هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (١٤)

  • ۲۲:۲۴

١- دخترک هفت ساله رو به توصیه ی همکارم که بیمار اطفال قبول نمی کنه، روی یونیت خوابوندم تا دندونش رو پالپوتومی کنم. پدر و مادرش بالای سرش ایستادن. چهره ی مرد برام آشنا بود: شما دکتر فلانی نیستین؟

 - بله خودم هستم.

-من قبلا مریضتون بودم توی کلینیک کاردرمانی برای زانوم

دکتر لبخند زد. ولی دختر کوچولوی لوسش بیچاره ام کرد تا اجازه داد واسش کار کنم!


٢- حقیقتا خودم به شخصه هنوز جرئت ندارم طراحی لبخند انجام بدم. شده دو تا سه دندون قدامی رو کامپوزیت ونیر کنم تا با دندون های دیگه هماهنگ بشن، ولی اینکه شروع کنم مثل خیلی از همکارهام فقط کار زیبایی انجام بدم و اکثرا گند! بزنم توی لبخند بیمار ( و باز هم اکثرا به خواست خود بیمار!)، ازم واقعا برنمیاد. نمونه اش دندون های پذیرش بود که  یکی از دکترها دندون های قدامیش رو ونیر کرد ، وقتی کارش تموم شد بهم نشون داد و گفت: چطوره خانم دکتر؟ 

در حالی که به دندون های درشت شده و زیادی سفیدش که تماما لبه هاش زاویه نود درجه داشت نگاه می کردم، گفتم: مبارکت باشه!

چی می گفتم بهش؟


٣- دختر هم سن و سال خودم بود. دو تا دندون لترالش (پسین!) رو ترمیم کردم. در مدت زمانی که منتظر بودم بی حسی اش اثر کنه تا دندون عقل پوسیده اش رو بکشم، شروع کردیم به صحبت و لا به لای حرف هاش گفت: خوش به حال مادرت که دخترش دندونپزشکه!


٤- وقتی دندون عقل مریضِ بالایی رو کشیدم و لازم به ذکره که توی کلینیک ها معمولا فقط یه دکتر رو توی یه روز مخصوص می ذارن برای کشیدن دندون ها و بقیه دندونپزشک ها زیر بار کشیدن نمیرن، خلاصه که پذیرش ذوق کرد و بدو بدو اومد: یه آقایی یه دندونی دارن که عصب کشیه ولی میخواد بکشه، می کشین شما؟

-نه من دندون قابل نگهداری رو به هیچ وجه نمی کشم.

رفت و اومد دوباره: مرده قبول نمیکنه بره میگه خودم باید با خانم دکتر حرف بزنم.

مرد اومد. قد بلند. چهارشونه و با چهره ی پشمالو و موهای از ته زده شده. حقیقتا باید می ترسیدم از چنین هیبتی ولی زیر بار نرفتم و براش توضیح دادم حیف دندونته، دارو نوشتم که دردش بخوابه و گفتم بیاد پیش فلان دکتر که همه دندون ها رو می کشه. رفت و هفته ی بعد اومد و خواست همون دندون کذایی رو براش عصب کشی کنم. دندون سه کاناله بود. گفتم فقط کار اندوت رو انجام میدم، ترمیمش رو جلسه بعد بیا. اصرار پشت اصرار که تموم کن کارش رو مرخصی ندارم. قبول کردم. موقع بی حسی ازش پرسیدم: بیماری خاصی نداری؟ دارویی استفاده نمی کنی؟ اول سر بالا داد و گفت: نه ولی بعدش گفت: مشروب می خوردم، طوری که نیس؟ 

-نه طوری نیس.

وقتی مرخصش کردم. نرسم گفت: واسه ده روز دیگه که بهش مرخصی بدن، دوباره نوبت گرفت.

-مرخصی از کجا؟

-زندان دیگه. وقتی گفت مشروب می خوره و مرخصی نداره، پرس و جو کردم و فهمیدم از زندان میاد.

-آهان!


٥- به اندازه ی چهل تا پست طویله ی شباهنگ (نمیتونم با اسم جدید صداش کنم، سختمه! من هنوز تی رکس رو نفس نقره ای صدا میکنم!) می تونم در مورد اندو یا همون عصب کِشی، کُشی یا درست ترش تمیزکردن کانال دندون، غر بزنم. خدای من در همون لحظه ای که دیگه میگم ماهر شدم توش دندونی میاد که پدرم رو درمیاره تا کانال هاش پیدا بشه. مورد داشتیم دندون شش پایین که حتما حداقل سه کانال رو داره. یه کانال توی ریشه مزیال ( نزدیک به خط وسط دندون ها!) پیدا کردم، یکی توی ریشه دیستال ( دورتر نسبت به خط وسط) . بعد این دندون حتما حداقل دو تا کانال مزیالی رو داره. نبود. در حین گشتن یک کانال دیگه توی ریشه دیستال پیدا کردم. ولی باز کانال مزیولینگوال نبود! دیگه داشتم خودم رو شرحه شرحه می کردم که به آقای دکتر باتجربمون گفتم اومد پیدا کرد کانال کذایی رو. حالا کانال پیدا شد، تمیز کردن ریشه ها رو که می تونه باادب باشه و صاف ولی میتونه کِرو( انحنا) داشته باشه و باز اینجا بیچاره ات کنه. که این مرحله برای من راحت تر از مرحله قبل و بعدی که ابچوره (پر کردن ریشه دندون) است. یعنی خداااای من اولین گوتا رو گذاشتی، دومی اسپیریدر میره گوتا نمیره! و تو خودت رو می کشی تا تموم بشه این مرحله. بعد اون لحظه ای که کار مریض تموم میشه و میره تا عکس نهایی رو بگیره، 

فقط زیر لب یا خدا یا خدا میگی. عکس میاد و خیالت راحت میشه ولی باز میگی باید بهتر بشم! و تازه اونجاست که می فهمی کمر و گردنت به شدت درد میکنه و انگشتات خم نمیشن.

درسته حتی اندازه ی ده روز از روزهای شلوغ طرحیم توی این چند ماه مریض نداشتم، ولی واقعا استرس کاریم چند برابر شده. هی به خودم انرژی میدم میگم اوایل طرحت هم اذیت بودی، یکم تحمل کن، عادت می کنی. تو می تونی و ... .


٦- مرد خوابید زیر دست خانم دکتر یونیت بغلی و حین نشون دادن دندونش گفت: خانم دکتر یه جوری درست کنین که عمری باشه!

خانم دکتر جوابی داد که خیلی حال کردم و از این به بعد حتما استفاده می کنم! : چند سالتونه؟

-٣٢

-شما این دندون به این محکمی رو ٣٢ سال نتونستی نگه داری، چطوری من تا آخر عمرت تضمین کنم درمان من می مونه؟


٧- پسربچه ده ساله رو با شکایت از اینکه دندون شیریش آبسه کرده آوردن و چشای من افتاد به دندون سانترالش (پیشین) که لبه اش به صورت اوریب شکسته بود و به شدت توی ذوق می زد. مورد داشتیم با دوستم رفتیم مغازه واسه خرید شلوار لی، فروشنده دندونش شکسته بود، انقدر روی اعصابم بود که وقتی دوستم توی اتاق پرو بود رفتم بیرون مغازه ایستادم تا نگاهم به فروشنده نیوفته

این شد که به مادر بچه گفتم دندون شیریش رو که می کشم ولی دندون جلوییش چی شده؟  ماجرای زمین خوردن بچه رو تعریف کرد. راضیش کردم که دندونش رو ترمیم کنم. بچه ها معمولا تحمل کار زیبایی رو ندارن و زود خسته میشن. مرتب بهش می گفتم: یکم دیگه تحمل کن پسر خوب! عوضش دیگه راحت می خندی. مادرش گفت: بچم تا دو هفته با ماسک می رفت بیرون خجالت می کشید! الان دندونش مثل اولش شد

-مثل اولش شد ولی حواست باشه پسر خوب که مثل دندون خودت نیست ها، چیز میز سفت باهاش گاز نگیر، خب؟


٨- راستش نه دیگه من اون دکترِ با اعصاب فولادین طرحم که بچه زیر دستم نعره بزنه و من کار خودم رو بکنم و نه بچه های اینجا به اندازه ی بچه های شهر طرحم قابلیت کنترل رو دارن! الان دو تا بچه ی ٤-٥ ساله دارم که دو جلسه است فقط اومدن واسه آموزش و آشنایی با محیط دندونپزشکی و نذاشتن دست به دندونشون بذارم و این خط این نشون ده جلسه دیگه هم بیان، باز نمی ذارن! ولی من دیگه حاضر نیستم به زور واسه اطفال کار کنم و باعث بشم تا آخر عمرشون از دندونپزشکی بترسن

  • ۴۵۲
مهدی ­­­­

4- زندان :))

5- میدونید که سر در نمیارم ولی مشخص بود چقدر زجر آور و درد آوره!

یکی از مشکلات جدیش همین پروسه ی بی حس کردن دندونه. بعضی دندون ها تا وقتی پالپ یا همون عصبشون خارج نشه، دردشون ساکت نمیشه و هم بیمار زجرکش میشه حین کار هم ما!
صبورا کرمی🦄

ببین میدونی که چقدر دوستت دارم

و چقدر هم این سبک پست هات رو دوست دارم

ولی الان واقعا خسته ام برای نظر دادن

شاید الان بگی مگه مجبوری؟ باید جواب بدم دلم نمیاد بیام وبت و بی سر صدا برم

عزیزدلم پس منتظر میمونم فردا با کامنت تکمیلی بیای مثل شارمین :-))
شارمین امیریان

سلام.

 

دلم واسه خواستگارای دوران طرحت تنگ شد دکتر 🤪

 

۳. اینو به مامان بگی واکنششون چیه به نظرت؟ 

 

۴. یا خدااااا

 

۵. تو می تونی بدون هیچ تردیدی.💪✌

 

۶. نه که خودت حاضرجوابیت خوب نیست، دو تا حرفم از یونیت این ور و اون ور یاد بگیر 😅😂

 

 

 

سلام عزیزم
خداروشکر از شر اونطور خواستگارا راحت شدم. :-)))
٣-فکر کنم تعریف کردم براشون یادم نیست واکنششون رو! لبخند زد گمونم
٥- خیلی سخته! توی دوره عمومی هم پراسترس ترین بخشمون اندو بود:-/
٦- امممم خیلی بدی :-)))
شارمین امیریان

من از همین جا اعلام می کنم که بابت کامنت دیشبم هیچ مسوولیتی رو قبول نمی کنم! ساعت ۲ نصف شب، خواب آلود، چه انتظاری از آدم داری دکتر؟!🤪

نه اون قسمت خواستگارا و حاضرجوابی رو دارم برات! :-))))
صبورا کرمی🦄

۲. چرا اکثرا انقدر مصنوعی و بد فرم میشه؟ ادم دلش نمیخواد ببینه اینا دارن می خندن یا لبخند بزنن😁

۶. حتما بارها اینو شنیده و با خودش فکر کرده درباره اش که چنین جوابی داده یهو :)

۳. چرا یهو اینو گفت؟ :)

۴.از کجا پرس و جو کرد؟ 🤔

۵.با این پشتکاری که تو داری، مطمئنم یکی از بهترین ها خواهی شد ^_^

و من به خودم بابت داشتن دوستای بلاگر مثل تو می‌بالم ^_^

٢- دو دلیل داره یک اینکه دندونپزشکش خیلی ماهر نیست، دو اینکه خود بیمار درخواست دندون های سوپربلیچ و درشت میکنه که نشون بده واسه دندوناش خرج کرده!
٦- آره بابا اون سالی که من به دنیا اومدم این بنده خدا کنکور قبول شده!
٣- یادم نیست دقیقا حرف تو حرف شد. فکر کنم گفت گردنم درد میکنه گفتم مگه شغلت چیه؟ گفت بخاطر کارم نیست چون توی خونه به مامانم خیلی کمک کردم اینطوری شدم!
٥- امیدوارم عزیزم
منم به چنین خواننده هایی افتخار میکنم عزیزم
اریانه

تو میتونی افتخار مامان:)))))

ایشالا قوی تر شم آریانه جان :-)
بانوچـ ـه

خدا قوت عزیزم

من هی اینجا رو می‌خونم که ترسم از دندون‌پزشکی از بین بره ولی هی هست همچنان :دی

ممنونم بانو :-*
آخه دقیقا از چیش می ترسین؟ آمپولش که دردش کمتر بقیه آمپول هاست :-))
بانوچـ ـه

آمپولش، درد بقیه مراحلش، پوووووولش :دی

راست میگی ولی چاره ای نیست واقعا!
tiktik tiki

 

حالا چرا گف خوشبحال مادرت

چرا خوشبحال خودت نه؟

وقتی گیر میدهد😅

عجبا :-))))
فکر کنم رو حساب افتخار و اینا منظورش بود، شایدم چون دندونای خانواده رو من سرویس می کنم!
1900 __

 از این زاویه میشه نگریست به اون دندونای مصنوعی که طرف میره دماغشو عمل کنه خیلی عروسکی طور میشه حالا یا خودش میگه و سلیقست یا دکتر ترکونده:))

 

نه به خواستگارای طرح نه به مریض زندانی:))) قشنگ ادم ترک میخوره

دفیقا همون شکل شده. همون طور که به نظرم ٨٠ درصد اعمال جراحی بینی غیرضرورین، اکثر کیس هایی که ونیر کامپوزیت یا لمینیت میکنن هم اصلا نیازی ندارن.
ولی مریض خوبیه، راحت تونستم قانعش کنم دندوناش رو به جای کشیدن درست کنه و به نظرم اون قدرهام خطرناک نیست وگرنه مرتب بهش مرخصی نمی دادن!
1900 __

 از این زاویه میشه نگریست به اون دندونای مصنوعی که طرف میره دماغشو عمل کنه خیلی عروسکی طور میشه حالا یا خودش میگه و سلیقست یا دکتر ترکونده:))

 

نه به خواستگارای طرح نه به مریض زندانی:))) قشنگ ادم ترک میخوره

او ته آ رویای واقعی

با این که اندو انقدرررر ترسناکه عاشقشم ولی...

صد رحمت ب ۶ پایین. ی استاد داشتیم تخصصش ام بی تو بود. بنظرم ته اندو پیدا کردن اونه

من بی حسم نسبت بهش ولی وقتایی که دندون سخت به تورم میخوره بدم میاد ازش!
وای ام بی تو که هیچی :-////
حمید آبان

مورد شماره 4 مرد زندانی از نظر من جذاب ترین مورد هفته بود :)

به وقت سربازی و توی بیمارستانی ارتش، آخرین افسر نگهبانیم بود که یه خلافکار تا دندان خالکوبی که یه جای سالم از گزند چاقو روی بدنش نداشت آوردن که سر دعوا با یک سری لات و لوت مثل خودش تا مرز قطع شدن دستاش با قمه زده بودنش، با هیبت بزرگی که داشت و دستایی که توی باند و آتل تکون نمیخورد، پلیس جرئت نمیکرد به این خرس زخمی نزدیک بشه! و یک شب پراسترس و پرماجرا برای ما رقم زد :))

ممنون که برای نوشتن این آیتم وقت میذارید، ضمن اینکه با اصطلاحات دندانپزشکی آشنا میشیم، به نظر من این آیتم پر از درس جامعه شناسیه (که پیش تر نیز عرض کرده بودم) :)

کلا اورژانس بیمارستان ها  و مخصوصا نصفه شب ها خیلی خطرناکه! چون زمان پارتی و مست کردن و دعوا و درگیریه.
ممنون بله فرموده بودین قبلا، خدا روشکر ؛-)
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan