- دوشنبه ۲۸ مرداد ۹۸
- ۲۲:۲۴
١- دخترک هفت ساله رو به توصیه ی همکارم که بیمار اطفال قبول نمی کنه، روی یونیت خوابوندم تا دندونش رو پالپوتومی کنم. پدر و مادرش بالای سرش ایستادن. چهره ی مرد برام آشنا بود: شما دکتر فلانی نیستین؟
- بله خودم هستم.
-من قبلا مریضتون بودم توی کلینیک کاردرمانی برای زانوم!
دکتر لبخند زد. ولی دختر کوچولوی لوسش بیچاره ام کرد تا اجازه داد واسش کار کنم!
٢- حقیقتا خودم به شخصه هنوز جرئت ندارم طراحی لبخند انجام بدم. شده دو تا سه دندون قدامی رو کامپوزیت ونیر کنم تا با دندون های دیگه هماهنگ بشن، ولی اینکه شروع کنم مثل خیلی از همکارهام فقط کار زیبایی انجام بدم و اکثرا گند! بزنم توی لبخند بیمار ( و باز هم اکثرا به خواست خود بیمار!)، ازم واقعا برنمیاد. نمونه اش دندون های پذیرش بود که یکی از دکترها دندون های قدامیش رو ونیر کرد ، وقتی کارش تموم شد بهم نشون داد و گفت: چطوره خانم دکتر؟
در حالی که به دندون های درشت شده و زیادی سفیدش که تماما لبه هاش زاویه نود درجه داشت نگاه می کردم، گفتم: مبارکت باشه!
چی می گفتم بهش؟
٣- دختر هم سن و سال خودم بود. دو تا دندون لترالش (پسین!) رو ترمیم کردم. در مدت زمانی که منتظر بودم بی حسی اش اثر کنه تا دندون عقل پوسیده اش رو بکشم، شروع کردیم به صحبت و لا به لای حرف هاش گفت: خوش به حال مادرت که دخترش دندونپزشکه!
٤- وقتی دندون عقل مریضِ بالایی رو کشیدم و لازم به ذکره که توی کلینیک ها معمولا فقط یه دکتر رو توی یه روز مخصوص می ذارن برای کشیدن دندون ها و بقیه دندونپزشک ها زیر بار کشیدن نمیرن، خلاصه که پذیرش ذوق کرد و بدو بدو اومد: یه آقایی یه دندونی دارن که عصب کشیه ولی میخواد بکشه، می کشین شما؟
-نه من دندون قابل نگهداری رو به هیچ وجه نمی کشم.
رفت و اومد دوباره: مرده قبول نمیکنه بره میگه خودم باید با خانم دکتر حرف بزنم.
مرد اومد. قد بلند. چهارشونه و با چهره ی پشمالو و موهای از ته زده شده. حقیقتا باید می ترسیدم از چنین هیبتی ولی زیر بار نرفتم و براش توضیح دادم حیف دندونته، دارو نوشتم که دردش بخوابه و گفتم بیاد پیش فلان دکتر که همه دندون ها رو می کشه. رفت و هفته ی بعد اومد و خواست همون دندون کذایی رو براش عصب کشی کنم. دندون سه کاناله بود. گفتم فقط کار اندوت رو انجام میدم، ترمیمش رو جلسه بعد بیا. اصرار پشت اصرار که تموم کن کارش رو مرخصی ندارم. قبول کردم. موقع بی حسی ازش پرسیدم: بیماری خاصی نداری؟ دارویی استفاده نمی کنی؟ اول سر بالا داد و گفت: نه ولی بعدش گفت: مشروب می خوردم، طوری که نیس؟
-نه طوری نیس.
وقتی مرخصش کردم. نرسم گفت: واسه ده روز دیگه که بهش مرخصی بدن، دوباره نوبت گرفت.
-مرخصی از کجا؟
-زندان دیگه. وقتی گفت مشروب می خوره و مرخصی نداره، پرس و جو کردم و فهمیدم از زندان میاد.
-آهان!
٥- به اندازه ی چهل تا پست طویله ی شباهنگ (نمیتونم با اسم جدید صداش کنم، سختمه! من هنوز تی رکس رو نفس نقره ای صدا میکنم!) می تونم در مورد اندو یا همون عصب کِشی، کُشی یا درست ترش تمیزکردن کانال دندون، غر بزنم. خدای من در همون لحظه ای که دیگه میگم ماهر شدم توش دندونی میاد که پدرم رو درمیاره تا کانال هاش پیدا بشه. مورد داشتیم دندون شش پایین که حتما حداقل سه کانال رو داره. یه کانال توی ریشه مزیال ( نزدیک به خط وسط دندون ها!) پیدا کردم، یکی توی ریشه دیستال ( دورتر نسبت به خط وسط) . بعد این دندون حتما حداقل دو تا کانال مزیالی رو داره. نبود. در حین گشتن یک کانال دیگه توی ریشه دیستال پیدا کردم. ولی باز کانال مزیولینگوال نبود! دیگه داشتم خودم رو شرحه شرحه می کردم که به آقای دکتر باتجربمون گفتم اومد پیدا کرد کانال کذایی رو. حالا کانال پیدا شد، تمیز کردن ریشه ها رو که می تونه باادب باشه و صاف ولی میتونه کِرو( انحنا) داشته باشه و باز اینجا بیچاره ات کنه. که این مرحله برای من راحت تر از مرحله قبل و بعدی که ابچوره (پر کردن ریشه دندون) است. یعنی خداااای من اولین گوتا رو گذاشتی، دومی اسپیریدر میره گوتا نمیره! و تو خودت رو می کشی تا تموم بشه این مرحله. بعد اون لحظه ای که کار مریض تموم میشه و میره تا عکس نهایی رو بگیره،
فقط زیر لب یا خدا یا خدا میگی. عکس میاد و خیالت راحت میشه ولی باز میگی باید بهتر بشم! و تازه اونجاست که می فهمی کمر و گردنت به شدت درد میکنه و انگشتات خم نمیشن.
درسته حتی اندازه ی ده روز از روزهای شلوغ طرحیم توی این چند ماه مریض نداشتم، ولی واقعا استرس کاریم چند برابر شده. هی به خودم انرژی میدم میگم اوایل طرحت هم اذیت بودی، یکم تحمل کن، عادت می کنی. تو می تونی و ... .
٦- مرد خوابید زیر دست خانم دکتر یونیت بغلی و حین نشون دادن دندونش گفت: خانم دکتر یه جوری درست کنین که عمری باشه!
خانم دکتر جوابی داد که خیلی حال کردم و از این به بعد حتما استفاده می کنم! : چند سالتونه؟
-٣٢
-شما این دندون به این محکمی رو ٣٢ سال نتونستی نگه داری، چطوری من تا آخر عمرت تضمین کنم درمان من می مونه؟
٧- پسربچه ده ساله رو با شکایت از اینکه دندون شیریش آبسه کرده آوردن و چشای من افتاد به دندون سانترالش (پیشین) که لبه اش به صورت اوریب شکسته بود و به شدت توی ذوق می زد. مورد داشتیم با دوستم رفتیم مغازه واسه خرید شلوار لی، فروشنده دندونش شکسته بود، انقدر روی اعصابم بود که وقتی دوستم توی اتاق پرو بود رفتم بیرون مغازه ایستادم تا نگاهم به فروشنده نیوفته!
این شد که به مادر بچه گفتم دندون شیریش رو که می کشم ولی دندون جلوییش چی شده؟ ماجرای زمین خوردن بچه رو تعریف کرد. راضیش کردم که دندونش رو ترمیم کنم. بچه ها معمولا تحمل کار زیبایی رو ندارن و زود خسته میشن. مرتب بهش می گفتم: یکم دیگه تحمل کن پسر خوب! عوضش دیگه راحت می خندی. مادرش گفت: بچم تا دو هفته با ماسک می رفت بیرون خجالت می کشید! الان دندونش مثل اولش شد.
-مثل اولش شد ولی حواست باشه پسر خوب که مثل دندون خودت نیست ها، چیز میز سفت باهاش گاز نگیر، خب؟
٨- راستش نه دیگه من اون دکترِ با اعصاب فولادین طرحم که بچه زیر دستم نعره بزنه و من کار خودم رو بکنم و نه بچه های اینجا به اندازه ی بچه های شهر طرحم قابلیت کنترل رو دارن! الان دو تا بچه ی ٤-٥ ساله دارم که دو جلسه است فقط اومدن واسه آموزش و آشنایی با محیط دندونپزشکی و نذاشتن دست به دندونشون بذارم و این خط این نشون ده جلسه دیگه هم بیان، باز نمی ذارن! ولی من دیگه حاضر نیستم به زور واسه اطفال کار کنم و باعث بشم تا آخر عمرشون از دندونپزشکی بترسن.
- ۴۵۲