خیرالامورِ اوسطها!

  • ۱۱:۱۰

پسر با خجالت دسته ی گل پر از رز قرمز رو بهم داد و گفت: " امیدوارم قبول کنین، حتی اگه جوابتون نه باشه؛ ولی همین که بتونم یک بار تو عمرم واسه کسی که دوستش دارم گل بخرم، خوشحالم می کنه. " در حالی که معذب شده بودم و سعی می کردم لبخند بزنم، گل رو از دستش گرفتم و گوشه میز گذاشتم و فکر میکردم خیلی زوده برای این حرف ها و نقل ها. توی ماشینش که بودم با سرعت لاک پشت صد ساله ی جزایر قناری! رانندگی می کرد و می گفت: " کاش تمام چراغ ها تا خونه ی شما قرمز باشه " . من سکوت کرده بودم و خدا خدا می کردم تمام چراغ ها سبز باشن و زودتر برسم خونه و به مادرجان شکوه بگم که نمی تونم تحملش کنم. این علاقه ی یک طرفه و زیاد از حد، واقعا آزارم می داد و دنبال بهونه ای بودم که بدون شکستن دلش ردش کنم. آخر سر هم شروع شدن دوران طرحم رو بهونه کردم و از زیر بار محبتش خلاص شدم و نفس راحتی کشیدم. هر چند عذاب وجدان زیادی داشتم و با پروپرانولول خودم رو آروم می کردم.

از طرفی دقت کردم اگر پسری رفتار " با دست پس بزن و با پا پیش بکش" در قبال من در پیش بگیره؛ به شدت جذبش میشم. ناخودآگاهم میگه " اووووه پسندیدم!  چه پسر خفنیه این یارو" .در صورتی که در واقع نه تنها خفن نیست، بلکه در هفتاد و هشت درصد موارد یه جورایی بیشعور و دودره بازه که بلده چکار کنه تا دختری رو جذب کنه! :-/

یا همین خانوم نون از ده روز قبل مراسم گریه و زاری راه انداخت و بی قراری می کرد. دو روز آخر هم بی هوا جلوی بیمارها بغلم می کرد و از ته دل گریه می کرد. دل من هم واسش تنگ میشد و غمگین بودم؛ ولی این حجم از ناراحتی و گریه اش روحم رو آزار می داد و باعث می شد اصلا نتونم به صورت متقابل احساس ناراحتیم رو نشون بدم. اما وقتی دوستم رو دیدم و بغلش کردم، اشک هام ریختن پایین و انقدر گریه کردم تا آروم شدم. چون ناراحتیش رو در چهره اش می دیدم و رفتار آرومش اجازه می داد من هم بتونم احساساتم رو بیان کنم.

این همه حرف زدم که بگم محبت زیاد از حد واسه من و امثال من دل رو می زنه. شاید بگین از بی لیاقتی ماست، ولی یه قانون ثابت شده است که : اندازه نگه دار که اندازه نکوست/ هم لایق دشمن است و هم لایق دوست.

نه؟

  • ۷۰۱
فاطمه سادات داوری
خیلی خوب بود.
مرسی :-)
**هِلِناز **
دقییییقا 
من بودم این نوشته رو میفرستادم برای مجله و منتظر چاپش میموندم...
عالی بووددا 
عاالی 
آخه زیاد از حد مسائل شخصی توشه! :-)))
مرسییی
صخره نورد
منم نمیتونم در مقابل احساسات زیاد واکنشی نشون بدم, به نظرم این حالت نرمال تر باشه تا برعکسش. خیلی خودمو کنترل کنم خنده ام نگیره والا واکنش احساسی نمیتونم نشون بدم :دی

حس بدی به آدم دست میده وقتی نتونه اندازه طرف احساس نشون بده :-/
معلوم الحال
به راستی که آدما چقدرررررر عجیبن!
واقعناااا :-)
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
راست میگی:/
خدا به راه راست هدایتمون/شون کنه
نسر ین
درسته که این محبت بی اندازه منم آزرده می‌کنه یعنی فکر می‌کنم اغلب دخترها اینجوری هستن اما اگر حوصله داشتی زنان شیفته رو بخون، به من که کمک کرد تا حدودی توی کنترل احساساتم و جلوگیری از ابراز علاقه‌ به آدم‌های اشتباه.
آخه مشکل اینه همش میگیم کاش بکی باشه خیلی دوستمون داشته باشه و اینا ولی یادمون میره بخوایم ما هم همون اندازه بهش حس داشته باشیم.
مرسی واسه معرفی کتاب عزیزم 
میس تیچر
الان تو خودم دچار پارودکس مختلف شدم😔
تو هم همین طوری؟
شارمین امیریان
سلام بر دکتر فارغ الطرح شده!

ترکیب به اندازه ی احساسات و منطق سخته ولی قشنگه.
سلام علیکم، یکی دیروز اومد گفت بهم فارغ الانترنیتون مبارک گفتم بنده خدا فارغ الطرح شدم اینترنی که دو سال پیش بود!
آره هر کدوم بیشتر از اون یکی بشه، خراب میشه اوضاع
ماهی ^.^
احساسات ادما نشون میده که چه مقدار زنده ان ...
احساساتو سرکوب نکن هوپ جانم فقط کنترلشون رو بدست بگیر
اما با منطقت جواب اون آقا رو بده و با دلیل ردش کن
سرکوب نمیکنم ماهی. شاید هم یه جاهایی جلوش رو بگیرم. ولی وقتی کسی تا این حد علاقه و بی قراری نشون میده، معذب میشم.
اون آقا رو که نوشتم قبل طرحم ردش کردم.
ماهی ^.^
این حس معذب بودن خیلی مزخرفه خیلی قبولش دارم
اینکه بار نشون دادن احساسات تو رو هم به دوش بکشن، و اجازه ندن تو هم با احساسات درونیت رو به رو بشی و واکنش نشون بدی، واقعا معذب کننده است.
میس تیچر
من چه خیلی خوشحال باشم چه خیلی ناراحت جار نمیزنم حالمو... فقط سکوت میکنم... 
تمام این مدت حال و روزم فقط دوسه نفر تونستن حالمو از سکوتم بفهمن شاید بگم به تعداد انگشتای دست نشن باور نکنی...
سخته که همه ی احساساتت رو بریزی توی خودت که...
من
منم یکی رو داشتم گل آورد خیلی ابراز علاقه میکرد ولی من نمی تونستم بهش اعتماد کنم گفتم نه الان نه ماه گذشته اون ازدواج کرد ولی من دارم از افسردگی میمیرم روانپزشک رفتم پروپرونولول اصلا فایده نداشت زخم معده گرفتم به خاطر اعصاب هنوز هم خوب نشدم نمی دونم که چرا گفتم نه ولی احساس میکنم خیلی اشتباه کردم
:-(
از اتفاق کیس من هم ازدواج کرده ولی من خوشحال شدم. چون بازم میومد خواستگاری، جواب من همون بود.
نرگس
منم در مقابل ابراز  احساسات شدید و ناگهانی متاسفانه گاردم بسته میشه و حتی احساس میکنم کسی بی اجازه وارد حریم شخصیم شده. البته فکر میکنم این از ویژگیهای افراد درونگرا باشه که در حریم شخصی عواطفشون لایه های زیادی هست و به راحتی و ناگهانی نمیتونن و نمیخوان کسی رو راه بدن.
مبارک باشه خانوم دکتر عزیز. ایشالا موفقبتهای بعدی.....
آخه من چندان درونگرا نیستم، ولی واقعا نمیتونم به این ابراز احساسات شدید جواب بدم. 
خیلی ممنون دکتر جان :-)
. زیزیگلو
دقیقا همینجوریه
ولی منم از پسرایی با روحیه ی خیلی لطیف و محبت خیلی زیاد خوشم نمیومد
یه جوری احساس میکردم اونقدرا مرد نیستن
یا نمیشه بهشون تکیه کردن... یعنی به قول تو همون ناخوداگاهه میگفت... ولی آمااان از مردای مغروور :))) و با شخصیت البته
ازین معرورای بی اعصاب نه!
یا از پسرای زیادی مودب هم بدم میومد... به نطرم خیلی چندشناک بودن. مودب بودن خوبه ولی نه در حدی که مدام معدرت خواهی کنن و بفرما بفرما و خواهش میکنم و عذر میخوام رو توی یه جمله ی دو خطی بگن!
 حالا ولی عیر از اینا نمیدونم به تورت خورده پسرایی که همه چیشون خوبه و نرمال ولی به هیچ وجه حسی در تو به وجود نمیاد؟
دتس وای؟!🤔
آخر سر مجبور شدم بریم مشاوره و از اون بخوام که جواب رد رو بهش بگه و اون گفت بهش که این دختر فکر کار و طرحشه الان و بهم نمیخورین. 
تست شخصیت شناسیمون همین رو گفت که اون زیاد از حد عاطفیه و مهرطلب. ولی من شخصیت عادی ای داشتم. واسه همین جذبش نمی شدم! 
پسر مغروری که به بقیه محل نده ولی واسه عشقش چندان هم طاقچه بالا نذاره!
من هم در این حد مودب نمی پسندم. 
اممم، راستش نداشتم اینطوری که نرمال و عادی باشه ولی ازش خوشم نیاد!! :-)))
شارمین امیریان
راستی اون دسته گل رو چیکار کردی؟ حیف بوده بندازیش دور که!😁
با اینکه دلم نمیومد ولی وقتی خشک شد انداختمش رفت!

+ رمزت رمزت 😭
حامد سپهر
من فکر میکنم یه فکری به حال این جذب شدن به کسایی که با دست پس میزنن و با پا پیش می کشن بکنی چون آدمهای زیادی رو می شناسم که هیچوقت عاشق نبودن ولی اینکه کسی رو عاشق خودشون بکنن رو خوب بلدن
اینا خیلی خطرناکن
دارم روی خودم کار میکنم که دیگه جذب این عاشق نماها نشم! :-/
کتاب باز
به شدت با اندازه نگه داشتن موافقم و اینجانب هم به شدت دچار دلزدگی در اغراق عاطفی میشم و به ناچار عقب میکشم. 
من همین که نتونم به همون اندازه جواب احساساتش رو بدم، اذیتم میکنه.
صبح
خیلی عالی بود این پست. تبریک میگم اتمام طرحت رو 
ممنون عالی خوندین
بازم ممنون :-)
مهربان
منم یه چی تو همین مایه هام. نه زیاد خوشحال میشم نه زیاد ناراحت. اما معمولا ظاهرم خوشحاله باطنم رو نمیگم چون خودت خیلی بهتر میدونی
از این محبتای نمایشی و الکی جنس اناث متنفرم همش همو بغل میکنن و گریه و....

باطنت رو خبر دارم. همین که توی رانندگی های بسیارت هنوز خودتو نکوبوندی تو کوه و دره، جای شکرش باقیه!
همش الکی نیست. خیلیاش از ته دله. 
اون وقت یه سوال! کی بود که بغل میخواست و حسودیش شده بود؟!! :-))
علوی
با تبریک فراوان
(وبلاگ خوندم واقعا لذت بخشه خیلی وقته فاصله گرفتن بوده ازش مرسی)
ممنونم
قابلی نداشت
سیاوش :)
هر چند پرستیدن بت مایه کفر است
ما کافر عشقیم گر این بت نپرستیم
بسیار عالی!
حمید آبان
یه کامنت نوشتم ولی اومدم ارسال کنم اینترنت قطع شد!
نمیدونم رسید دستتون یا نه!! :)
خلاصه عرض میکنم؛
میزان و اندازه دوست داشتن بعضی وقتها دست آدم نیست
اینکه شما نمیتونید در مقابل حجم احساسات دریافتی واکنش درخور نشون بدید بر شما ایرادی نیست
و در پایان اینکه ممکنه شما هم روزی دچار دوست داشتن بیش از حد بشید..
نه نرسید متاسفانه!
درست میگین واقعا دست آدم نیست وقتی کسی به دلش نمیشینه، هر کاری بکنه هم نمیتونه علاقه ایجاد کنه.
ممکنه! ولی امیدوارم دوطرفه باشه
مصطفی فتاحی اردکانی
اول تبریک بابت فراغت از طرح
دوم با دست پیش کیشدن و با پا پس زدن معمولا رو اکثر خانم ها جواب میده.تنها نیستید
مرسی :-)
فکر کنم روی همه افراد تاثیر داشته باشه نه فقط خانم ها
مهربانو
منم مثل خودتم هوپی جانم . 
چند وقت پیش خواهرم یه خواستگار داشت که بسیییاااار بسسسیار مطیع و فرمانبردار بود .. از همه نظر خوب بود ظاهرا .. ولی خواهرم هر کاری کرد از روحیه ی بقول خودش " زبون و خفیف" بنده خدا خوشش نیومد و جواب رد داد . 
رو راست خودمم همینطورم 
من هم هر کار کردم نتونستم این روحیه ی لطیف رو طاقت بیارم! :-/
دلزدگی ایجاد میکنه
شارمین امیریان
دکتر بیا پست جدید بذار! نبینم افسردگی بعد از طرح گرفته باشی یه وقت؟!😙
نیمچه افسردگی همراه با رخوت ماه رمضون!! :-))
هانیه
من یه مقدار تو این زمینه احساساتم رو شدید نشون میدم اگه از کسی خوشم نیاد حتی برای یک دقیقه هم کنارش نمی شینم:(

من تا حدی تحمل می کنم ولی خودخوری شدید و اینا :-))
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan