- پنجشنبه ۵ فروردين ۰۰
- ۲۳:۲۱
پالادیوم- یادتونه خاطره مادر داغدار رو؟ حالا مردِ بنده خدایی با داد و بیداد اومد که فلان دکتر دندونم رو دست زده و درد دارم و به مسکن جواب نمیده. معاینه کردم و دیدم ترمیم کم عمقش ریخته، عکسش رو دیدم و تست های حرارتی انجام دادم با اطمینان به بیمار گفتم باید دوباره ترمیم بشه، نیازی به عصب کشی ندارین. قبول نمی کرد و پذیرش رو تهدید میکرد که که: پدر آقای دکتر رو درمیارم بذار ببینمش.
همسرش بیمار خودم بود. ازش پرسیدم: جسارتا از لحاظ روانی تحت فشار نبوده شوهرت؟ دردش فقط عصبیه ولی قبول نمیکنه.
زن انگار که بخواد درددل کنه شروع کرد: مادرش رو امسال بخاطر کرونا کم دید، ولی بقیه بچه هاش بهش منتقل کردن و پیرزن بیچاره فوت شد. شوهرم شهر دیگه ای بود و به تشییع جنازه نرسید. الان چند ماه گذشته و هنوز آروم نشده.
تسلیت گفتم و با اطمینان بیشتری تشخیص دادم که دردش عصبیه.
نقره- دم عید بود و از بچه های پذیرش خواستم که خوب کشوها رو بگردن ببینن همه روکش ها رو تحویل دادم یا نه؟ از اون ته کَست* دندونی خانمی فتاحی نام (مثلا) پیدا کردن که اسم من به عنوان دندونپزشکش کنار اسمش نوشته شده بود.
یادم نمیومد کدوم بیماره ( در جریان حافظه ضعیف اسامی من هستین!) و هر چقدر دنبال پرونده اش می گشتن، پیدا نمی کردن. تا اینکه فردای اون روز دخترکی فدایی نام اومد برای تحویل کارش و من با تعجب گفتم: من خیلی وقت پیش واست قالبگیری کردم کجا بودی؟
که دختر با عصبانیت گفت: ٥ ماهه هر هفته زنگ میزنم و میگن روکشت آماده نیست تا اینکه امروز که دوباره زنگ زدم گفتن بیا شاید روکش فتاحی مال تو باشه!
و بله روکش مال خودش بود. یه غلط املایی و یک ناهماهنگی چکار که نکرده بود؟ با اینکه من مقصر نبودم و بچه های پذیرش سوتی داده بودن، معذرت خواهی کردم ازش و خداروشکر که روکشش بعد از پنج ماه راحت نشست و نیاز به قالبگیری مجدد نبود.
کادمیم- داشتم سه تا دندونی که عصب کشی کرده بودم رو برای روکش آماده می کردم که زن جوون گفت: میشه این یکی دندون رو هم روکشش کنین؟
نگاهی به عکس دندون که عصب کشی شده و مشکلی نداشت و ترمیم وسیع و پین داخل دندونش ( همون پیچ مانندی که داخل دندونتون میذاریم به صورت پیش ساخته و من ازش بدم میاد!) کردم: به نظرم نمیشه بره زیر روکش و دندونت نیاز به پست و کور داشته. اینو روکش کنم دو سال دیگه روکشت همراه با ترمیمت درمیاد. تلاش خودم رو میکنم دربیارم پین دندونت رو و قالبگیری کنم.
این حرف ها رو میزدم و شروع به تراش کردم و زیر لب غر میزدم که: کدوم دکتری آخه اینو اینطور ترمیم کرده؟
حواسم نبود زن داره به یونیت کناری اشاره می کنه! بله مثل اینکه دو سال قبل دکتر بغلی دست زده بود و گویا صدای من بلند بود و دکتر سابق خودش تقبل کرد که پین رو دربیاره و بفرسته ادامه کارش رو پیش خودم! خجالت کشیدم حسابی...
ایندیوم- فقط زن ٤٦-٤٧ ساله نوبت داشت ولی همسرش هم همراهش وارد شد و گویا قصد رفتن به اتاق انتظار رو نداشت. سوال توی چشم هام رو متوجه شد: میشه بمونم بالای سر خانومم؟
گفتم: خیر بیرون باشین.
برای بار چندم توصیه کرد که حواسم به همسرش باشه و بالاخره تونست دل بکنه و بره.
یکی از دندون های بیمار مشکوک بود، گفتم باید عکس بگیری که زن با استرس گفت: من شاید باردار باشم. عکس گرفتن ضرر نداره برام؟
گفتم: اگه زیر سه ماه باشه بارداریتون، چون ما پوشش محافظ نداریم، بهتره عکس گرفته نشه.
ولی زیر ماسک لبخند می زدم. حدسم درست بود. تازه عروس دوماد بودن.
قلع- یه سری هم هستن انقدر مهربون و باشعورن که دلت میخواد تک تک دندون هاشون رو برق بندازی و کارشون ساعت ها طول بکشه. جلسه اول ونیر کامپوزیت زیبایی یکی از دندون های خانم خوشچهره رو از اول کار کردم، وقتی آینه رو بهش دادم انقدر تعریف کرد و قربون صدقه ام رفت که تعجب کردم. جلسه دوم چند هفته بعد بود و وقتی پرسیدم مشکلش چیه، گفت: دندون شیشم انگار پوسیده شده ولی دلم نمیاد بدم دست دندونپزشکا.
گفتم: چرا؟
-آخه خیلی عقبه، دست و کمر و گردنتون درد میگیره، خجالت میکشم.
خندیدم: نه عزیزم مشکلی نداره. باز کنین.
چطور بعضی ها انقدر خوش زبون میشن آخه؟
آنتیموان- یک سری درمان های عجیب غریبی توی پیج های خارجکی انجام میشه، مثلا دندون کف بر قدامی رو به جای پست و روکش، با کامپوزیت پر می کنن( می دونم تخصصی شد ولی خب نمیدونم چطور توضیح بدم براتون!). همیشه میگفتم این درمان ها موقتیه و مریض برمیگرده تا اینکه به چشم خودم زن باردار هفت ماهه رو دیدم که با تکه شکسته دندونش اومده بود تا واسش موقت بچسبونم و بعد از بارداریش بیاد واسه درمان اساسی.
تلوریم- نمی دونم دقیق که چرا نرس کلینیک با مدیریت دعواش شده بود. ولی اینو یادمه که سه بار روپوشش رو کند و لباس بیرونش رو پوشید و بقیه قانعش کردن بمونه بالا سر ما دو تا دکتر. من هم داشتم تلاش میکردم میون اون داد و بیداد و جیغ زدن، حواسم رو جمع عصب کشی کنم که در مراحل آخر آخر تِق فایلم توی دندون شکست!! چه روز گندی بود...
یُد- خانم (باور کنین بگم زن قشنگ تره!) چهل و اندی ساله بود و دفعه دومی بود که اومده بود پیشم. آمپول بی حسی رو دستم گرفته بودم که در مورد طرح درمان دندون های پایینش ازم مشاوره خواست، میشه گفت تقریبا هیچ کدوم از دندون های خلفی رو نگه نداشته بود و همه رو کشیده بود برعکس فک بالا.
یادم اومد جلسه قبل می خواست درمان زیبایی انجام بده که بهش گفتم تا وقتی تکلیف دندون های عقبت مشخص نشه، زیبایی معنایی نداره. پرسیدم: پس چرا همه رو کشیدی؟
گفت: اون موقع سرکار نمیرفتم پول نداشتم. الان شغل دارم و میخوام همه دندون هام رو درست کنم.
لبخند زدم: بی حسی زدم بهت؟
-نمی دونم حس نکردم.
به کارپول بی حسی نصف تزریق شده نگاه کردم: یادم نیست کِی تزریق کردم!
ولی بی حس شده بود چون دندون عقلش رو کشیدم و آخ نگفت!
زنون- این جک رو شنیدین که نصفه شب پیرزنه رو میبرن دکتر بعد میگه: آقای دکتر امشب یه دارویی بده بهم بخوابم تا فردا برم پیش یه دکتر حسابی؟
بعد به شارمین میگم: انقدر قبل خواب هله هوله نخور، حرص نده. شبا مسواک بزن بعد بخواب وگرنه بیمار دائمی خودم میشیا.
بعد بهم میگه: نهههه! من اول میرم پیش یکی دیگه یکم وضع دندونام بهتر که شد میام پیش تو!
مرسی شارمین که منو دکتر حسابی می دونی.
شواهد حاکی است که فرد موردنظر از آن شب به بعد هر شب مسواک زده، بدون استثناء.
سزیوم- پسرک ٤ ساله به تنهایی خریدار آبروی خانوادش شد؛ چون داداش دبیرستانیش از بس زبونش رو تکون میداد عصبیم کرده بود و خواهر دبستانیش هم با زور و گریه خوابید. ولی این بچه چهار ساله نه تنها بدون هیچ اذیتی روی یونیت خوابید، بلکه واقعا بعد از ده دقیقه خوااااابید. خواب عمیق. وقتی هنوز خوابش سنگین نشده بود چند بار بیدارش کردم ولی در لحظه های پایانی که روکشش رو چک کردم و دستم رو از دهانش خارج کردم تا دستیارم چسب رو بهم بده و کار رو تموم کنم، بچه گویی به عمیق ترین بخش خواب وارد شد و هیچ جوری بیدار نشد مگر با تکون های شدید مادر و در گوشی زدن های ملایم!!
اعتراف میکنم که ترسیده بودم ولی ظاهر خودم رو حفظ کردم. وقتی بیدار شد و روکش رو سمان کردم و برچسب باب اسفنجیش رو گرفت به مادرش گفتم: عادت داره عصرا بخوابه؟ گفت: نه! امروز صبح ساعت ٦ بیدار شده!
باریوم- خانم جوونی اومد و اصرار پشت اصرار که: بی حسی بزنین بهم میخوام لب هام رو تتو کنم.
من که قبول نکردم و بعد از اصرار مکرر نرس ها قاطع گفتم: واسم مسئولیت داره و اینجا دندونپزشکیه نه آرایشگاه. همون جایی که میخوان تتو کنن واسش بی حسی هم بزنن.
دکتر دیگه ای پذیرفت.
لانتانیوم- امسال به نرس ها و پذیرش عیدی دادم. اکثرشون بزرگتر بودن ازم و خجالت می کشیدم! ولی خب رسم نانوشته است دیگه.
سریوم- و اما سومین زن باردار. هفته آخر اسفند و با درد شدید و با شکم نسبتاً برجسته شش ماهه اومد. گویا از قبل از بارداری مختصر دردی داشته و قصد ویزیت دندونپزشکی داشته که متوجه شده بارداره و تحمل کرده تا جایی که بعد شش ماه کلافه شده بود. عکس نداشت و قبول نکرد حتی با پوشیدن لباس سربی عکس بگیره، پس واسش با اپکس لوکیتور** م که هفته های اخیر قلقش دستم اومده و به دقتش اطمینان دارم، پالپکتومی ( مرحله اول عصب کشی) انجام دادم و ترمیم موقت. تاکید چند باره کردم که باید بعد از اتمام بارداریت بیای و عکس بگیریم و کارت رو تموم کنیم و خواهشا نرو حاجی حاجی مکه!
پرازئودیمیوم- برای بار هزارم از نقش ناراحتی و استرس در درد دندون هاتون غافل نشین عزیزان! دختر جوون خوش قد و بالا و دست شکسته اومد و گفت: آخخخخ دندونم. معاینه کردم و گفتم ترمیمه و به عصب نرسیده. عکس گرفتیم و تایید شد. گفت: پس چرا انقدر درد دارم؟ پرسیدم: استرس داشتی؟
گفت: آره یک هفته نیست دستم شکسته، تازه پریود هم هستم.
گفتم: همینه دیگه! دلیلش همینه. پوسیدگی مختصر و با فاصله زیاد از عصبت هم باعث حساسیت دندونت شده. نترس پر کنم برات خوب میشی. باز کن بی حسی بزنم.
باز کرد و سوزن رو وارد و خارج کردم.
سریع و زیر لب گفت: ف*ا*ک
منو میگی؟ غش کردم و گفتم: شنیدم چی گفتی!
نئودیمیوم- دختر جوون اومده بود روکش هاش رو تحویل بگیره، موهاشو آلبالویی کرده بود. به روش آوردم که از موهای قهوه ای بیشتر میاد بهش. چشم هاش پر لبخند شد و شروع کرد توضیح به اینکه فلان رنگ رو با بهمان شماره قاطی کردم این مدلی شد!
*کست یا cast: وقتی قالبگیری میشه از دندون ها، توی قالب گچ ریزی میشه و نتیجه نهایی کست گچیه که روی اون روکش و سایر پروتزهای دندون ساخته میشه.
** اپکس لوکیتور: وسیله ای که در کنار گرافی برای تخمین طول کانال هنگام عصب کشی استفاده میشه.
+تنها خوانندگان راستین تا آخر این پست طویله رو می خونن... فکر کنم سابقه نداشت پونزده خاطره توی یه پست بنویسم.
- ۶۳۱