هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٣٩)

  • ۱۴:۲۳

رنیوم- پسر جوون وزن بسیار بالایی داشت. بنده خدا بخاطر این بیماری به سختی راه می رفت. همکارم سرش شلوغ بود و خواست براش کار کنم. برای اینطور افراد یونیت رو از قبل تنظیم می کنم و بعد میگم بخوابن تا آسیب نبینه. دندون بالا بود. داشتم سر یونیت رو میبردم پایین و خود یونیت رو بالا که پسر با اضطراب گفت: چکار می کنین خانم دکتر؟ باید یونیت پایین باشه.

گیج گفتم: چرا؟ دستیارم اومد بغل گوشم گفت: چون فقط نصف بدنش روی یونیت جا میگیره، باید یکی از پاهاش رو روی زمین بذاره. 

خجالت زده شدم. فکر میکردم سختم باشه ولی نبود. به جای اینکه سرش رو خیلی پایین ببرم، تابوره (صندلی خودم) رو بردم بالا تا دید داشته باشم. دهانش خیلی خوب باز میشد و دید مناسبی داشت.


اُسمیم- هفته ی بعد از اونکه واسه پسرک ترسان کار کردم، میخواستم دندون پسربچه دیگه ای رو بکشم و نمی ذاشت، پدرش اومد و بهش گفت: میخوای تو دهنت بمونه که واسه قلبت ضرر داشته باشه؟ 

با دستیار به هم نگاه کردیم. فرستادیم پدر رو بیرون.


ایریدیوم- بیمارم مردی سی و اندی ساله بود که ماسک نزده بود و پذیرش اجازه نمی داد ماسک بهش بدیم: دفعه های قبلی هم ماسک نداشته. بره از داروخونه بخره.

بیمار قبلیم خانم مهربونی بود که از کیفش ماسکی دراورد و داد بهش تا پذیرش بذاره وارد بشه. دندون هاش رو معاینه کردم. مشخص بود بهداشت خوبی نداره: مسواک نمی زنین نه؟

-خانم دکتر نمیشه که هر روز هر روز مسواک زد! جنس دندونام خرابه.

من: :-/


پلاتین- ژل بی حسی جدید رو به لپ پسرک مالیدم و پرسیدم: خاله چه طعمیه؟

گفت: طعم لواشک میده.

از پسربچه بعدی پرسیدم: طعمش چیه؟

گفت: اممم طعم آلبالو میده.

همون طور که داشتم باهاش حرف می زدم و میگفتم آرزو کن و بگو زیر کدوم چشمت مژه است؟ ظرف ژل رو برداشتم تا نگاهش کنم.

با طعم سیب بود!


طلا- کیانای عشق جانم رو یادتونه؟ بعد از چند ماه دوباره اومد پیشم. موهاش بلندتر شده بود. مامانش گفت: هر بچه ای تو فامیل می بینه میره از شما واسش حرف میزنه. میگه میخواد دندونپزشک بشه.

روکش قبلی دندونش رو چسبوندم و گفتم واسه هفته دیگه نوبت بدن بهش برای دندون های دیگه اش. مامانش گفت: نمیشه الان؟ گفتم: نه و توی دلم ادامه دادم: دلم میخواد بازم ببینمش.

وقتی برچسب جایزه اش رو گرفت دوباره مامانش گفت: برچسب قبلی ها رو به هیچ جا نچسبونده. میگه اینا یادگاریه. 

یک دفعه کیانا داد زد: خالهههه دوستت دارم.

احساساتم واقعا رقیق شد: منم دوستت دارم عزیزدلم حیف نمیتونم با این لباس هام بغلت کنم.

خدایا یه بچه چطور اینقدر تودل برو میشه؟


جیوه- خانم فلانی (آشنا بود) قبل از عید اومد پیشم با درد شدید پایه های بریجش. بریجش رو درآوردم و اورژانسی و بدون نوبت، دندون هاش رو پالپکتومی ( مرحله اول عصب کشی) کردم. اردیبهشت شد و ازش خبری نشد. از پذیرش پرسیدم کجاست؟ گفت: زنگ زدیم خانوادگی کرونا گرفتن.

دو هفته بعد اومد و کارش رو تکمیل کردم. آخر سر گفت: تمام مدتی که واسم کار میکردی برای سلامتیت صلوات می فرستادم.


تالیوم- بیمار اول شوهری بود که زنش بیمار دومم بود. آخرای کار مرد بود که پاشدم به زنش بی حسی بزنم. دهانش رو که باز کرد متوجه شدم اصلا دندونپزشکی نرفته تا به این سن. اونم بخاطر ترس شدیدش. مرد از اون ور پارتیشن بلند گفت: آروم بهش بی حسی بزنین. 

گفتم: چشم! 

با ژل بی حسی زدم. از شانس خوبش نه بی حسیش درد داشت و نه موقع عصب کشی کوچکترین دردی حس کرد ولی تا بذاره من دست بزنم به دندون هاش و کارش رو تکمیل کنم خیلی اذیت کرد.


سرب- مادربزرگ دست پسرک هفت ساله رو گرفته بود. گفت: خانم دکتر خورده زمین دندونش شکسته. خم شدم تا هم قد پسر بشم. می ترسید دست بزنم بهش. دستش رو گرفتم: بیا خاله بریم اتاق رادیولوژی. دستیارم گفت: واسشون می نویسم عکس رو خودشون برن. گفتم: نه باید دو تا عکس بگیرن که بررسی کنم ریشه ی دندونش آسیب ندیده باشه. 

وارد اتاق شدیم و برای تکنسین توضیح دادم چطور عکس بگیره. وقتی داشت گرافی رو آماده می کرد به پسرک گفتم: خاله چی شد که اینطوری شد دندونت؟

تو چشمام خیره شد و تند تند و نوک زبونی تعریف کرد: رفته بودیم باغ عمو فلانی دوچرخه سواری. اومدم برم از فلان جا بالا خوردم زمین دندونم اینطوری شد.

انقدر با معصومیت تعریف میکرد که دلم ریش شد. گفتم بذار من یه لحظه ببینم دندونت لق نشده باشه. مختصری لق بود و درد داشت. عکس رو گرفتن و خداروشکر ریشه دندون و استخوان فکش سالم بود. تست حرارتی انجام دادم که حساس بود. توصیه های لازم رو به مادربزرگش کردم و گفتم دو هفته دیگه بیان که چک کنم و اگه همه چیز اکی بود لبه دندونش رو ترمیم. 


+می دونم خاطرات این سری رو که خوندین دلتون به حال این دل مالامال از عشق بچه ام می سوزه، ولی اشکال نداره! در واقع اکثر مراجعینم بزرگسال هستن، ولی اگه می بینین خاطراتم بیشتر مال بچه هاست، چون چشمم بیشتر بهشونه و یادم می مونه و البته که حواسم مدتیه جمعه که خاطره ای ننویسم که کسی به دندونپزشک ها بی اعتماد بشه؛ برای همین توی خاطرات امروز مواردی بود که اگر توضیح بیشتر می دادم احتمال قضاوت بیمارم هم از جانب خودم و هم از طرف شما وجود داشت؛ برای همین مختصرا تعریف کردم و رد شدم. 


  • ۳۶۹
Reyhane R .

سلام.هرچی فک کردم نفهمیدم رو چه حسابی میگن اگه تو دهنت بمونه واسه قلبت ضرر داره! چه ربطی داره آخه؟ اون که قدیما به ما میگفتن اگه مسواک نزنی کرم دندونت رو میخوره خیلی منطقی تر بود :/

سلام. ببینین مطالعات نشون داده بین بیماری های قلبی و بیماری های لثه ای (در درجه بعدی پوسیدگی دندان) رابطه مستقیم هست. ینی چی؟ ینی کسی که مشکل قلبی داره مشکل لثه هم ممکنه ایجاد بشه براش و همین طور مشکلات لثه ای میتونه مشکل قلبی رو بدتر کنه. بعد اینا یه چیزی شنیدن فقط. فکر میکنن توی ادم سالم هم مشکل قلبی ایجاد میکنه.
شارمین امیریان

سلام.

اونی که ماسک نداشت و حاضر نبود بره بخره، احتمال زیاد اگه کسی بهش ماسک نمی‌داد و پذیرش هم راهش نمی‌داد، دست می‌کرد تو جیبش یه ماسک درمی‌آورد.😐 این رو از سر تجربه‌ای که تو کلینیک خودم داشتم می‌گم.

 

تالیوم. آخی! چه مرد مهربونی ☺

سلام
یکی از مواردی که سانسور کردم در مورد حالات روحی همین کیس بود. نرمال نبود رفتارش.

مورد بعدی هم در همین باره بود. :-)))) ولی اره با اینکه مخ من رو خورد ولی حواسش به خانمش بود.
آبان ...

فکر کنم ژل حتی طعم سیب هم نمیداده !

تالیوم . عشق همینه دیگه ..حواسش باشه به حتی درد بی حسی ...

وای باور کن همینه. یه مدت ژل توت فرنگیا تلخ بودن. منتظر بودم بچه بگه طعم توت فرنگی میده ولی میگفت عوق تلخه! :-/

اره دیگه میگن تا نازکش داری ناز کن، دقیقا همین بود. البته این مورد زیاد از حد ناز داشت و چون دندون های خراب زیادی داشت و قراره بازم بیاد پیشم دارم فکر میکنم هر سری قراره اینطوری دهنم رو صاف کنه؟ :-/
معلوم الحال

سلام

در هر صورت من جاجتون کردم. من که اصلا از خدماتتون راضی نیستم. اینهمه براتون کامنت گذاشتم، یه کف دست برچسبم بهم ندادین :-/ 

کاش لااقل به جای برچسب برام از این ژلای لواشکی میزدین. 

سلام
بهتر! یه کاری نکن هم اینجا هم اونجا بلاکت کنم باز. بعد سوالای دندونپزشکی خلاقانه ات تلنبار بشن ها.
یه نیگاه ب قد و هیکلت بکن بعد برچسب بخواه. 
نه واسه تو بدون بی حسی کار میکنم.
نسرین ⠀

کاش منم وقت کنم برای این دندونی که یه مدته بی‌حس شده یه کاری انجام بدم. منم جزو کسایی‌ام که  دندونپزشکی کم رفتم یه بار برای جرم گیری و یه بارم برای عصب کشی یکی از دندونام.

حس میکنم این اواخر روند پوسیدگی دندونام سریع‌تر شده:(

ببین هر چقدر دیرتر بری هم مشکلت بیشتر میشه هم هزینه ات و هم احتمال اینکه کامل خوب بشی کمتر میشه. الان به اندازه کافی ترسوندمت؟ میتونی بری :-))))


دُردانه ‌‌

تعریف کردن خاطره و توصیف آنچه گذشت اولاً یه کار لذت‌بخشه ثانیاً یه کار مفید. تو داری خودت و حتی ما رو محروم می‌کنی از لذت و فایده‌ش تا یه وقت یه عده بی‌اعتماد نشن؟ مگه اسم و آدرس می‌دی؟ تو فقط توصیف می‌کنی. در واقع داری قصه تعریف می‌کنی. قصه‌های واقعی با جزئیات. به اشتراک گذاشتن تجربه کار بدی نیست. نمی‌دونم کی این فکرو تو سر تو و شارمین انداخته که فکر می‌کنید کار بدی می‌کنید که راجع به بیمارها و مراجعین می‌نویسید. ولی به این فکر کنید که همین توصیف‌های ظاهراً کم‌اهمیت چقدر برای بقیه مفیده و چقدر به بقیه جرئت می‌ده. شما فکر می‌کنید اگه رفتار و کارای بقیه رو تعریف کنید ما نگران می‌شیم و اون کارو انجام نمی‌دیم، ولی به این هم فکر کنید که وقتی می‌بینیم فلان چیز رو هم میشه از دکتر پرسید و یه عده هستن که می‌پرسن، وقتی خودمون هم تو اون شرایط قرار گرفتیم، می‌پرسیم و اون فلان چیز رو مطرح می‌کنیم. من که تا حالا یه درصدم حس عدم امنیت روانی نکردم تو وبلاگ شما دوتا و کانال مستانه. برعکس، برام مفید هم بوده. تازه وقتایی که خودم میومدم پشت سر یه دکتری می‌نوشتم دلم می‌خواست اونم وبلاگ یا کانال داشت و راجع به من می‌نوشت.

اولا اینکه دلم واست تنگ شده بود. تو جزو معدود افرادی هستی که از اول این وبلاگم باهام بودی. میخواستم بیام حالتو دیروز بپرسم بگم مدفون شدی زیر بار امتحانا؟ که خودت اومدی و خوشحالم کردی.
دوم اینکه متوجه هستم تو و گندم چی میگین نسرین. خودم هم کاملا نظر شما رو دارم. ولی اگه بدونی چه جو بدی توی توئیتر راه افتاده و چقدر مردم شاکی میشن اگه پزشکی بیاد خاطره تعریف کنه. کامنت آیدا ؟ نامی توی پست دکتر ربولی رو هم شاید خونده باشی. بیشتر این پاراگراف اخر رو نوشتم تا ببینم نظر اکثریت چیه. کلا نظرم هست یه پست بذارم مثل دکتر ربولی و نطر بقیه رو بپرسم.
رنگین کمان

 من بچه که بودم به صورت دیفالت به هرکسی اسمش دکتر بود الرژی داشتم

بعد یه اشنای خیلی نزدیکمونم دندانپزشک بود هی جلو من دکتر صداش میکردن من از این متنفر بودمااا

یعنی میدیدمش بی حرکت سرجام وایمیستادم و میزدم زیر گریه

بعدها شد بهترین دندانپزشک دنیا برای من 

یعنی دوزار اخلاق نداره هاااا

ولی چون میدونست من خیلی ترسوام اینقدر مراعات منو میکرد گزارش لحظه به لحظه میداد بهم

مثلا تا جایی که میخواست کلرهگزیدین استفاده کنه میگفت الان یه احساس ناخوشایندی تو دهنت پیدا میکنی

و من هنوز با اینکه بزرگ شدم پیش هیچکس جز ایشون نمیرم برای کارای دندونم و خیلی دوسش دارم

اینو گفتم که بگم چقدر کارا و محبتایی که در حق بچه ها میکنی تا بزرگسالی هم خاطرشون میمونه و باعث احساس خوب خیلی از ادما میشی

دمت گرم

خیلی خیلی این آگاه سازی مرحله به مرحله توی کم کردن استرس نقش داره. من هم ببینم کسی استرس داره زیر دستم نهایت تلاشم رو میکنم هر کاری میکنم قبلش باخبرش کنم. بچه ها که بای دیفالت انقدر میترسن و کنجکاون که واسه همشون همه چی رو توضیح میدم جوری که خیلیاشون تو خونه دندونپزشک بازی میکنن.
:-(
بغضو شدم. کاش واقعا این بچه ها بشن بزرگسال هایی که قشر سفیدپوش رو دوست دارن.
ربولی حسن کور

سلام

رنیوم. بیماری های مزمن واقعا دردسرن هرکدومشون که میخواد باشه

ایمیلم. یادمه میخوندیم بین باکتری های دندانی و دریچه های قلبی شباهتهایی هست و گاهی WBC هایی که قصد آسیب زدن به باکتری ها رو دارن اشتباها به دریچه های قلبی آسیب میزنن 

ایریدیوم. پس درواقع عمدا توی مرکزتون ماسک نمیزده!

پلاتین. احتمالا اگه طعمشو چک میکردین مزه انار میداد!

طلا. فکر کنم کلا خستگی تون دررفت

جیوه. دستش درد نکنه فقط امیدوارم با صحبت کردنش ویروسو پخش نکرده باشه

تالیوم. فکر کنم درسش ریخت!

سرب. خداروشکر که مشکل خاصی نبوده

موفق باشید 

سلام دکتر
- بله ولی وقتی توی سن پایین دچارش بشی دیگه ته ته بدشانسیه. اصلا به پسر نمیخورد ١٧ سالش باشه دست کم ده سال بیشتر نشون میداد.
- جدی؟ من این مورد رو نشنیده بودم ولی چون پایان نامه خودم مرتبط بود با بیماری های پریودنتال و مشکلات قلبی کلیوی و دیابت اینا مقالاتی در این باره خوندم و اون چیزی که یادمه توی افراد سالم اشاره ای نکرده بود که مشکل قلبی براشون ایجاد میکنه. ولی چون شما میگین حتما هست ولی تاثیرش توی بچه اونقدرا نیست که اینطور میترسونن طفل معصوم ها رو. به قول ریحانه خب بگن کرم داره بهتره.
- نه دکتر راستش یکم از لحاظ روانی استیبل نبود. البته جلسه بعد ماسک زده بود و وارد که شد گفت تو خونه تعریفتون رو خیلی کردم!
- واقعا بعید نیست! :-))))) 
- یه اعتراف بکنم یه طوری خاطرات رو جا به جا کردم که طلا بخوره به کیانا. انقدر که دوستش دارم.
- بسیط شده این خاطره هم میشه اینکه زن بیچاره هفته قبلش اومد و حساب کردیم دیدیم یک ماه از بیماریش نگذشته و مشورت کردیم با متخصص داخلی فرستادیمش بره ده روز بعدش بیاد. یعنی کامل خوب شده بود.
- گفتم توی جواب یک نفر دیگه. بیشتر از ترس ناز داشت! :-))))
- نه خداروشکر دندونش فقط اصطلاحا کوفتگی پیدا کرده بود و یه شکستگی مختصر.
سلامت باشین

گندم بانو

وااای هوپ! کی به دندون پزشک بی اعتماد میشه آخه؟! خیلییییی مختصر کردی خاطره‌ها رو. بنویس بابا. من به عنوان کسی که احتمالا بند نافشم یه دندون پزشک بریده باشه،بهت اطمینان میدم که با خیال راحت بنویسی:))))

یه کامنت توی وبلاگ دکتر ربولی، جاج هایی که توی توئیتر به پزشک ها دیدم و همین طور نظر یکی از بچه های اینجا که کاری نکن مردم به قشر دندونپزشک بی اعتماد بشن یکم حساسم کرده.
x

من تو تمام پست صرفا غرق کیانا شدم 😍

 

 

ببین قلبم رو تکون میده این بچه هر بار. اخه دختر انقد موش موشکی میشه؟
ربولی حسن کور

سلام

قبول نیست

من دیشب ساعت یک کامنت گذاشتم براتون کجاست؟

سلام
دکتر کامنتای بعد از شما جوابش مختصر بود. شما رو گذاشتم سر فرصت جواب بدم. همین الان تاییدش کردم. :-)))
سین دال

منم دلم خواست ببینم ژلش چه طعمی میده 😶

باورت میشه خودم تا به حال طعمش رو امتحان نکردم؟ :-))
گندم بانو

من اصلا نمیتونم درک کنم که اگه یه پزشک،دندون پزشک یا حتی روانپزشک اگه بدون آوردن نام بیمار،تو یه فضای ناشناس، بیاد خاطره تعریف کنه چرا باید به عده رو بدبین کنه؟ 

اون عده خودشون خاطره تعریف نمیکنن مگه؟!

 

مخالفان این اصل میگن شما سوگند بقراط خوردین که اسرار مریض رو فاش نکنین. :-(
پزشکی مقدسه و شما خاطراتتون فرق داره با ما
معلوم الحال

اوففففف

چقدر آستانه تحملتون کم شده :( باشه، دیگه هیسسس میشم. 

خوبه که یکم حساب ببری. چه معنی داره؟! 
مامان طلا خانوم

سلام  خانم دکتر عزیز 

واقعیتش یک ماه پیش اتفاقی افتاده بود میخواستم ازتون مشورت بگیرم ولی گفتم درست نیست که وقتتون رو بگیرم 

ولی امروز که توی خاطرات مشابهش رو نوشتین با شرمندگی مطرح میکنم

 دخترم  ۸ سال و ده ماهشه  دوتا دندونهای جلوی دایمیش کلا یک ساله که در اومده .بعد اونوقت آخر بدشانسی  یک ماهه پیش متاسفانه تو کوچه افتاد و یکی از دندون جلوی  دایمیش شکست .. انگار دندون به دو مثلت نصف شد  و  قسمت انتهای دندون شکسته  اندازه سر سوزن خیلی ریز خونریزی   داشت.. خیلی گشتیم تا تیکه شکسته دندون رو پیدا کردیم و سریع بردیمش دندون پزشکی .  ما تو یک شهرستان کوچیک ساکن هستیم و اینجا دندونپزشک  متخصص اطفال نداریم  . به چند تا از دندونپزشکا نشون دادیم ..اکثرا گفتن باید ببریمش مرکز استان پیش متخصص ریشه ی اطفال

اما یکی از همکارانتون  بعد دیدن عکس ، تست حساسیت انجام داد و دندون  حساسیت داشت  ..گفتش میشه که تیکه دندون رو بچسبونه و روش نازک کامپوزیت بکشه و ما هر ۸ ماه عکس از دندون بگیریم و سلامت دندونش رو چک کنیم 

ما هم اعتماد کردیم و همین کار رو برای دخترم انجام دادن 

میخواستم نظرتون رو بپرسم 

 

 

 

 

سلام مامان طلا، دشمنت شرمنده
چرا مطرح نکردی عزیزم؟ کاری از دور ازم برنمیومد ولی اگه می دیدم راهنمایی مختصری برای این موقعیت اورژانسی میتونستم بکنم. 
منظورت اینه دندون شماره دو از خط وسط شکسته؟ چون نزدیک نه سال داره دخترت و میگی تازه درومده. ولی طبق شواهد اکثر مواقع دندون پیشین اول میشکنه. 
کار درستی انجام داده دکترش. فقط الان حساسیت برطرف شده؟ درد نداره؟ بله باید هر ٦ ماه چکاپ بشه که اگر دندونش به تست ها جواب نداد سریعا عصب کشی بشه. نگران نباشین اتفاقا خیلی خیلی کار خوبی کردین که قطعه دندون خودش رو پیدا کردین
مامان طلا خانوم

ممنون بابت راهنماییتون  خانم دکتر عزیز

 نمی‌دونم چطوری باید توضیح بدم اگه یک  دندان رو مربع در نظر بگیریم انگار به دو مثلث تقسیم شده بود 

بی نهایت ممنونم خیالم راحت شد مطمعن شدم که کار درستی کردیم که اعتماد کردیم

 من اون روز خیییلی آشفته شده بودم  اونقدر   اون دندونپزشک جوان دلسوزانه وقت گذاشت  و دندون رو خوشگل ترمیم کرد که اصلا تا دقت نکنیم مشخص نیست 

جالبه که در حین کار اجازه دادن من پیش دخترم بمونم  و تو اون لحظه ها همیشه به یادتون بودم .  قبل از شروع کار  کلی با دخترم صحبت کردم که  بچه همکاری باشه و آقای دکتر و اذیت نکنه .و خدارو شکر دختر خوبی بود 

 خیلی خیلی  مطالب وبلاگتون مفید و تاثیر گذاره .مخصوصا خاطرات بیماران خیلی خیلی آموزنده ست 

بی نهایت ممنونم خانم دکتر عزیز

 

 

 

 

خواهش میکنم
بله متوجه شدم.
دست همکار جوونم درد نکنه. :-)
واقعا خوشحال میشم مطالب این چنینی من واستون بار اموزشی داشته باشه.
مامان طلا خانوم

بله خدارو شکر الان درد و حساسیتی نداره

 تو گاز نزدن چیزای سفت  هم رعایت میکنه

خداروشکر. نگران نباشین همین که گفتین خونریزیش سوزنی بوده ینی عصبش زیاد درگیر نشده.
افرین که رعایت میکنه.
دینا .م

این قدر که من از دندون پزشکی می ترسم و شاید بدم میاد( خصوصا اون حس چندش آور تراشیدن دندون) که فقط زمانی با طیب خاطر می تونم برم دندون پزشکی که با دکترم یه علقه و پذیرشی داشته باشم، میشی پا شم بیام اونجا؟ پسرم وسط بازی با پس کله کوبیده توی دهنم دوتا از دندونام شکسته😢

دکتر بهم گفته باید عصب کشی کنی، من از عصب کشی می ترسم😭

وای خدای من. چقدر ضربه اش محکم بوده. ببین اگر دست دست کنی واسه درمان دندونت به خودت میای میبینی دندونت کشیدنی میشه ها. بعد یا مجبوری با جای خالیشون کنار بیای یا اینکه یه جراحی ایمپلنت که به مراتب سخت تر از عصب کشیه رو دوشت میوفته. حالا دیگه خودت بهتر میدونی بری دندونپزشک یا نه. 
متاسفانه هویت من ناشناسه وگرنه میگفتم بیای پیشم :-)
دعام کن

تو اوج دردم میگن دعای مریضی که داره درد میکشه زود میگیره. نمی‌دونم چرا وقتی توصیفت از کیمیا رو خوندم و لینک قبلش رو دیدم گریه ام گرفت راستی راستی گریه کردم از خدا خواستم زودتر ازدواج کنی و یه گل دختر صدبرابر شیرین تز از کیمیا خدا بهت بده. اینا رو هم بیشترش رو با اشک نوشتم مامان هوپ 

نمیدونم کی هستین دفعه اولیه که کامنت میدین یا نه ولی اولا دعا می کنم هر مشکلی که دارین، زود زود بهبود پیدا کنین و درد نکشین دیگه.
دوما اینکه ممنونم ^_^
مامان هوپ ^_^
هیـ ‌‌‌ـچ

یه دونه از این کیاناها لطفاً ^_^

بچه‌ها خیلی دنیای قشنگی دارن، واقعاً تنها موجوداتی هستن که لیاقت دارن به خودشون و دنیاشون حسودی کنیم...

به قول یه بنده خدایی دنیا بدون کودکان و حیوانات، ابداً جای قابل تحملی نیست...

یه جور بامزه ای تودل بروعه. 
دقیقا. انقدر دوست داشتم بچه میشدم باز درگیر جادوی اون دوران میشدم.
اصلا قابل تحمل نیست.
دینا

واقعاً باید بکشم؟ شوهرم دوتا از دندوناش ده ساله پیش شکستن، هیچ کاریشون نکرد، هنوز سرجاشونن🤔 ولی می دونم باید برم یه کاریشون بکنم، خیلی درد دارم

کیس با کیس و دندون به دندون فرق میکنه. من بدترین اتفاق ممکن رو گفتم. که بترسی و سهل انگاری نکنی.
وقتی نیاز به عصب کشی داشته باشی ولی دست دست کنی بدون شک بعد از مدتی رنگ دندونت عوض میشه. 
دینا

توی عصب کشی دندنو می تراشن؟ درد داره؟ دل‌پیچه میگیرم بهش فکر می کنم 😢

در ابتدا بله. بی حسی میزنن ولی بعدش یکی دو روز ممکنه درد داشته باشی.

یاسی ترین

واقعا بعضی بچه‌ها خیلی تو دل برو هستن 😍

بعضیاشون هم خیلی تو مخ برو 😂😂😂

دقیقاااااا! من دلم برای تو دل برو حرف گوش کناشون میره فقط
دینا

ممنونم به خاطر کمکی که کردید 😊

خواهش میکنم :-)
مهربانو

تو یکی از عشق ترین دکتر هایی هستی که میشناسم عزیزم 

یادمه مهردخت تو نه سالگی خیلی علاقمند شده بود بیرون ارایش کنه، یه دندانپزشک مرد که اتفاقا خیلی قرتی هم بود مسیر فکری مهردخت رو برای همیشه تغییر داد ... البته همون موقع ها تو وبلاگم نوشتم ولی یاداوریش رو دوست دارم 

همیشه به مهردخت میگفت دختر هالیوودیه به منم میگفت مامان دختر هالیوودیه . 

همه ش هم موقع کار به بیمارا یا دستیارانش مشاوره زیبایی میداد مثلا به من میگفت مهربانو سر خط چشمت رو بده بالا ببین چقدر حالت چشمات قشنگتر میشه . (فکر کککن)

یه بار مهردخت خانوم رژ لب زد با نیش باز نشست رو یونیت . دکتر اومد بالا سرش با اخم گفت خیال کردی چرا بهت میگم هالیوودی؟ چون خیلی خوش تیپ و شیک و باکلاسی این چیه مالیدی به لبت ؟؟ اصلا این برای سن توعه؟ مالیدی خوشگلتر بشی؟؟ تو همه ی هنرت اینه که بصورت بیعی زیبایی . 

همووون شد مهردخت الانم که 22 سالشه میخواد ارایش کنه انقدر نامحسوس میکنه که نگووو بعد میگه من زیبایی طبیعی دارم !!!

منظورم اینه که تو مسیر زندگی حرفه ای اون بچه رو تغییر دادی مطمئنم دندانپزشک میشه . 

کاش همه با ادمای حسابی برخورد کنیم 

بووووس

 

وقتی بانوی مهر اینو به من بگه، دیگه حجم اتاق واسه پروازم کمه!

چه خاطره قشنگی ^_^ من هم حواسم به قشنگی های بیمارانم هست و به روشون میارم ولی تذکر نمیدم که فلان طور کنی بهتر میشه. ولی خیلی باهاشون کلنجار میرم که مسواک بزنن و نخ بکشن یا دندون های طبیعی خودشون رو حفظ کنن به جای کارای زیبایی و ... . واقعا امیدوارم یه ذره هم که شده تاثیرگذار بوده باشم.
:-*
** سیلاک **

دل منم برای این بچه هایی که ازشون حرف می زنی میره ؛ بچه ها خیلی معصومند ^__^ 

 

خدا قوت خاله دکتر مهربون :))))

معصوم بامزه و غیرقابل پیش بینی :-)
مرررسی
 خاله دکتر :-)))
פـریـر بانو

هر جا که بحث دندون پزشکیه، یادم میاد به خاطر کشیدن دندونم، داره بین دندون های دیگه فاصله میفته و خون به دلم می شه! :| :))

 

بعد از مدت ها اومدم وبلاگ بخونم و این پست رو که خوندم، حس کردم چقدر دلم تنگ شده بود برای خوندن خاطرات هوپ جانمون! :)

 

سرت سلامت خانم دکتر... (بغل)

کشیدن کدوم دندونت؟
عزیزم. بزن روی تگ هوپ و بیماران بقیه اشون هم میاد.
فدای تو کجایی نیستی؟ اخه بلاگری مثل تو باید کانال بزنه؟
به خودت ایمان داشته باش،
تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛)
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan