هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٩)

  • ۱۲:۰۸

یکـ- ایام عید بود و زمان سرریز تهرانی های اصیل به شهر و دیارِ اصلیشون! کلی بیمار مهمان داشتم. دقیقه ی نود که تایم کاریم رو به اتمام بود زنی که به تیپش می خورد اهل این حوالی نباشه، با خواهرش وارد مطب شد. از اون اصرار که دندون هام رو بکش، دردش بیچاره ام کرده، قبل از عید تو تهران واسم نکشیدن؛ از من انکار که عکس می خوام. ازاون خواهش که مسافرم، نمی رسم برم و از من پافشاری روی حرف قبلم. داشت حرف می زد که چشم های درشتش از اشک پر شد: به خدا خیلی درد دارم. من هم رقیق القلب... دلم سوخت! رضایت نامه رو دادم دستش که امضا کنه و گفتم بخواب. خوابید و انگار خیالش از پذیرشش راحت شده باشه گفت: راستی دکتر! من خیییییییلی می ترسم از دندونپزشکیا، فشارم میوفته، حالم بد میشه! به خانم نون از اون نگاه هایی که بقیه فکر می کنن چیزی توش نیست ولی خودم و خودش معنیش رو خوب درک می کنیم، انداختم. به هر ضرب و زوری بود استرسش رو کنترل کردم و سریع دو تا دندون پوسیده اش رو کشیدم. باورش نمی شد. داشتم گاز رو بین دو فکش جا می دادم که دو تا شستش رو به نشونه ی لایک آورد بالا!


One- پیرزن چشم رنگی به زور نوه ی ١٠-١١ ساله اش اومده بود. آسم داشت و بدتر از اون به شدت ترسو بود. با قول اینکه ژل بی حسی بزنم بهش و بعد آمپول رو، خوابید. من هم در حالی که خنده ام گرفته بود، ژل زدم واسش و با کلی نازش رو کشیدن، دندون های دردناکش رو خارج کردم. پیرزن هم پیرزن های قدیم! 


Een- پسر جوان وارد شد و به در و دیوار و بعد به من نگاهی کرد و گفت: خانوم دکتر، دو تا عقل دارم ببین زورت میرسه بکشیش؟ نگاه کردم و گفتم جراحی نیاز داره وسایلش رو نداریم. بلند شد، سرش رو مثل غاز چرخوند و دنبال خانوم نون گشت؛ وقتی متوجه شد توی اتاق وسایله و اینجا نیست، آروم، با خنده با حرکت دست که هیسسسس دستیارت نفهمه گفت: من سیگار می کشم، چیکار کنم دندون هام خراب نشه؟ 

می دونین؟ ما دخترا حسی قوی داریم که می فهمیم خیلی چیزا رو. مثل این پسر که من حس کردم هر دو تا سوالش الکیه و بیشتر از اینکه حواسش به جواب هام باشه به خودمه! واسه همین قاطی کردم و یادم رفت توی جوابم نباید اسمی از سیگار بیارم: خب ببینین شما که انقدر حساسین واسه چی سیگار می کشین؟ پسر به جلز و ولز افتاد و گفت: من برم تا بیشتر این آبروم رو نبردین!


واحد- خانوم نون با خنده: اون آقای خ بود که دفترچه اش رو تمدید کرد و اومد پولش رو بگیره بره با بیمه حساب کنه ها.

-خب؟

-دیروز کلی اصرار که نذارین خانوم دکتر بره، حیفه! من خودم پول جمع میکنم واسش اینجا مطب می زنم. اصلا ما یه فامیل پولدار داریم میخواین معرفی کنیم که زنش بشه و موندگار بشه اینجا؟

-چی گفتین شما بهش؟

-همون طور که یادم دادین گفتم دکتر نامزد داره. ولی باورش نشد گفت پس چرا ازدواج نکرده تا حالا؟ منم گفتم فکر کردی بابای خانوم دکتر میذاره بی شوهر پاشه بیاد شهر غریب که دیگه ول کرد!

خنده ام گرفت از حرف های خانوم نون. مرد نمی دونه دارم رو مخ بابام کار میکنم برم واسه کار اون ور آب، اونم بی شوهر!


մեկը- راستش از بس دندون کشیدم، معروف شدم اینجا بین دکترای دیگه!! گویا خوششون اومده که با ظرافت دندونشون رو خارج می کنم. فکر نکنم بعدا توی کلینیک و مطب انقدر بکشم، چون هر چقدر هم پوزیشن رو رعایت بکنی، فرسودگی جسمی بالایی داره.

القصه ایام عید مرد درشت هیکل اومد و خواست که دندون هاش رو بکشه. ٤-٥ تایی توی فک پایین سمت راست داشت و دو سه تایی سمت چپ.

-خانوم دکتر همش رو تو یه روز واسم بکش. من تحملم زیاده! 

البته که من قبول نکردم از دو طرف با هم واسش بکشم و گفتم: واسه من کاری نداره، شما اذیت میشین.

سمت راست رو با هم کشیدم و بخیه کردم و توصیه کردم یک هفته دیگه بیا تا هم بخیه ها رو بکشم هم بقیه دندون هات رو. گذشت و گذشت تا بالاخره بعد از بیست روز مرد سر وکله اش پیدا شد با بخیه هایی که توی لثه اش فرو رفته بود و به سختی خارج شد! 

-برای چی انقدر دیررر؟

-راسشو بخواین درد داشتم. کل عید درد داشتم.

اینطور وقت ها جمله معروفی دارم که دیدم خانوم نون هم به بعضی بیمارها میگه: مثل اینکه دندون هاتون رو کشیدم ها، یکیش هم که نیمچه جراحی بود.  نازشون که نکردم کشیدمشون! 

مرد سری تکون داد و شوخی وار گفت: هیچ وقت نشده بود زنی از پسِ من بربیاد و اشک من رو دربیاره، ولی خانوم دکتر شما تونستین!

من و خانوم نون غش کردیم از خنده!


Unu- دندون مولر اولِ (شماره ٦ از خط وسط) مرد که موقع بی حسی آروم اعتراف کرد تریاک می کشه از سمت داخل کام خیلی بدجور پوسیده شده بود و داشتم حسابی باهاش کلنجار می رفتم که چطور پرش کنم؟ از کجا گیرش رو تامین کنم و خلاصه خیلی جدی حواسم تو دهان مریض بود که خانوم نون آروم اومد بالای سرم و برگه ای کوچیک رو نشونم داد:

( خانواده خواستگار بیرون نشسته، بهشون گفتم خانوم دکتر نامزد داره ولی قبول نمی کنن میگن خودمون باید باهاش حرف بزنیم)

سرم رو بلند کردم و با اخم به خانوم نون نگاه کردم: محل نذار! مگه نمیگی بیرون خیلی شلوغه؟ خسته شدن میرن خودشون.

کار مرد نسبتا طول کشید. مریض نوبتی بعدی روی یونیت خوابید. سیل افرادی که میخواستن معاینه بشن و منتظر مونده بودن به داخل اتاق ریخت! تاکید کردم تک تک بیاین. بعدا فهمیدم بین مراجعه کننده های اون روز خانواده ی خواستگار هم اومدن و واسه یکی از دختراشون عکس نوشتم. ولی بنده خداها یا از من ترسیدن یا از شلوغی مطب و یا از من خوششون نیومد که بدون هیچ حرفی رفتن! جالب اینجا بود که سامانه رو چک کردم و دیدم قبل از من پیش دو تا دیگه از دندونپزشک های اینجا رفتن و رصدهای لازمه رو اونجا هم انجام دادن!


Un- برای همخونه عکس نوشتم و با هم رفتیم رادیولوژی تا عکسش رو بگیره. این روزهای آخر اکثرا برای مریض های قدیمیم و دوست هام و پرسنل مرکز که میدونن به زودی رفتنیم کار میکنم و نوبت هام خیلی فشرده شده. مسئول رادیولوژی دفترچه ی دوستم که پزشکه رو دید و گفت: کجا کار می کنین؟ واسه ما عکس زیاد نمی نویسین نه؟ دوستم گفت: نه زیاد دو سه تا گرافی توراکس نوشتم فقط. این شد که من به زبان اومدم و با خنده اعتراف کردم فلانیم! با تعجب نگاهم کرد و گفت: پس شمایین انقدر عکس هاتون میاد اینجا؟ بیچاره شدیم انقدر عکس opg گرفتیم! با لحن شوخی ولی جدی گفتم: نیاز بوده که عکس نوشتم، واسه شما که بد نشده کارانه تون زیاد میشه!

هول شد: بله بله درست می گین، میشه بیاین چک کنین درست عکس رو می گیریم و از کیفیتش راضی هستین یا نه؟

جذبه رو حال کنین!


ένας- دوقلوی غیرهمسان دختر-پسر ٤-٥ ساله برای معاینه اومدن. خیلی خیلیییییی شیطون بودن. جفتشون نیاز به عصب کشی و ترمیم داشتن. در برابر اصرار مادرشون که در یک روز بهشون نوبت بدین مقاومت کردم و گفتم: اصلا! جدا باید بیان که اگه یکیشون ترسید روی اون یکی اثر نذاره. 

اول قلِ دختر اومد. کنجکاو بود و باهوش. خیلی اذیت کرد ولی در نهایت همکار شد و با لب خندون رفت. هفته ی بعد نوبت قلِ پسر بود. با ذوق و شوق اومد و گفت: خواهرم گفتهههه ژل توت فرنگی  می زنین! آقای تشنه میذارین تو دندونم که تولدهههه کرم هاست توششش! 

تذکر دادم: عروسیِ کرم ها نه تولد! ( همچین آدمی هستم که روی جزئیات داستان هام هم حساسم!)

-فرق ندارهههه این ور دهنم عروسیه اونور تولده! تازه گفته تفنگ آب پاش دارین! 

با لبخند نگاهش کردم و در عین ناباوری که قبلا فکر میکردم بچه غیر همکاری باشه، دو تا از دندون هاش رو در یک جلسه درست کردم و بچه آخ نگفت، کلی تشکر کرد ازم و رفت که دندون جدیدش رو به خواهرش نشون بده!


+ من پست هام رو کم کم و تماما توی نوت گوشیم تایپ می کنم و بعد اینجا کپی. اگه می دونستین تازگیا بعد از کپی کردن طویله نویسی هام، چقدر باید وقت بذارم که فرمتش رو توی صفحه وبلاگم درست کنم؛ غر نمی زدین که انقدر طولانی ننویس! خب؟ :-))

  • ۴۵۷
پا ییز
:) خدا قوت 


چرا قبل کشیدن هی عکس میخواین؟ تا حالا ندیدم همچی چیزی 
ممنونم
اصول کار اینو میگه که حتما قبل از شروع به کار چه ترمیم چه کشیدن و چه سایر کارهای دندونپزشکی حتما عکس داشته باشین تا کاملا متوجه بشین چه خبره. مثلا توی کشیدن دندون چند ریشه است؟ آیا ضایعه ای داره؟ آیا ریشه اش توی سینوسه یا نزدیک کانال عصبیه؟ اصلا آیا این دندون قابل نگه داریه یا باید خارج بشه؟ و ...
ابوصامد رضوان
بد ترین خاطرات من پر کردن دندونامه

نمی دونم چطور رضایت می دن دندونشونو بکشن

من حتی از درد بمیرم نمی رم دکتر برام پر کنه مگر اینکه دندونم شروع به شکستن کنه...

من مسواک می زنم نمی دونم چرا سه تا از دندونام پوسید؟؟؟




خب شما اشتباه می کنین که در مراحل اول پوسیدگی نمیرین دندون هاتون رو ترمیم کنین و میذارین به مرز شکستن و روکش برسن.
مسواک صحیح، نخ دندان دهانشویه و تغذیه مناسب همه توی سلامت دندون هاتون اثر دارن. یک جایی بلنگه کل سیستم میریزه به هم
آسـوکـآ آآ
چقدر ابهت آخه دکتر؟ :دی
دقت کردی روزهای آخر آمار خواستگارات تصاعدی بالا رفتن ؟ :دی
شماره‌گذاری این بارت عجیب بود چقدر!

می بینی آسوکا؟ :-)))
خیلیاشون رو نمی نویسم چون معمولیه جریاناتشون :-))))))
پیشنهاد یکی از بچه ها بود
آبان ...
چه بچه اخری باحال بود :)
به نظرم جز بدترین رفتارها انتخاب یک دختر صرفا به خاطر شغل خودش و درامد پدرش برای ازدواج است .

صداش آبان صداشششش، انقدر ناز بود!
من هم دقیقا به همین دلیل تک تک این موارد رو بدون اینکه بدونم طرف کیه و چه کارس رد میکنم.
حامد سپهر
جالب اینه که یونیت شما تبدیل شده به مکان اعتراف مردم :)) یکی به سیگاری بودنش اونیکی به تریاک کشیدنش:)) ایول جذبه:)
لازم شد یه رینگ بندازین تو انگشتتون تا این سیل خاستگارها کم بشن:))

میشه گفت اعتمادشون رو جلب کردم و از طرفی میترسن اگه نگن کم بی حسی دریافت کنن و درد بکشن!
فایده نداره، اینا تا من شوهر نبرم اونجا ول کن نیستن.
پلڪــــ شیشـہ اے
:)))

پس روزای شلوغ و باحالی داشتین.
آخرش فکر کنم شورتون بدن :))))
اون قدر پیگیر و خواهان دارین


ان شاءالله که با خاطرات طلایی تموم بشن این روزاتون
آره خداروشکر :-)
نه بابا به زودی تموم میشم دستشون بهم نمیرسه میرن به دندونپزشک بعدی گیر میدن!
ممنونم ان شاالله
🦉 شباهنگ
چند روز پیش دندون چپ بالا شمارۀ چهارم شکست و کشیدمش که عقلم (هشتمی) بیاد جاشو بگیره
هی تو مطب یاد تو می‌افتادم :)))
حالا بعداً سر فرصت با عکس و جزئیات توضیح میدم
جانم؟ ببین بدون اینکه ارتودنسی کنی به هیچ وجه دندونت جاش با دندون عقلت پر نمیشه! کی چنین حرفی بهت زده؟
باشه بیا عزیزم
🦉 شباهنگ
می‌دونم :)) خلاصه‌شو گفتم :دی
ترسیدما! گفتم زدی ترکوندی دندون هات رو!
🦉 شباهنگ
یه چیز باحالم راجع به عکس بگم
من هر سه چهار سال یه بار می‌رم عکس می‌گیرم که پیشرفت و پسرفت دندونامو ثبت کنم. البته می‌دونم دو سال کمترش ضرر داره. این سری که رفته بودم از ۸۸ تا ۹۸ چهار تا عکس گذاشتم جلوی دکترم که قشششششنگ گذر عمرمو ببینه و لمس کنه :دی

عزیزممم ^_* 
اون وقت من واسشون عکس می نویسم میان نشون میدن بهم و نوبت میگیرن. سری بعد که میان بدون عکس میان میگن قبلا دیدین دندون هامون رو! جا گذاشتیم یا انداختیم رفت و انتظار دارن یادم باشه توی حداقل ١٠-١٥ تا عکسی که روزانه میبینم عکس دندونشون چطوری بوده! قیافه من دیدن داره که چطوری بهشون بگم من مرحله به مرحله حین کارم شاید بخوام عکستون رو چک کنم...
شارمین امیریان
سلام.

از اون قسمتهایی که یه پسر جوون میاد پیشت بیشتر بنویس! با تشکر 😁 
سلام
تو هنوز با اینکه سرت اومده بی خیال این قسمت نمیشی نه؟ 😆
آرزو ﴿ッ﴾
فقط اون پسربچه‌هه که گفته بود یک طرف دهنش تولده، یک طرفش عروسی! :))
اگه حواسم بود وویس گرفته بودم ازش غش و ضعف میرفتین واسش :-))
معلوم الحال
انصافا ای چه وضع شماره گذاری بود؟ :/ ستاره و قلب بذارید بهتره!

میشه منم کروکی و عکسای خانم شباهنگ رو ببینم؟ :)) قول میدم اسرار مریض رو فاش نکنم دی:
نه اتفاقا خوشم اومده تازه ازین روش های عجیب غریب!
خیر. خصوصیه!
مهدی ­­­­
شماره گذاری خاطره ها دیگه داره  از کنترل خارج میشه!
اتفاقا پیشنهاد خیلی جالبی بود، دوستش داشتم :-)
جولیک ‌‌‌‌‌
آقای تشنه :))))
بعضی وقتام اسم آقای تشنه میشه مرغابی که توی حوض دهان شنا میکنه و آب میخوره! 
ام اسی خوشبخت
الان داشتم به ترمیم دندونم فکر میکردم که متوجه شدم مشکل بی حسی زبونم حل شده، تا امروز دقت نکرده بودم! جالب بود.
این دوقلوها 5 سالشون بود واقعا؟! از کجا میارن این حرف ها رو.
خداروشکر، چقدر بی حسیش طول کشید؟
خیلی بامزه بودن، مامانشون میگفت از بس تو خونه حرف میزنن سرسام میگیرم!
ام اسی خوشبخت
ممنون. 25 آذر تا عید. البته دقیق نمیدونم تا عید یا مثلا یک ماه قبلش، انقدر بی سر و صدا رفت که متوجه نشدم.
حین تزریق همون طور که گفتم یکم عصبت آسیب دیده که تا بیاد خودش رو ترمیم کنه مدتی طول میکشه. بعضی ها یک هفته بعضی ها چند ماه 
خداروشکر که سلامتیت برگشت
ام اسی خوشبخت
بله دکترم همینو گفت البته گفت این امکان هم هست که صدمه همیشگی باشه و ترمیم نشه و این واقعا اذیتم میکرد خصوصا هر بار که مسواک میزدم و باز زبونم بی حس میشد. البته وقتی شما گفتید با لیزدرمان میشه خیالم راحت شد اما خداروشکر خودش ترمیم شد.
ممنون هوپ عزیز سلامت باشید :)
اگر عصبت قطع شده بود این امکان وجود داشت ولی خب آره شاید به دلیل ام اس حساس تر بوده این ترمیم برات.
فدای شما عزیزم :-*
یانوشکا ..
چقدر خوبی تو اخه دکتر جان ^_^

عزیزم تو لطف داری به من و مطمئنم تو پزشک بهتری نسبت به من خواهی شد
صبح
تابحال شده زورتون به یه دندون نرسه نتونید بکشید؟
آره اون اوایل بیشتر پیش میومد ولی الان قلقش دستمه و میدونم کدوم دندون ها رو نباید دست بزنم بهشون که توی دردسر نیوفتم. دندون هایی که تازه به عصب رسیدن مخصوصا توی افراد جوان رو به هیچ وجه نمی کشم، چون هم دستم داغون میشه و هم ممکنه چون خیلی محکمن بشکنه و دردسر درست شه برام و هم دلم نمیاد دندون قابل نگه داری رو بکشم.
فتل فتلیان
خسته نباشید
چه داستانای باحالیم برا بچه ها سر هم میکنیدا
مارو که هیچ وقت اینجور گول نزدن
سلامت باشین
مجبورم اینطوری حواسشون پرت میشه!
گندم بانو
طولانی بنویس :)
قشنگن خاطره‌ها ^__^
قربان شما
چشم :-*
احسان ‍‍
اون مرده هیکلی که اون همه دندوناش رو کشید بعدش میتونست غذا بخوره?
همه دندون هاش رو نکشید، منظورم این بود هر سمت فلان قدر دندون کشیدنی داشت که کشیدم. ولی اونایی که فول اکسن یعنی همه دندون هاشون رو می کشن تا دندون مصنوعی بذارن عملا توی اون مدت مایعات و غذاهای نرم فقط میتونن بخورن.
شارمین امیریان
دکتر منو ببخش😢 دوباره سر و کله ش پیدا شد بعد مدتها.... مطمئنم تو نفرینم کردی😭
یعنیا تا تو باشی دیگه به من نخندی :-))))))
مهربانو
ای جااانم عااشق دوقلوها شدم هوپ جانم 
خیلی دلنشینن این دوقلوها اصلا ذوق دارم بقیه دندوناشون رو درست کنم!
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan