جانِ مامان؟

  • ۱۳:۵۲

واسه منِ دندونپزشکی که معمولا بچه‌ها ازم می ترسن و خیلی‌هاشون تمام وقت زیر دستم جیغ می‌زنن و گریه می‌کنن و می‌شه گفت بدترین اذیت های ممکن رو سرم میارن؛ ولی باز نهایت تلاشم رو می‌کنم که صبور باشم و سرشون داد نزنم، واقعا قابل درک نیست که چطور یه عده بچه‌دوست نیستن و تحمل سر و صدا و شیطنت‌های یک کودک رو ندارن.

همیشه می‌گفتم عشق بچه ی زیر دو سالم و وقتی بچه ام دو سالش شد، نمی‌خوامش دیگه؛ ولی الان بعضی وقت‌ها واسه بچه‌ی 6-7 ساله هم حتی ذوق می‌کنم. تقریبا همه‌ی اطرافیانم می‌دونن که یکی از اصلی‌ترین دلایلی که به ازدواج تمایل دارم، میل شدیدم برای تجربه‌ی حس مادریه. می‌دونم هنوز دیر نشده و خیلی وقت هست برای اینکه کسی من رو هم "مامان" صدا کنه، اما همیشه آرزو داشتم قبل از 30 سالگی بچه داشته باشم و الان با اینکه چند سال دیگه هم تا اون زمان فرصت دارم، حس می کنم آرزویی دست نیافتنیه برام، و از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون، این حس اذیتم می کنه! 


+حلوای شیرینم

  • ۳۷۵
فاطمه :)
مورد خیلی جدید سراغ دارم که الآن سه ماهشه و شهریور عروسی کرده در ۲۹ سالگی..خودشم باورش نمیشه:))
شما که دیگه هوپی امید داشته باش :)

یه چیز دیگه..هر کی اسم بچه اش امیرعلیه باید دعا کنه امدادهای غیبی ام برای تربیتش به کمک بیان.از بس موجودات عجیبین :)).نمونه اش خواهر زاده خودم ولی خب خیلی شیرینن.


خب میدونی من اینطور توی ذهنم برنامه ریختم که حداقل ٦-١٢ ماه آشنایی و یکی دو سال عقد و بعد هم چند سال زندگی دو تایی و بعد مادر شدن!! اینطوری که میشه میگم میره بالای سی!! کما اینکه نیمه ی دومی که برای مادر شدن بهش نیاز دارم توی زندگیم نیست! :-))))
فقط یه امیرعلی توی اطرافیانم هست و من عاشقشم!
زهرا طلائی
مادر بی نظیری میشی
واقعا؟! 
امیدوارم :-))
آبان ...
منم بچه دوست دارم 
بوی خاص نوزاد ...
قبلا این نظر را نداشتم اما این روزها به فلسفه اضافه کردن یک نفر به دنیا زیاد فکر می کنم 
و راستش دیگه علاقه ای ندارم من باعث اضافه شدن یک نفر به دنیا باشم .
من قبلا فقط نوزاد دوست داشتم ولی الان همشون رو دوست دارم! 
ببین هر چقدر هم دنیا بد باشه، اونقدری بد نیست که کسی رو بهش اضافه نکرد. 
شارمین امیریان
سلام.

واسه اونایی هم که بچه دوست ندارن ماها عجیب غریبیم. یه بار خداهرزاده یکی از عروسهای فامیل ما می گفت ما همیشه با کلی حیرت از شماها حرف می زنیم که چه جوری تک تکتون انقد بچه دوستید! براشون عجیب بود چطور ما حتی برای بچه های اونام ذوق می کنیم در حالی که خودشوت حوصله بچه ها خودشونم ندارن😁

شایدم مامان بودن رو قبل از سی سالگی تجربه کنی... اصلا شایدم مامان شدن بعد از سی یالگی باحالتر باشه! به هر حال از ته ته ته قلبم آرزو می کنم به آرزوی قشنگت برسی.
سلام عزیزم
آره واقعا! ما خانوادگی بچه دوستیم و این واسه بعضیا خیلی عجیبه و به روی ما میارن، چند روز پیش یکی از دوستای دبیرستانم عکس بچه اش رو گذاشته بود، کلی ذوقش رو کردم. گفت: هوپ! یادمه از اول بچه دوست بودی، گفتم: من بچه دوست نیستم، میمیرم واسه بچه!
آره واقعا مامان شدن بعد از سی سالگی هم باحاله، واقعا نباید واسه خودم ددلاین بذارم!!
دچارِ فیش‌نگار
اگه این حس درت نباشه چی میشه؟
ببین مثل کسی میشه که مشتاق عشق و محبت باشه و بهش بگین اگه هیچ وقت در زندگیت عاشق نشدی، چی؟ 
طرف میخواد این حس رو، هر چی هم بهش بگین عشق کشکه باز هم میخوادش.
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
از خدا که پنهون نیست،از شما هم همینطور!
این حس منم داره اذیت میکنه..
اوخی
بیا در آغوش هم بگرییم! 
:-)))
ام اسی خوشبخت
قبل 30 سالگی تجربه میکنید :)
مرسی از آرزوی خوبت، میگم امیدوارم ولی در واقع ندارم!
پلڪــــ شیشـہ اے
=)
عین من 
جمع همه در کف هاست :-))
مهدی ­­­­
ایشالا
ممنون :-)
آرزو ﴿ッ﴾
چه روزای قشنگی‌ می‌شن اون روزایی که شما از حلوای شیرین‌تون هم اینجا می‌نویسن *_*
فقط لطفا عکسشم گاهی بذارین😶 ما نیز عشق بچه‌ایم، البته فعلا بیشتر بچه‌های مردم :))
وای یعنی میشه؟ یعنی تا وقتی که من مادر بشم هنوز می نویسم و هنوز شما میخونین منو؟ 
میدونی تگ مخصوص هم واسه بچه ام طراحی کردم و ته دلم امیددارم وصل بشه به روزهای بودنش که کاش دیر نباشه. 
ای جااااانمممم، یاد بچه ی میرزاده خاتون افتادم که چه لواشکی بود...
Merida Brave
و جالبه بدونی در مورد این حس تنها نیستی و هممون همینیم!
تا الان فقط دخترها اومدن گفتن عشق مادر شدن هستن، پسرها هیچ کدوم نخواستن بابا بشن!!
آسـوکـآ آآ
 یکی دو سال اینور اونور اشکالی نداره. ❤ غصه نخور عزیزم. ❤
راست میگی. از این مرزهایی که توی ذهنم درست کردم و تایم تعیین کردم واقعا باید بیرون بیام.
علی علوی
نگران نباشید. انشالله حتما این حس سخت و شیرین رو‌تجربه میکنین‌
خدا بزرگه
سخت و شیرین...
ان شاالله
ام اسی خوشبخت
آرزو نبود, اطلاع رسانی بود ;)
جدیدا هر پیش بینی کردم درست از آب دراومده, امیدوار باشید!
عزیزدلمممم :-** 
ایشالا همه ی خوبی ها واسه دل مهربون خودت پیش بیاد
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
شونه تو بیار جلو
هققققققق فین هققققق
آقا فین واسه چی بوده دیگه؟ :-))))))
من
منم تا الان همش به فکر کار و درس بودم و اصلا به ازدواج فکر نمی کردم یه چند وقتیه که به فکرش افتادم و احساس میکنم خیلی دیره
از سی سالگی و تنهایی میترسم
شرایط جامعه باعث شده من هم فکر کنم اگه تا حالا نشده، تا وقتی شرایط درست نشه باز هم نمیشه و این ناامیدی خیلی بده.
من هم دوست ندارم در این سن تنها باشم. البته تنهای فیزیکی وگرنه که انسان ها در هر شرایطی به نوعی تنهان
آرزو ﴿ッ﴾
من اگر هم خودم دیگه ننویسم ولی می‌خونم هنوز اینجا رو. ان‌شاءالله شما هنوز هم بنویسید و ما چشممون به جمال اون تگ روشن شه :)
منم وبلاگ میرزاده خاتون رو دوست داشتم :(
ای جاااان دلم :-**
فکرشو بکن... ایشالا
نمیدونم اصلا چی شدن؟! نه خودش هست نه شوهرش بدون هیچ توضیحی...
ام اسی خوشبخت
خیلی ممنون از مهربونی شما :)
قربون شما ؛-*
میس تیچر
خواهر زاده من دقیقا وسط روزایی بدنیا اومد ک داغون داغون بودم... تمام این یه سال نصف روز ک مادرش سرکار بوده تو بغل خودم بزرگش کردم انقد ک منو با مامانش برعکس میگرفت... از همون روزای اولش هربار خواب بود غرق معصومیت بچگانه‌ش میشدم و نگا میکردم بهش تا ته دلم آتیش میگرفت ک دنیا چه بلاهاسرم آورد و تا کجا رفت و چجوری باهام تا کرد.. من عاشق مادرشدن بودم چون معنی زندگیه... یبار حتی گفتم خدایا ازینا ب من ندادیا  یهو مامانم زود زد زیر گریه ... الان دیگه هیچی نمیگم فقط از خدا میپرسم چرا من؟؟ ما ک تا اون وسطای زندگیمون رفته بودیم چیشد یهو بهمون؟

عزیزم
چرا فعل بودم رو استفاده میکنی؟ هنوزم هستی. و باید مادر بشی.

دچارِ فیش‌نگار
خوبه :)
:-)
مهربانو
هوپی ونم من کلا نق نق شنیدن کلافه م میکنه .. همیشه هم فکر میکردم بچه دوست ندارم ولی هر وقت به خودم میام میبینم دارم تو خیابون یا صف یا مطب دکتر یا هر جایی که بشه با یه بچه بازی میکنم . توجمع دوستان و اقوام هم بچه های بی قرار رو بغل کردم و اروم گرفتند .. نمیدونم بین اون فکرم و اتفاقی که میفته چه رابطه ی معکوسیه 
من هم کلافه میشم ولی نهایت تلاشم رو میکنم آروم باشم و بچه رو آروم کنم. 
پس شما هم مثل منی مهربانو، بچه دوست! 
بچه ها خیلی باهوشن. محبت خالص رو حس میکنن و جذب افراد با محبت میشن.
صبا مهندس
اصلا نمیتونم درکت کنم!!! من اصلا دوست ندارم الان توی این سن ( ٢٦-٢٧ سالگی) مامان باشم چون حس پیر بودن و به ته دنیارسیدم بهم میده. استقلالم رو ازم میگیره و دیگه نمیتونم پیشرفت کنم. واقعا نمیفهمم کسایی مثل تو رو هوپ:)) 
البته ناگفته نمانه که دلم بابای بچه رو میخواد مخصوصا الان که مهاجرت کردم ولی خود بچه حالا حالاها به هیچ عنوان به هیچ عنوان
خب من هم نمیتونم تو رو درک کنم :-)))
به نظرم بچه داشتن مانع رسیدن به اهداف نمیشه. من تقریبا کم یا زیاد به هر چی میخواستم رسیدم. مادر بودن یکی از آرزوهامه. و میدونم کنارش به بقیه اهدافم میتونم برسم.
مسلما منم بابای بچه رو میخوام و چندین سال بعدش بچه. واسه همین میگم بابای بچه الانم بیاد بالای سی مادر میشم!
عه؟ رفتی اونور بالاخره؟ کم پیدا بودی واسه همین بود؟
x
ایمان اوردم که این مسائل ذاتیه
من هیچ وقت دوست نداشتم ازدواج کنم این که بعضی از دخترا میگن ارزوی پوشیدن لباس عروس و عروسی گرفتن داریم اصلا توذهنم هیچ معنایی نداره حتی حس بدی هم دارم به مساله :/ 
بدتر ا اون بچه ! با این که میونه نسبتا خوبی با بچه ها دارم و دوستشون دارم اما همیشه گقتم بچه مال مردمش خوبه اونم یک یا نهایت دوساعت !!!
هیچ وقت تو دورترین نقطه ی ذهنم مادر بودن و مادرشدن برای شخص من معنایی نداره . 

* * *

امیدوارم به موقعش به حلوای شیرینت برسی

میدونی هوپ جان ؟ بعضی از اتفاق ها خوبه اماا موقعی که اتفاق میفته خوب نیست ! همین زمان نامناسب کار رو خراب می کنه و شیرینی اتفاق خوب رو خیلی کم رنگ می کنه . 
از ته دل ارزو می کنم اتفاقات خوب زندگیت تو زمان مناسب خودشون بیفته که بتونی شیرینی اش رو باذره ذره وجودت حس کنی 😍
من آرزوی لباس عروس و عروسی اصلا ندارم. ولی آرزوی مادری چرا اونم به شدت. واقعا ذاتیه. من خیلی خیلی بچه دوستم و نمیتونم این میلم رو نادیده بگیرم.
ایشالا، واقعا هر چیزی به وقتش باید اتفاق بیوفته. منتظرم واسه وقت صحیحش که خدا صلاح بدونه.
مرررسی عزیزدلممم
صبا مهندس
ببین به نظر من خیلی ربطی نداره به این که به هر جی میخواستی رسیدی یا نرسیدی. من به شخصه هیچ وقت نمیتونم با قاطعیت بگم به هر چی میخوام رسیدم چون به محض این که به خواسته ام میرسم یه چیز جدید میخوام بیشتر احتمالا برمیگرده به ویژگی های شخصیتی و این چیزا که دوس داری الان مامان باشی. 
اره ولی حداقل شنبه یکشنبه ها میخونمت حتی اگه چند وقت نرسم سر بزنم وقتی میام اینقد میخونم تا برسم به اخرین پست خونده شده از قبل؛) 
خب پس نشون میده خیلی شخصیت ایده آلیستی داری و من خیلی وقته این صفت رو در خودم کم کردم!
عزیزم، خوشحال میشم همراهم باشی
خودم
اینجا تازه اذان صبح رو دادن و همزمان بارونم باریدن گرفته
از خدا میخوام به حق همین وقت و لحظه ی خوشگل به آرزوت برسی اونم به خوشگلترین شکل ممکنش
آمین🙏
ای جااانم
به نظرم خانم باشی، ممنون از دعای قشنگت، ایشالا همه خوبی ها واسه خودت اتفاق بیوفته
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan