروزیم. یعنی ساقه گل؟!

هولیمم. خوشحالم که به جای شما نبودم!

اربیم. چه تی تیش!

تولیم. کی بود حالا؟

ایتربیم. امیدوارم که بیان

لوتتیم. زن بیچاره 

هافنیم. همین که دندونهای طبیعی شو داشته خودش خیلیه 

تانتال. دارم فکر میکنم کدوم شخصیت کارتونی بوده؟

تنگستن. چه عذابی کشیده بچه بیچاره 

 

سلام
عه دکتر ربولی دوباره؟ قرار شد نظر طولانی ها رو قبل ارسال کپی کنین که پرید تو کیبوردتون باشه دیگه.

پ- مرسی ^_^ مخصوصا وقتی ببینین توی اون محیط همه خانمن و حراستی نیست بیشتر جری میشن انگار.
س- خدایی کارتون اشتباهه. صبح رو هم حتما باید اضافه کنین نخواستیم سه بار در روز!

ی- هیچ جوری نمیتونم تصور کنم چطوری دندونی که از رو به رو نهایت چهار ضلعی دیده میشه رو ٥-٦ ضلعی ونیر کردن و جذاب هم شده!!
گ- نه جدی خواهرش بیمار همکاری بود خودش خیلی اذیتم کرد.
ت- میدونین چون تنها چیزی که سال های اخیر از زندگیش نشون داده بود شوهرش و بچه اش بود، واقعا موضوع مشترکی به ذهنم نرسید و سوتی بدی بود.
د- شاید ، واقعا خودش هم توضیح خاصی نمیدونست واسه اسمش.
ه- ایشالا جای من هم خواهید بود. حسش عالیه :-//
ا- اتفاقا ته ذهنم چنین جمله ای اومد.
ت- دختر اقوام که پیچوندمش در یکی از پست های اخیر!!
ای- همش میترسم به جای ٤ ماه دیگه یک سال بعد بیان و شاکی بشن که دندونمون از دست رفت.
ل- بیچاره من که باید این همه درد رو ببینم و بی احساس برخورد کنم. :-/
ه- همه قدامی ها رو اکس کرده بود. دو سه تا اون عقب داشت و تاکید کرد فقط اونی که درد میکنه رو بکش.

ت- شخصیت کارتونی نبود. به صورت کارتونی و شبیه به خودش طراحی شده بود! 
تن- و بازم اینجا نقش دکتر بیچارش رو فراموش نکنین :-)))
یاسی ترین

بزار اول از همه سوالی که ذهن منو به خودش مشغول کرده بپرسم

چرا پس آلما از هیچی نمیترسم 😂😂😂😂 

حتی از چیزایی که واقعی هستن و ما قصد نداریم گولش بزنیم

لامصببببب چه بچه‌هایی پیدا میشن اون گفت قورت بدی میمیری تو چرا باور کردی 

الما بود به ریش من خندیده بود 😂😂😂😂

خب خوبه که بچه شجاع پرورش دادین. از چه چیز واقعی که باید بترسه نمی ترسه؟

ببین بچه انقدر ترسیده بود که من گفتم الان سکته میکنه. فکرشو بکن امپولشو خورد و چیزی نگفت ولی از ترس سوراخ شدن قلبش می لرزید. هیچ جوری باورش نمیشد باباش دروغ گفته باشه.
یاسی ترین

از اینکه اگر مسواک نزنه دندونش خراب میشه

از بلندی و پرت شدن از جاهای بلند هرچی میگم نرو روی کابینت و میز و... همش در حال صخره‌نوردیه تو خونه.

از برق :/ که مثلا به پریز کار نداشته باشه.

از گاز و آتیش 

از چیزای برنده مثل چاقو قیچی سوزن 

البته ما بهش فضا زیاد میدیم ولی خیلی هم به هشدارهای ایمنی توجه نمیکنه :/

 

دلم برای بچه‌هه سوخت طفلکی ☹☹☹

فکر کنم سنسور دردش غیرفعاله! :-)))))
زیادی شجاعه ماشالا ولی دندون هاشو خودتون به زور مسواک بزنین.


x

هوپ ازت ممنونم بابت راهنمایی مسواک صبح 🌹

قربانت مالاکیتی جان
حامد سپهر

شما هم حتما باید واکسن بزنین چون کارتون خیلی ریسک داره یا شاید هم لازمه کسی که میاد دندون پزشکی تست کرونا بده

خدایا خودت مراقب اون پیرمرده باش:)))

یه سوال اینکه جدیدا شایع شده فلوراید خیلی مضره و اکثرا مردم دنبال خمیردندونهای بدون فلوراید یا مسواک زدن با نمک و جوش شیرین هستن ،چقدر درسته؟

بله ولی گویا اولویت الان با افراد دیگه ای. بذارین دهنم بسته بمونه نیان در اینجا رو تخته کنن.
فقط خود خدا میتونه مراقبش باشه :-((

والا این شایعه رو من نشنیدم فقط یه جمله میگم: نسل جدید مردم اسکاندیناوی caries free یعنی بدون پوسیدگی هستن. چون توی آب آشامیدنیشون به مقدار مناسب و نه زیادی که مضر باشه، فلوراید هست و این فلوراید جزو ساختار خود دندون شده.
مامان طلاخانوم

سلام دکتر هوپ جان 

جا داره منم از شما تشکر کنم بابت اطلاعات مفید بهداشت دندان 

من از دسته کسانی بودم که صبحا مسواک میزدم ولی  مسواک شب و نخ دندون رو  تنبلی میکردم.   آشنایی با شما باعث شد که همیشه نخ و مسواک شب رو داشته باشم. و همینطور دخترم هم همراهیم میکنه و مرتب  شب و صبح مسواک میزنه 

خیلی خیلی ممنون دکتر جان بابت اطلاعات مفیدتون

شنیدن این حرفا از زبان یک دوست دندانپزشک خییییلی موثره😘♥

سلام مامان طلاخانوم جان :-)
مرسی که روز دندونپزشک رو بهم تبریک گفتین ولی متاسفانه خصوصی بود نمیشد جواب داد. 
الان چشم هام قلب قلبی شدن انقدر ذوق کردم از خوندن نظرتون.
خداروشکر که مفید بودم از این راه براتون.
واران ..
خیلی منتظر این پستت بودم :)
بلاخره نوشتی ولی من با تاخیر خوندم :)
مهم اینکه از اول تا آخرش رو به حمدالله خوندم :))
حالا یه متنی رو دیشب داداشم بهم داد بخونم هنوز ۴ خطش رو خوندم :))
ولی پست تو رو اگر بدونه داداشم که این همه من خوندم شاکی میشه چرا اون متنی که بهم داده رو هنوز نخوندم :))

سلام و خدا قوت به شما هوپ نازار
هم بابت این پست که نوشتی هم بابت شغلت !

موفق و سلامت و منصور باشی خویشکه ❤❤


خوشبحال اون بچه های که تو رو دیدن :)


+
منم جوراب های تابه تا رو و حتی پفک نمکی ها رو دوست دارم ولی منتها برای کادو دادن :)))
مثلا دوست داشتم کلهمش رو بگیرم و تک تک هدیه بدم به دوستای که عاشق جوراب های تابه تا و از این نوع هستن :))
خودمم دوستشون دارم اونقدر که اگر بگیرم احتمالا نپوشمشون :دی و بذارم یادگاری بمونه برام 😅
عین کلاغم من چیزهای که خیلی دوست دارم و میبینم خوشگله رو فقط نگه میدارم 😅😅


++
بجای اینکه برای پیرمرده دعا کنم اجازه بده ویژه برای خودت دعا کنم که ایشالا از خطرهای این بخش در امان باشی و بهت سلامتی و برکت به روزیت و کارت بده ❤


+++

این مورد آخر فلوراید و مسواک رو متاسفانه داداش یکی به آخرم یه زمانی اینو میگفت و اصلا از خمیردندون استفاده نمیکرد:|
بعدش کم کم به راه راست هدایت شد :))
اونم توسط خواهرزاده ام بلاخره هدایت شد .


++++
ان شاء الله به زودی واکسن بسمت شما بیاد و شما هم واکسن رو بزنین !


البته با این وضعیت لاکپشتی که وزیر و دست اندرکاران تو این امر دارند بزودی اش معلومه نیست کی بشه:|:)
ولی ما دعای خودمون میکنیم !
کاری که ازمون برمیاد همین دعاست :)


دیگه همین من برم ساعت ۴ شد :)
برم به کارام برسم :)
تا درود دیگر بدرود هوپ گیانم خویشکه ام :**


چرا منتظر بودی؟ :-)
خداروشکر که خوندی. الان میتونم به داداشت فخر بفروشم.

سلام و خداقوت به خودت که تونستی تعطیلات عید و اون همه مهمونی رو هندل کنی.

نه این جورابا رو باید بپوشی و عشق کنی. البته خیلیا کلکسیون جوراب دارن و استفاده اش نمیکنن.

فدای تو. واسه جفتمون دعا کن :-*

بالاخره هر کسی از یه زمانی باید درست مسواک بزنه. باریکلا به خواهرزادت

ایشالا. امیدی ندارم به این زودی بهم بزنن. ولی واقعا آرزو دارم هم به ما بزنن هم به شما به زودی.
بدرود عزیزکم
یاسی ترین

آره باقی سنسوراش هم اتصالی دارن 😁😁😁

دهنش رو که باید باز کنه من براش مسواک بزنم 😑

یه مدت گفتم تو فقط دهنتو باز بزار همین 

من برات میزنم 

بعد یه مدت گفت نه دوست ندارم 

وقتی هم میگه نه یعنی نه

الان یه هفته‌ای میشه با انواع اقسام تشویق داره خودش میزنه فکر کنم تا هفتاد درصد داره درست میزنه 

فعلا بهش گیر ندادم که عادتش تثبیت بشه تا بعد بریم سراغ کیفیت مسواک زدن 😂

سن لجبازیشونه دیگه. پس اگه به هیچ صراطی مستقیم نیست زیر نظر شما مسواک بزنه و تاکید کنین حتما دندون عقبی ها رو تمیز کنه یا بگین بذار عقبی ها رو من واست بزنم یا شب ما میزنیم واست فردا صبح خودت بزن.

خوب کاری میکنین
واران ..

سلام 

آخه این پستتو دوست دارم :)

چون حس میکنم وقتی این پست رو مینویسی داری با تک تک مون حرف میزنی :)

و حرف زدنت رو دوست دارم :)

و حس میکنم اون لحظه که داری این پست رو مینویسی حالت به نسبت بقیه روزها بهتره ان شاء الله :)

این نوع پستت ، زندگی توش جریان داره :)

به هر حال وقتی این پست رو مینویسی من میگم خدا رو شکر هوپ الان که اینو نوشته حالش خوب بوده ❤

یعنی امیدوارم همین بوده باشه و موقع نوشتنش روزگار بر وفق مرادت بوده باشه :)

بفروش بفروش :))))

 

 

+

ممنونم 

 

++

فعلا که دسترسی بهشون ندارم ولی بگیرم حتما میپوشمشون :)

نه نه من کلکسیون جوراب ندارم :))

 

+++

ممنونم :*

خدا حفظتون کنه ❤❤

حتما ❤

 

 

 

 

بازم ممنونم :*

مواظب خودت باش هوپ هنآس ❤❤

سلام دوباره

عزیزم... حالا حال و هوام هم خوب نباشه. اون لحظه یه فراغتی پیدا کردم که نوشتمش و از نوشتنش حالم بهتر میشه.

من هم هر از چند گاهی بعد از شیفتام سریع میرم میخرم و میرم خونه

تلاش خودمو میکنم تو هم بکن :-*
مهسا راستین

سلام :))

حس میکنم تو چند سری اخیر این پست های هوپ و بیماران جذابتر از قبل شده^__^ 

در مورد پرومتیوم واقعا کیف کردم، کاش همه ما خانوما این قاطعیت رو یاد بگیریم.

ساکشن عااالی بودا :)))))) فقط ری اکشن و چهره‌ی شما اون موقع دیدن داشته :)))))))

جوراباتونم خیلی باحالن من جای بچه ها بودم کلی کیف میکردم با این حرکت :)))

و اون کمرگل تیر خلاص بود:)))) یاد نون خ افتادم که بهش گفتن گسل یعنی چی، گفت گسل دیگه...یعنی گُ ، سَل :))) بعد طوری رفتار کرد انگار که خیلی بدیهیه که گسل یعنی گ سل :))) حالا ایشونم گفته یعنی کمرِ گل😌

دیگه اینکه پیرمرد هم ان شاالله که سلامت باشن.

و در مورد آخرین قسمت پست، هر چی بیشتر میگذره بیشتر متوجه این میشم که رفتار با بچه ها چقدررر میتونه سخت باشه و مستقیما روی شخصیت و سرنوشت آینده‌ش تاثیر بذاره. خیلی پیچیده به نظر میاد.

 

و در آخر هم خداقوت به شما مرسی که مینویسید :)

اسمم بهتر شد؟:دی

سلام بر مهسای راستین. اره اینطوری یادم میمونی قاطیت نمیکنم :-))

واقعا؟ خودم متوجه نمیشم چی شده که اینطوری حس میکنین.
البته مواردی هم هست که قاطعیت من توش لنگ بزنه ولی خب سعی میکنم بهتر هم بشم.
زدم زیر خنده :-))

دقیقا همینطوری معنی اسمش رو توضیح داد بنده خدا.
همینه. والد شدن به این راحتی که به نظر میاد نیست. خیلی خیلی سخته.

ممنونم مرسی که میخونی
نیمچه مهندس ...

میدونی،این شایعه فلوراید برای دندونا بده و حتی باعث پوسیدگی میشه رو مردم از پزشکی سنتی گرفتن.بسیار از آدمایی که این پزشک ها رو دنبال میکنن شنیدم که دکتر فلانی گفته.یادمه چند سال پپش به یکی که تو وبلاگ خودت گفته بود دکتر روازاده گفته مسواک پلاستیکی نزنین و با چوب نمیدونم چی مسواک بزنین گفتی که فقط یه چیز میگم،دندون های خود روازاده رو ببین:)

واقعا به جوابت خنده ام گرفت.چون حقیقت محضه.

احسنت 
احسنت
احسنت
دقیقا جوابم همین بود خوب یادت مونده. توی اون کلیپ دندوناش زرد و حال بهم زن بود. حتی دو سال ممنوع شد از هر گونه طبابت
هیـ ‌‌‌ـچ

کسی که حرف حساب حالیش نمی‌شه رو باید به زبونی که می‌فهمه، ترجمه کنی :|

چشمت بی‌بلا خانوم کوچولو :)

احتمالاً پسردایی محترم به فتوشاپ مسلطن :))

جوراب پفک نمکی و کفشدوزکی؟ حقیقتاً اگه خانمی تو زندگیم بود یه ست کامل از این جوراب گوگولیا براش می‌خریدم ذوق کنه، منم ذوق‌مرگ شم از ذوق کردنش :))

از این سوتیا همه میدن، زیاد بهش فکر نکن ;)

افغانستانیا خیلی اسمای جذاب زیاد دارن، خوشم میاد :)

یه بارم یکی از اقوام به دختر کوچولویی گفته بود «چه جیجی‌های قشنگی زدی» که دخترک هم گفته بود «جیجی چیه، اینا لاکن» :|

یه منطقی هست که میگه پوست تنم رو راحت‌تر می‌تونم بشورم تا لباسم :))

ابهت را از هوپ بیاموزید D:

ناآگاهی شاخ و دم نداره که رفیق من، دقیقاً همین شکلیه که باید ازش تعهد بگیری :|

کاش همهٔ جلادها مثل تو دلسوز بودن :)

بلایی که تعصب به سر مغز میاره رو بعید می‌دونم الکل و ماری‌جوانا و کوکائین هم بیارن :|

اون بندهٔ خدا با اون هیبت هم دل داره! مثل منی که با این عظمت می‌شینم «گودزیلا علیه کونگ» می‌بینم و بابت کتک خوردن جفتشون اشک می‌ریزم :| :))

کاش والدین اصولاً تا وقتی صلاحیت پیدا نکردن، «والدین» نشن :|

(خدا قوت رفیق)

آفرین دقیقا واسه کسی که زبون منطق سرش نمیشه باید همینطور برخورد کرد.

واقعا تصور اینکه چطور دندون شش ضلعی کار شده و از نظر بقیه جذابه واسم عجیبه.

اخی... واقعا هدیه ی قشنگی میشه. :-) ایشالا به وقتش
چشم

درسته، ولی انتظار داشتم معنی اسمش رو قشنگ توضیح بده واسم.
اممم راستش جی جی به یه چیز دیگه هم میگن که من سانسور میکنم نمیگم!
دفعه دوم با یه تیشرت دیگه اومد و اصلا حساسیت نداشت روش :-)))

والا تو کارم شوخی ندارم که جدیم :-)))
 
چاکریم. البته از دلسوزیم کم شده ولی وجدان کاریم رو دارم هنوز خداروشکر

درسته

خیلی عجیب بود. اونقدر بداخلاق باشی بعد گاردت شخصیت کارتونی خودت باشه :-))))) ولی بله مردام دل دارن البته تو که احساسی هستی در کل.
ولی در کل راحت ترین کاریه که هر کسی به خودش اجازه میده انجامش بده بدون اموزش بدون صلاحیت.

مرسی ببخشین تاییدش دیر شد.

فامس (مهسا)

سلام

چندبار خوندم پست رو چند روز پیش ولی خب  نمی دونستم از کجا شروع کنم

 حالا بگم سر بعضی هاش خیلی خندیدم

بعضی جا ازدست مریضا  حرص خوردم

دلم می خواست بزنم تو گوش اون مردی که داد و بیدا می کرد:/

 

منم  یکی از همکلاسی هامو  که توی اینجوز حالتی  دیدم  سه بار پشت سر هم گفت  عکس پروفایلت  ضایع بود :/  چون با عکس پروفایلش  داداشش بود پیام داد منم نشناختم.... بلاکش کردم

 

بعد یه روز تو ی شهر دیدمش  اون شناخت منو  منم  نشناختمش بعدش که معرفی کرد  بحث پیام و بلاک رو پیش کشید  گفتم عکس ضایع بود  اونم می گفت داداشمه😂  نمی دونستم چطور جمعش کنم این حرفمو  تهش گفتم زنده باشن🤣

 

خدا قوت بهت...

امیدوارم  همیشه سالم بمونی💞

سلام فامس جان
از هر جایی دوست داری شروع کن :-)
نه نمیشه بحث رو فیزیکی کرد باید کلامی حرصش رو دربیاری.

:-))))
رو چه حساب خودش عکس پروفایلشو داداشش گذاشته بعد به تو گفته عکست ضایعه؟ همون بهتر بلاکش کردی :-))))

مرسی عزیزم 
تو هم :-*
فامس(مهسا)

نمی دونم والا. 

:-)
هیـ ‌‌‌ـچ

اگه از چشمت نمیفتم، اون مورد سانسوری رو منم می‌دونم ولی خب بهتره وارد جزئیاتش نشیم :))

مگه دیر شد؟ ;)

خوبه راضیم ازت :-))
آره دو روز بعد جواب دادم حالم بد بود
هیـ ‌‌‌ـچ

مهم اینه که الان دیگه بد نیستی، کامنت و اینا چیزای مهمی نیستن :)

ممنونم مترجان :-)
Blue girl

خداقوت هوپ جان

راستش من فوبیای دندون پزشکی و دندون درد دارم، بسیار بسیار... حتی با این که تا الان یه بارم دندون درد نشدم 😅 ولی بخاطر همین هر شیش ماه یه بارو میرم چکاپ تا اگه مشکلی بود راحت تر رفع شه

بخاطر همین فوبیاعه هروقت پستای اینجوریتو میخونم تپش قلب میگیرم قشنگ (اریتمی هم دارم)

هی به خودم قول میدم دفعه بعد نمیخونما، ولی باز دوباره😑

ممنونم
واقعا نمیدونم این فوبیا وقتی تجربه ای تا به حال نداشتی چطور توی ذهنت ایجاد شده. درسته کار خوبی میکنی چکاپ مرتب انجام میدی و نمیذاری دندون درد رو تجربه کنی ولی وقتی می بینی انقدر با خوندن این پست ها اذیت میشی، به فوبیات باید مازوخیسم (خود آزاری) رو هم اضافه کنی :-)))
نخون دختر. نخون 
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan