- يكشنبه ۳ تیر ۹۷
- ۱۵:۴۶
دختر قدبلند و لاغرِ ٢٨ ساله با دوست حرّافش اومدن توی اتاقم. دندونش رو معاینه کردم و گفتم که کشیدنیه ولی باید عکسش رو داشته باشم تا بکشم. شروع کرد به اصرار که عکس ندارم و اصلا عکس نمی خواد و بکش. من هم گفتم نمی کشم. می دونین؟ اوایل خیلی بدون عکس دندون می کشیدم که باعث می شد به نوعی دستم بره تو پوست گردو؛ چون هیچ تصوری نداشتم الان این دندون تا کجا پوسیده است؟ ریشه اش چقدر بلنده؟ چند ریشه اس؟ ریشه اش کرو ( انحنا، خمیدگی در ریشه) داره یا نه؟ انکیلوزه ( فک جوش) یا نه؟ یا بدتر از همه نکنه همانژیوم زیر دندون باشه؟ کورکورانه نیرو وارد می کردم و تاج خرد میشد و ریشه می شکست و حالا خر بیار و باقالی بار کن! دندونی رو که به راحتی با نیروی صحیح و دیدِ باز می شد بکشم، شکونده بودم و باید کلی بهش وَر! می رفتم تا بتونم خارجش کنم. ازونور اگه همانژیوم زیر دندون باشه و دندون رو بکشی، مریض انقدر خونریزی می کنه که حتی ممکنه بمیره! اینه که الان معاینه می کنم، اگه احساس کنم نیاز به عکس داره، به هیج وجه بدون عکس دست به دندون نمی زنم و البته توصیه ی همه اساتیدمون هم همین بود که " بدون گرافی هرگز! واسه خودتون دردسر درست نکنین. "
این دختر هم دید من رفتم نشستم سر جام و از کشیدن دندونش منصرف شدم؛ یهو گفت که عکس دارم ولی تو خونمونه. گفتم مال کِیه؟ گفت: قبل از ماه رمضون. گفتم خوبه برو بیار. گوشی آیفونش رو درآورد و با پدرش تماس گرفت تا عکس رو واسش بیاره. ده دقیقه بعد با عکسش اومد. بهش نگاه کردم خیلی داغون و قدیمی بود. گفتم: گفتی مال کیه؟
-قبل ماه رمضون
گرافی رو چرخوندم و به تاریخش نگاه کردم: ٩٥/٨/١٤. اخم کردم: اینجا نوشته سال ٩٥ که!
رنگش پرید. گفتم: واسه چی دروغ میگی به من؟
-عه عه... ببخشین. ترسیدم نکشین واسم. دکتر فلانی ( دندونپزشک یکی از مراکز دیگه شهر) دندون عقلم رو از روی همین عکس کشید.
-شانس آوردی دندونت توی این عکس قدیمی یه هاله ای ازش پیداست ولی دلیل نمیشه من رو احمق فرض کنی! دفترچه ات رو بده.
دفترچه اش رو باز کردم. عکس یک خانم مسن اولین صفحه چسبیده بود. از دروغ هاش عصبی شده بودم. دفترچه رو هل دادم سمتش: با دفترچه فرد دیگه کار نمی کنم واست.
-عه خانم دکتر فلانی عقلم رو با همین دفترچه کشید.
-اصول ایشون با من شاید فرق داره. من با دفترچه فرد دیگه کار انجام نمی دم. مشکلی داری برو مرکز همین خانم دکتری که میگی واست بکشه.
-نه می خوام شما بکشی. تعریف شما رو شنیدم.
-من با دفترچه خودت فقط می کشم. نداشتی آزاد حساب میشه.
-خیلی سخت میگیری خانم دکتر. آزادش چقدره؟
-٢٤ تومن
-با دفترچه چقدر؟
-٧ و خرده ای.
-خب نمیشه که تفاوتش خیلیه!
-نه همچین زیاد هم نیست؛ این دندون داغون تو که هر جا رفتی قبول نکردن؛ بری مطب شخصی حداقل سه چهار برابرِ قیمتِ آزادِ اینجا باهات حساب می کنن.
-حالا بکش با همین دفترچه.
-نمیکشم واسم مسئولیت داره. از لحاظ قانونی و شرعی هم درست نیست.
-این همه دزدی میشه تو این مملکت حالا شما گیر این دفترچه ای خانوم دکتر؟
-بقیه به من ربطی ندارن. من نمیخوام تو این دزدی سهیم باشم. قانون شخصی من اینه.
این مکالمه ی طولانی حدودا ده بار با همین جزئیات بین من و دختر و دوستش تکرار شد ولی من زیرِ بار نرفتم. آخر سر خسته شدم و روم رو برگردوندم و حواسم رو دادم به سیستم و نسخه هایی که باید وارد می کردم. رفتن بیرون و ده دقیقه بعد دوباره برگشتن که باشه آزاد بکش واسم. سریع دندونش رو کشیدم و گاز رو فشار دادم روی لثه اش و گفتم: پاشو. همونطور که با دهان پُر تشکر می کرد که چقدر خوب کشیدی، گفت: ولی خیلی سخت میگیری!
قسمت جالب ماجرا این بود که گفتم اسمت چیه؟ گفت: یاسمین. کد ملیش رو زدم توی سامانه صفحه ی آزاده نامی باز شد که اصلا دندون عقلی تا به حال نکشیده بود!! گفتم: اسمت رو هم الکی میگی؟ دندونت رو هم که قبلا نکشیده کسی با این عکس قدیمیت. برو تا بیشتر از این بهم دروغ نگفتی!
شاید بگین چرا همون اول بدون عکس و با دفترچه ی مادرش واسش نکشیدی که انقدر مخت رو نخوره؟ روزی حداقل دو سه تا بیمار این مدلی دارم که بحث می کنن، میخوان حرف حرفِ خودشون باشه ولی من جلوشون می ایستم و میگم: قانون رو من تعیین می کنم نه شما!
من از همون اول یک سری اصول واسه خودم گذاشتم که دوست ندارم زیر پا بذارمشون؛ چون وقتی شروع کنی حتی واسه یکی دو نفر به این اصول عمل نکنی، شُل میشی و برای بقیه هم میگی: طوری که نیست، حالا اینم روش! همه انجام میدن واسه چی من انجام ندم؟ اصولم یکی همین ننوشتن توی دفترچه دیگرانه. دومی فقط با عکس کشیدنه و آخری هم گواهی دروغ ننوشتنه! اوایل طرحم بود که دفترچه یکی از فامیلِهای پذیرش رو پس فرستادم و قاطع گفتم: گواهی نمی نویسم. به من ربطی نداره که سه روز نرفته سرکار و بجاش رفته سفر. درسته مسئول پذیرش بهش برخورد ولی الان راحت شدم چون همه یاد گرفتن که فلانی گواهی نمی نویسه! هر چی هم می خوان پشت سرم بگن، واسم مهم نیست. شاید خیلی خودشیفته طور باشه ولی چیزی که برام اهمیت داره اینه که خیلی از مریض ها و حتی افراد شبکه من رو به بقیه دندونپزشک های اینجا ترجیح میدن و کارم رو قبول دارن، چون خیلی بازخورد مثبت از گوشه کنار به گوشم رسیده. حالا پیش یک عده منفور بشم چون خلاف قانون عمل نمی کنم، چه باک؟
- ۵۱۲